Go to full page →

انکار پطرس DR 189

پطرس سرور خود را پس از این که به او خیانت شد، تعقیب کرد. او دلنگران بود تا ببیند که چه بر سر عیسی خواهد آمد. ولی وقتی که متهم شد که او یکی از حواریون اوست، از ترس جان گفت که آن مرد را نمی شناسد. حواریون از روی پاکی زبانشان شناخته می شدند، و پطرس، برای این که متهم کنندگان خود را متقاعد سازد که یکی از حواریون مسیح نیست، برای سومین بار با لعن و نفرین، اتهام را رد کرد. عیسی که در فاصله ای از پطرس قرار داشت، با اندوه برگشت و با نگاهی او را ملامت نمود. آنگاه آن حواری کلامی را که عیسی در بالاخانه به او گفته بود و همچنین گفتار قاطعانه خود را بیاد آورد، « حتّی اگر همه تو را ترک نمایند، من هرگز چنین کاری نخواهم کرد » )متی ۲: ۶ ٣(. او سرور خود را انکار کرده بود، حتی با لعن و ناسزا؛ ولی آن نگاه عیسی قلب پطرس را آب کرد و او را نجات داد. او به تلخی گریست و بخاطر گناه بزرگ خود توبه کرد، و در ایمان تازه شد، و آنگاه آماده شد تا برادران خویش را قوت قلب بخشد. DR 189.2