Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
اعمال رسولان - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    ۴۱—«تقریباً مرا متقاعد می کنی”

    این فصل بر اساس اعمال رسولان فصل ۲۵ آيه های ۱۳ تا ۲۷ و فصل ۲۶ می باشد.ARPer 351.1

    پولس به حضور قیصر رسید و فستوس نمی توانست چیزی جز گسیل او به روم انجام دهد. ولی مدتی گذشت تا یک کشتی مناسب یافت شود؛ و چون زندانیان دیگر می بایست همراه با پولس فرستاده شوند رسیدگی به پرونده های آنها نیز سبب تأخیر شد. این موقعیت به پولس فرصت داد تا دلایل ایمانش را در حضور بزرگان شهر قیصریه و همچنین در حضور پادشاه اغریپاس دوم، آخرین هرودیس ارائه کند.ARPer 351.2

    «پس از مدّتی اغریپاس پادشاه و همسرش برنیكی به قیصریه آمدند تا به فستوس خیرمقدم بگویند و چون روزهای زیادی در آنجا ماندند، فستوس سوابق پولس را در اختیار پادشاه گذاشت و گفت: یک زندانی در اینجاست، كه فیلیكِس او را به من تحویل داده است. وقتی به اورشلیم رفتم، سران كاهنان و مشایخ یهود از او رسماً به من شكایت كردند و تقاضای محكومیّت او را داشتند.” او شرایطی که سبب حضور زندانی در برابر قیصر شده بود را ARPer 351.3

    مختصر توضیح داد و از محاکمه اخیر پولس در حضور خود گفت و اعلام کرد که یهودیان او را به هیچ یک از جرم هایی كه من انتظار داشتم، متّهم نساختند ولی «فقط دربارهٔ دین خودشان و شخصی به نام عیسی كه مرده و پولس ادّعا میكند زنده است، اختلاف عقیده داشتند.”ARPer 352.1

    زمانی که فستوس داستان خود را تعریف کرد، اغریپاس علاقمند شد و گفت، «بسیار مایلم شخصاً سخنان او را بشنوم.» ملاقاتی در هماهنگی با خواسته او برای روز بعد تعیین شد. «روز بعد اغریپاس و برنیكی با تشریفات تمام به دربار وارد شدند و با گروهی از سرهنگان و بزرگان شهر در آنجا جلوس نمودند. به فرمان فستوس پولس را حاضر كردند.”ARPer 352.2

    فستوس به احترام مهمانانش تلاش کرد تا از این فرصت نمایش خیره کننده ای به وجود آورد. جامه های فاخر والی و میهمانان وی، شمشیرهای سربازان و جوشن های براق فرماندهان به صحنه درخشندگی افزوده بود.ARPer 352.3

    و حال پولس هنوز هم در بند در برابر حضار ایستاد. چه تضادی در اینجا به نمایش در آمده بود! اغریپاس و برنیکی دارای قدرت و مقام و به این خاطر مورد توجه دنیا بودند. ولی آنها عاری از ویژگی های شخصیتی بودند که خدا ارزشمند تلقی می کرد. آنها متخلفان احکام او بودند، و در قلب و زندگی فاسد بودند. اعمال و رفتار آنها مورد نفرت آسمان بود.ARPer 352.4

    زندانی سالخورده که به سرباز محافظ بسته شده بود در دادخواهی خود چیزی نداشت که دنیا را به تجلیل او سوق دهد. ولی همه آسمان علاقمند به همین مرد بود که ظاهراً بدون دوستان، ثروت و یا مقام و بخاطر ایمانش به پسر خدا زندانی شده بود. فرشتگان ملازمان او بودند. اگر جلال یکی از همین پیامرسانان می درخشید، تشریفات و غرور سلطنتی رنگ می باخت؛ پادشاه و درباریان می افتادند همانطور که نگهبانان رومی بر سر مقبره مسیح افتادند.ARPer 352.5

    خود فستوس پولس را به حضار با این جملات معرفی کرد: «ای اغریپاس پادشاه و ای تمام کسانی که در اینجا حضور دارید، شما مردی را روبه روی خود می بینید كه اكثر یهودیان، چه در اورشلیم و چه در اینجا، نزد من از او شكایت كرده اند و با فریاد خواسته اند كه او نباید دیگر زنده بماند. نظر خود من این است كه كاری نكرده كه مستوجب مرگ باشد، ولی چون از امپراتور آگوستوس تقاضای دادخواهی كرده است، تصمیم گرفتم وی را به پیشگاه او بفرستم. و چون مطلب مخصوصی ندارم كه به امپراتور بنویسم، او را در اینجا ARPer 352.6

    نزد شما و مخصوصاً به حضور شما اغریپاس پادشاه آوردم تا در نتیجهٔ این بازجویی مقدّماتی، بتوانم مطلبی تهیّه نموده برای او بنویسم، زیرا معقول به نظر نمی رسد كه یک زندانی را بدون مدارک كافی به نزد امپراتور بفرستم.»ARPer 353.1

    اغریپاس پادشاه به پولس اجازه داد تا آزادانه از خود دفاع کند. پولس رسول به خاطر این نمایش خیره کننده و تماشاچیان عالی مقام دست پاچه نشد؛ چرا که به خوبی می دانست چقدر مقام و منزلت دنیوی بسیار ارزش ناچیزی دارد. تشریفات و قدرت زمینی نمی توانست برای لحظه ای شهامتش را از بین ببرد و یا خویشتنداری اش را متزلزل سازد.ARPer 353.2

    او چنین گفت: «ای اغریپاس پادشاه، برای من كمال خوشوقتی است كه امروز در پیشگاه آن حضرت در خصوص شكایاتی كه یهودیان از من دارند به دفاع برمی خیزم. و بیشتر از این خوشوقتم كه آن جناب به همهٔ آداب و رسوم یهودیان و اختلافات بین آنان آشنایی كامل دارید. تمنّا دارم لطف فرموده به عرایض بنده توجّه نمایید.”ARPer 353.3

    پولس به سرگذشت ایمان آوردنش از یک بی ایمان سرکش به مؤمن به عیسی ناصری بعنوان منجی عالم پرداخت. او رؤیای آسمانی را توصیف کرد که نخست با وحشتی غیر قابل وصف او را پر ساخته بود و سپس ثابت شد که منبعی از عظیم ترین دلگرمی هاست ـ مکاشفه جلال الهی که در میانه اش آنکه خوار شمرده شده بود و از او متنفر بودند بر تخت جلوس کرده بود و پیروان او را خود به قصد نابودی تعقیب می کرد. از آن ساعت پولس انسانی تازه شده بود ایمانداری مخلص و پر شور در مسیح که بوسیله رحمت تغییر شکل دهنده چنین شده بود.ARPer 353.4

    پولس با شفافیت و قدرت وقایع مرتبط با زندگی مسیح بر روی زمین را در برابر اغریپاس ترسیم نمود. او شهادت داد که مسیح موعود پیشگویی شده در شخصیت عیسی ناصری ظهور کرده است. او نشان داد که چطور آیات عهد عتیق اعلام کرده اند که مسیح موعود می بایست بعنوان انسانی در میان انسانها ظاهر شود و چطور در زندگی عیسی همه ویژگی هایی ترسیم شده توسط موسی و انبیا به انجام رسیده بود. پسر واجد الوهیت خدا متحمل صلیب شده بود و ننگ آن را ناچیز شمرده و با پیروزی بر مرگ و قبر به آسمان صعود کرده بود.ARPer 353.5

    چرا پولس دلیل آورد که باید رستاخیز مسیح از مردگان به نظر عجیبARPer 353.6

    باشد؟ زمانی این موضوع به نظرش چنین می آمد ولی چطور می توانست چیزی را که خود دیده و شنیده بود باور نکند؟ او براستی بر دروازه دمشق به مسیح مصلوب و زنده شده از میان مردگان چشم دوخت، همان کسی که در خیابان های اورشلیم قدم زده بود و بر جلجتا جان داد، بند و زنجیر مرگ را گسست و به آسمان صعود نموده بود. به همان شکلی که کیفا، یعقوب، یوحنا و یا هر شاگرد دیگری او را دیده و سخن گفته بود. آن ندا از او خواسته بود تا انجیل منجی از مردگان برخاسته را اعلام کند و چطور می توانست از آن سرپیچی کند؟ در دمشق، اورشلیم و تمامی یهودیه و سرزمین های دور به عیسی مصلوب شهادت داده بود و به همه طبقات جامعه اعلام می کرد، «كه باید توبه كنند و به سوی خدا برگردند و طوری زندگی كنند كه شایستهٔ این توبه باشد.»ARPer 354.1

    پولس رسول گفت، «به همین دلیل یهودیان مرا در معبد بزرگ گرفتند و می خواستند مرا بكشند. امّا به یاری پروردگار امروز در اینجا ایستاده ام و به همه، به كوچک و بزرگ، شهادت می دهم و چیزی جز آنچه انبیا و موسی از پیش خبر داده اند به زبان نمی آورم، یعنی مسیح باید متحمّل درد و رنج شود و نخستین كسی باشد كه پس از مرگ زنده می شود تا طلوع نور را به این قوم و ملل دیگر اعلام فرماید.”ARPer 354.2

    تمام حضار مجذوب به گزارش پولس از تجربیات عجیبش گوش دادند. پولس رسول بر مبحث مورد علاقه اش متمرکز شده بود. هیچ یک شنوندگانش نمی توانست به صداقت او شک کند. ولی سخنش توسط فستوس در اوج سخنرانی متقاعد کننده اش قطع شد، او فریاد زد، «ای پولس، عقلت را از دست داده ای! زیادی علم تو را دیوانه كرده است.»ARPer 354.3

    پولس پاسخ داد، «خیر عالیجناب فستوس، دیوانه نیستم، بلكه در كمال هشیاری عین حقیقت را بیان می كنم. پادشاه از این چیزها اطّلاع دارند و من می توانم آزادانه پیش آن جناب صحبت كنم. فكر نمی كنم در این باره چیزی از نظر ایشان دور مانده باشد، زیرا هیچیک از آنها در خفا صورت نگرفته است.» سپس رو به اغریپاس نموده به او مستقیم اشاره کرد و گفت: «ای اغریپاس پادشاه، آیا شما به انبیا عقیده دارید؟ می دانم كه عقیده دارید.»ARPer 354.4

    اغریپاس که عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفته بود برای لحظه ای محیط اطراف و بزرگی مقامش را فراموش کرد. صرفاً آگاه از حقایقی که شنیده بود و فقطARPer 354.5

    مشاهده زندانی متواضعی که در حضورش بعنوان فرستاده خدا ایستاده بود بی اختیار پاسخ داد، «تقریباً مرا متقاعد می کنی که من مسیحی بگردم.»ARPer 355.1

    پولس رسول با شوق پاسخ داد، «از خدا میخواهم كه دیر یا زود نه تنها حضرتعالی بلكه جمیع كسانیكه امروز سخنان مرا می شنوند مثل من بشوند،» همین که دستان در غل و زنجیرش را بالا برد اضافه کرد، «البتّه نه مثل من در این زنجیرها.”ARPer 355.2

    فستوس، اغریپاس و برنیکی ممکن است در هنگام اجرای عدالت غل و زنجیرهایی که پولس رسول را در بند کرد را پوشیده باشند چرا که همگی بخاطر جرایم فجیع گناهکار بودند. این تخطی گران در آن روز پیشنهاد نجات از طریق نام مسیح را شنیدند. حداقل یکی از آنها برای پذیرش فیض و بخشش ارائه شده راغب شده بود. ولی اغریپاس رحمت پیشنهاد شده را کنار گذاشت و از پذیرش صلیب ناجی مصلوب سر باز زد.ARPer 355.3

    حس کنجکاوی پادشاه قانع شد و از صندلی اش برخاست، او اشاره کرد که مصاحبه به پایان رسیده است. وقتی که حاضرین بیرون رفتند به یکدیگر می گفتند، «این شخص كاری كه مستوجب اعدام یا زندان باشد انجام نداده است.»ARPer 355.4

    با اینکه اغریپاس یک یهودی بود ولی تعصب سرسخت و کورکورانه فریسی از خود نشان نداد. او به فستوس گفت، «اگر از قیصر دادخواهی نكرده بود، می توانست آزاد شود.» ولی پرونده به محکمه ای عالی تر ارجاع داده شده بود و فراتر از حوزه قضاوت فستوس و اغریپاس قرار داشت.ARPer 355.5

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents