مسیح هر فرصتی را برای اع نِ انجیل رستگاری غنیمت می شمرد. به ا کلام شگفت انگیز او با یک زن سامری گوش کنید. وقتی که او در کنار چاه یعقوب نشسته بود زنی آمد تا آب بردارد. وقتی از او خواست تا در حقش لطف و کَرَم نماید، زن شگفت زده شد. او گفت: «به من جرعه ای آب بده .»او جرعه ای آب خنک خواست و او نیز می خواست تا طریقی بگشاید تا به او آب حیات بنوشاند. زن گفت: «چطور ممکن است که شما که یهودی می باشید از من که زنی سامری هستم آب می طلبید؟ چرا که یهودیان را با سامریان ارتباطی نیست ». عیسی فرمود: «اگر می دانستی که خدا چه هدیه عالی می خواهد به تو بدهد و اگر می دانستی که من کیستم، آنگاه از من آب حیات می خواستی .... کسی که از آبی که من می دهم بنوشد ابداً تشنه نخواهد شد بلکه آن آب در وجودش تبدیل به چشمه ای جوشان خواهد شد و او را به زندگی جاوید خواهد رساند » )یوحنا : ۷- ۱(. ۴ ۴ MHFar 19.1
مسیح به این زن چقدر اشتیاق نشان داد! کلام او چقدرگرم و شیوا بود! وقتی که آن زن سخنان را شنید، کوزه آب خود را رها کرده و به شهر رفت و به دوستان خود گفت: «بیایید مردی را ببینید که هر چه تا بحال کرده بودم به من بازگفت. فکر نمی کنید که او همان مسیح باشد؟ ». خوانده ایم که: «بسیاری از سامریان آن شهر به او ایمان آوردند » )آیات ۹ و ۳۹ (. و چه کسی ۲ می تواند تاثیری را که این کلام برای نجات جان ها در سال های بعد از آن ایجاد کرده بود را بسنجد؟ MHFar 19.2
هر کجا که دلی برای جذب حقیقت گشوده باشد، مسیح آماده است تا ایشان را ارشاد نماید. او پدر و خدمت مقبول وی را به ایشان آشکار می نماید، او که از راز دل ها آگاه است. او برای آن قبیل افراد از تمثیل استفاده نمی کند. او به ایشان مانند زنی که بر لب چاه بود می گوید: «من که با تو سخن می گویم همان هستم .” [ MHFar 19.3