اين مرد آن كسي بود كه كمترين عطيه را داشت و استعداد خود را رشد نداد. به همه كساني كه احساس ميكنند كه كوچكي موهبت آنان به ايشان عذر و بهانه ميدهد تا خود را از خدمت براي مسيح شانه خالي كنند هشدار داده شده است. اگر ميتوانستند كارهاي بزرگي انجام دهند چقدر مسرورانه آنرا ميپذيرفتند ولي بخاطر اينكه ميتوانند تنها در امور كوچكي خدمت كنند آنان حس ميكنند كه بايد خود را از انجام هيچ كاري مبرا سازند. با چنين حالتي آنان خطا ميكنند. خداوند در توزيع عطايا شخصيت را محك ميزند. مردي كه در رشد استعدادش غفلت ورزيد ثابت كرد كه خدمتگزاري بي وفا و نا لايق است. اگر حتي پنج سكه نيز دريافت ميكرد آنرا مانند يك سكه دفن ميكرد. عدم استفاده از يك سكه نشان ميدهد كه او عطيه آسماني را حقير شمرد.HAM 293.2

“اگر در كارهاي كوچك درستكار باشيد در كارهاي بزرگ نيز درستكار خواهيد بود و اگر در امور جزئي نادرست باشيد درانجام وظايف بزرگ نيز نادرست خواهيد بود”(لوقا ۱۰:۱۶). اهميت چيزهاي كوچك اغلب ناچيز شمرده ميشود زيرا آنها كوچك هستند ولي آن چيزهاي كوچك نظم دهنده زندگي خواهد بود. در زندگي مسيحي در واقع چيزي غير اساسي و بي اهميت و ناچيز وجود ندارد. بناي شخصيت در مخاطره است در حاليكه ما اهميت چيزهاي كوچك را ناچيز ميشماريم.HAM 293.3

“كسي كه در چيزهاي كوچك بي انصاف است در چيزهاي بزرگ هم بي انصاف است”.با بدعهدي حتي در وظايف كوچك انسان از خالق خود از خدمتي كه بر عهده او گذاشته شده است سرقت ميكند. اين بدعهدي به او عكس العمل نشان خواهد داد او ازاستحصال فيض و قوت و نيروي شخصيت شكست ميخورد كه ميتواند از طريق تسليم شدن به خدا بدست آيد. با جدا زندگي كردن خود از مسيح او تحت سيطره شيطان قرار ميگيرد و در كار براي مولاي خويش خطا ميورزد. بعلت اينكه او در چيز هاي كوچك با اصول درست هدايت نشده او در اطاعت از خدا در باره چيزهاي بزرگ كه آنرا بعنوان كار خاص خود در نظر گرفته شكست ميخورد. نقصهاي برطرف نشده در رابطه با جزييات كوچك زندگي وارد امور مهمتر ميشود. او به آن اصولي عمل ميكند كه به آن خو و عادت داشته است. پس كارها از روي عادت تكرار ميشود و عادتها از خصوصيات و صفات تكرار ميشوند. و با شخصيت و صفات است كه سرنوشت ما براي زمان و براي ابديت قطعي شده است.HAM 293.4

تنها با خوش عهدي در چيزهاي كوچك است كه جان ميتواند آموخته شود تا با راستي و صداقت تحت مسئوليتهاي بزرگتر عمل كند. خداوند دانيال و رفقاي او را با مردان بزرگ بابل ارتباط داد كه اين مردان كافر بتوانند با اصول دين حقيقي آشنا بشوند در . ميانه قوم بت پرست، دانيال بايد شخصيت و ذات خدا را معرفي ميكرد. او چطورمي توانست شايسته چنين مقام عظمايي بشود كه مورد احترام و اعتماد قرار گيرد؟ اين خوش عهدي او در چيزهاي كوچك بود كه به همه زندگي او چهره بخشيد. او خدا را در كوچكترين وظايف حرمت داد و خداوند با او همكاري كرد. خداوند به دانيال و “چنان درك و فهمي بخشيد كه ايشان توانستند تمام علوم و حكمت آن زمان را بياموزند. از اين گذشته به دانيال توانايي تعبير خوابها و روياها را نيز عطا فرمود”(دانیال ۱:۱۷).HAM 294.1

همانگونه كه خدا دانيال را فرا خواند تا شاهدي براي او در بابل باشد، همينطور نيز او مارا فرا ميخواند تا شاهدان او در جهان امروز باشيم. در كوچكترين و همچنين بزرگترين امور زندگي او از ما ميخواهد تا به انسانها اصول ملكوتش را آشكار كنيم.HAM 294.2

مسيح در دوران زندگيش بر روي زمين درسي را بمنظور دقت به چيزهاي كوچك تعلیم داد. كار بزرگ رهايي دايما بر جانش سنگيني ميكرد. همچنانكه در حال تعليم و شفا بود فشارهمه انرژيهاي ذهن و جسم به منتهاي درجه خود رسيده بود با اينحال او به چيزهاي كوچك و جزئي در زندگي و طبيعت توجه مينمود. آموزنده ترين درسهاي او آنهايي بودند كه با ساده ترين چيزهاي طبيعت ، حقيقتهاي بزرگ ملكوت خدا را بتصويرمي كشيد. او از نيازهاي متواضعانه خدمتگزاران خويش مضايقه ننمود. گوشهاي او هر صداي نيازمندي را ميشنيد. وقتيكه آن زن بيمار و رنجور با ايمان و اعتماد در ميانه جمعيت رداي او را لمس كرد او هشيار بود و به آن واكنش نشان داد. وقتي كه او دختر ياريوس را از مرگ قيام داد به والدينش يادآوري كرد كه او بايد چيزي بخورد.HAM 294.3

وقتي كه با قدرت مطلق خويش از قبر برخاست او گله اش را ملامت نكرد و با احتياط كفن را در جاي مناسبي قرار داد — همان جايي كه او را خوابانيده بودند.HAM 295.1

كاري كه بعنوان فردي مسيحي از ما خواسته شده همكاري با براي نجات جانهاست. اين همان كاري است كه ما با او عهد و پيمان بسته ايم تا آنرا انجام دهيم. غفلت و اهمال از كار اثبات بي وفايي نسبت به مسيح است. ولي بمنظور انجام اين كار بايد او را بعنوان الگوي وفاداري و ايمان و وظيفه شناسي در توجه به چيزهاي كوچك پيروي كنيم. اين راز توفيق در هر مسير از تلاش و تاثيرگذاري مسيحيان است.HAM 295.2

خداوند از امت خويش ميخواهد تا به بالاترين قله اي دست يابيم تا اينكه او را با توانائيهايي كه به ما ارزاني داشته جلال دهيم. بواسطه فيض خدا همه تمهيدات آماده شده است تا آشكار كند كه نقشه و عملكرد ما از ماديگرايان دنيوي بهتر است. ما بايد برتري خود را در هوش و فهم و مهارت و دانش نشان دهيم زيرا ما بخدا ايمان داريم با قدرت او بر قلبهاي بشري كار ميكنيم.HAM 295.3

ولي آنانيكه موهبت عطاياي زيادي را كسب نكرده اند لزومي ندارد تا نا اميد و دلسرد شوند. آنان بايد از هر آنچه كه دارند با ايمان استفاده و از آن نگهباني كنند . و نقاط ضعف خصوصيات خود را جستجو كرده و با فيض الهي تا آنرا تقويت كنند. در هر كردار در زندگي بايد ايمان را با وفاداري بهم بياميزيم وآنرا پرورش دهيم. آن صفاتي كه ما را قادر خواهد ساخت تا كار را كامل كنيم. بايد با عزم راسخ بر عادتهاي بيهوده بي مبالاتي چيره شويم.HAM 295.4

بسياري فكر ميكنند كه ادعاي فراموشي بهانه اي كافي براي انجام خطاهاي فاحش است. ولي آيا آنها و نيز ديگران داراي هوش ذهني نيستند؟ پس بايد ذهنهاي خود را منضبط سازند تا حافظه شان بكار بيفتد. فراموش كردن گناه است، گناه بي دقتي و مسامحه كاري است. اگر خود را به غفلت و اهمال كاري عادت دهيد از رستگاري جان خود غافل شده ايد و سرانجام خواهيد يافت كه براي ملكوت خدا آماده نيستيد.HAM 296.1

حقايق عالي و بزرگ بايد در چيزهاي كوچك آورده شود. دين بايد با تكاليف كوچك روزانه زندگي اعمال شود. تحصيلات عالي و يافتن مهارت براي هر انساني همانند اطاعت از مفاهيم كلام خداست.HAM 296.2

بخاطر اينكه بعضي افراد مستقيما در برخي كارهاي مذهبي مرتبط نيستند بسياري احساس ميكنند كه زندگي آنان بلا استفاده و بيفايده است و فكر ميكنند كه هيچكاري براي پيشبرد كار ملكوت خدا انجام نميدهند. اما اين اشتباه است. شغل و حرفه اي كه الان آنرا انجام ميدهيد نيز مهم است و بايد يك نفر آنرا انجام بدهد و بدين خاطر نبايد خود را مقصر بدانيد كه چرا كار مذهبي نميكنيد. ولي با كار صادقانه خود مذهب مسيح را انجام ميدهيد كه همانا درستكاري و صداقت است. بنابراين از وظايف محقر نبايد چشم پوشي شود. هر كار صادقانه اي بركت است و خوش عهدي در كار ميتواند مانند كارآموزي براي مسئوليتهاي بزرگترباشد.HAM 296.3

هر كاري هر چقدر هم اندك كه براي خدا كرده شود با تسليم كامل نفس براي او بعنوان بزرگترين خدمت قابل پذيرش است. هيچ پيشكشي كه با رغبت و از جان و دل ارائه شود كوچك نيست.HAM 296.4

هر كجا كه باشيم مسيح بما فرمان ميدهد تا وظيفه اي را كه بعهده ميگيريم معرف او باشد. اگر در خانه است با رغبت و شوق آنرا انجام دهيد تا خانه را مكاني دلپسند كنيد. اگر مادر هستيد كودكان خود را براي مسيح تربيت كنيد. براستي اين كاري نيك براي خداست همانطور كه يك واعظ در منبر چنين ميكند. اگر وظيفه شما در آشپزخانه است بدنبال اين باشيد كه آشپز خوب و كاملي باشيد. غذا را طوري آماده كنيد كه بهداشتي و مغذي و اشتها آور باشد. و همانطور كه بهترين مواد را براي درست كردن غذا بكار ميبريد بياد داشته باشيد كه شما بايد به ذهن خود نيز بهترين غذاي فكر را بدهيد. اگر اين كار شماست تا در زمين كشاورزي كنيد يا در هر كار و تجارتي خود را مشغول كنيد در وظيفه كنوني خود توفيق حاصل كنيد. فكر خود را در كار بگذاريد. در همه كارهايتان معرف مسيح باشيد. چنان كنيد كه او در موقعيت شما چنين ميكرد.HAM 296.5

هر چقدر كه استعداد شما كوچك باشد خدا جايي براي شكوفايي آن دارد. اگر آن استعداد بطورخردمندانه بكارگرفته شود كار تعين شده به نحو احسن انجام خواهد شد.با وفاداري و خوش عهدي بايد براي مسئوليتهاي كوچك برنامه ريزي كنيم و خدا با برنامه اي كه براي ما دارد آن كار را توسعه خواهد داد. اين كارهاي كوچك ارزشمند ترين تاثير را در كار او خواهند داشت.HAM 297.1

گرچه نخ و سوزن ابزاري كوچك هستند ولي با گذشتن نخ ظريف از سوراخ كوچك سوزن است كه جامه هاي فاخر دوخته ميشود. همه كارهاي روزانه به رشد مسيحيان كمك خواهد كرد. و نگريستن و پيروي از مسيح ادامه خواهد يافت. محبت به مسيح در انجام وظايف نيروي حياتي خواهد داد. پس از طريق استفاده درست از استعدادهايمان ميتوانيم خود را با زنجير طلايي به جهان ماوراء پيوند دهيم. اين تطهير واقعي است كه شامل عملكرد روزانه به وظايف از روي مسرت و خوشي در اطاعت كامل به اراده خداست.HAM 297.2

ولي بسياري از مسيحيان در انتظار مسئوليتهاي بزرگ هستند. آنان بدليل اينكه نميتوانند جايي به اندازه كافي بزرگ بيابند تا جاه طلبي هاي خود را اغنا كنند، از اجراي وفادارانه به وظايف معمولي زندگي قصور كرده و شكست ميخورند. كارهاي كوچك و معمولي بنظرشان جالب نبوده و كسل كننده هستند. آنان هر روزه فرصتها را از دست ميدهند براي اينكه نشان دهند به خدا وفادارند. در حاليكه منتظر بعضي كارهاي بزرگ هستند زندگي بسرعت ميگذرد و از دست مي رود و اهداف آن انجام نشده بالنتيجه كار آن كامل نميشود.HAM 297.3

استعداد ها با بكارگيري رشد مي يابند

بازگرداندن سکه ها(استعدادها)