Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
شهادتهایی برای کلیسا — جلد اول - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 84 - خادمان ما

    در رویایی که در ۲۵ دسامبر ۱۸۶۵ در راچستر نیویورک بمن داده شد بمن نشان داده شد که کاری جدی در پیش روی ماست. اهمیت آن و بزرگی آن درک نشده است. همانگونه که من مشخص کرده ام بخاطر بی تفاوتی که در هر جا مشهود است، بخاطر خادمان و مردم هراسان شدم. بنظر رخوت و وقفه ای در امور حقیقت حاضر است. کار خدا بنظر متوقف شده است. خادمان و مردم برای زمانی که در آن زندگی میکنند خود را آماده نکرده اند و تقریبا همه کسانی که مدعی اعتقاد به حقیقت حاضر هستند اماده نیستند تا کار اماده سازی را برای این زمان بفهمند. در وضعیت حاضر آنان بخاطر جاه طلبی های دنیوی و عدم وقف شدن کامل برای خدا، شایستگی و آمادگی ندارند تا باران آخر را دریافت کنند و بتوانند بر ضد غضب شیطان بایستند، آنکسی که با ابداعات خود سبب میشود تا در ایمان خود نابود شوند و خود فریبی میکنند. آنان فکر میکنند که همگی محق هستند در حالیکه در اشتباهند. SBK1 194.1

    خادمان و مردم باید پیشرفت بیشتری در کار اصلاحات داشته باشند. آنان باید بدون درنگ عادتهای غلط خود را اصلاح کنند، از جمله در خوردن و نوشیدن و لباس و کار. دیدم که تعداد قابل توجهی از خادمان در باره این موضوع خطیر هشیار نیستند. همگی آماده نیستند در حالی که خداوند آنان را فرا میخواند. نتیجه این است که برخی فقط مقدار کمی از کار خود ثمر می آورند. خادمان باید الگوی خوبی برای گله خدا باشند. ولی آنان از وسوسه های شیطان ایمن نیستند. آنان همان کسانی هستند که شیطان برایشان دام گسترده است. اگر او بتواند در فرو نشاندن یک خادم موفق شود و بتواند ذهن او را از کار منحرف کند یا او را فریب دهد او در کار خود توفیقی داشته است. SBK1 194.2

    دیدم که امور خدا آنطور که باید پیشرفت نمیکند. خادمان از پذیرفتن کار قصور میورزند که باید با انرژی و دعا و پشتکار دائمی باشد که در کار نیاز است. آنان دشمن هوشیاری دارند تا با وی ستیز کنند، کسی که از هشیاری و پشتکار خسته نمیشود. تلاشی ضعیف خادمان و مردم قابل مقایسه با کسانی نیست که با اهریمن در ستیزند. در یک طرف خادمان هستند که برای حق در نبرد هستند و کمک خدا و فرشتگان مقدس را دارند. آنان باید قوی و شجاع باشند و کاملا وقف اموری باشند که در آن دخیل هستند و علاقه ای جداگانه نداشته باشند. آنان نباید گرفتار چیزهای این زندگی باشند، تا اینکه خدا را خشنود سازند زیرا که انان را انتخاب نموده تا سربازان او باشند. SBK1 194.3

    در طرفی دیگر شیطان و فرشتگان اهریمنی با همه عوامل او در زمین هستند که هر تلاشی میکنند و از هر ابزاری استفاده میکنند تا خطا و اشتباه را به پیش ببرند و بدشکلی و زشتی خود را با جامه های زیبا پنهان کنند. خودخواهی، ریاکاری و هر گونه فریبکاری شیطانی، با ظاهری از حقیقت و عدالت پوشیده شده اند، حتی توسط خادمان و مردمی که ادعا میکنند که حیله های اهریمن را فهمیده اند. هر چه فاصله بیشتری از رهبر خود مسیح میگیرند کمتر در منشی های خود شبیه او میشوند و بیشتر به خدمتگزاران دشمن بزرگ خود شبیه میشوند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در حالیکه آنان اقرار میکنند که خادمان مسیح هستند ولی آنان خدمتگزاران گناه هستند. برخی خادمان بیش از حد به حقوقی که دریافت میکنند فکر میکنند. آنان برای حقوق کار میکنند و بصیرت الهی و اهمیت کار را از دست داده اند. SBK1 194.4

    برخی در کار خود سست و مسامحه کار میشوند. آنان از زمین میگذرند ولی در تلاشهایشان ضعیف و ناموفق هستند. قلبهای آنان در کار نیست. تئوری حقیقت واضح و روشن است. بسیاری از آنان سهم خود را در جستجوی حقیقت با مطالعه زیاد و دعاهای پر شور ایفا نمیکنند و آنان هیچ چیزی از گرانبهایی و ارزش آن نمیدانند و خود را آماده نمیکنند تا در برابر دشمن مقاومت کنند. آنان لزوم حفظ کردن روح وقف رابطور کامل در کار نمیبینند. علاقه و دلبستگی آنان بین خودشان و کار تقسیم شده است. SBK1 194.5

    دیدم که پیش از اینکه کار خدا بتواند به هر طریق پیشرفت قطعی داشته باشد، خادمان باید بطور جدی متحول شوند. وقتی متحول شوند کمتر به حقوق توجه میکنند و چه بسا بیشتر به کار جدی و الهی و مهم که خداوند بدستهای آنان سپرده تا اجرا کنند ارزشی مینهند و اینکه او از آنان میخواهد تا با صداقت و بخوبی کار انجام دهند و باید باو سخت حساب پس بدهند. سابقه مومنانه و صادقانه از همه اعمالشان، هر روزه توسط فرشته ثبت کننده اعمال نوشته میشود. همه اعمالشان و حتی انگیزه ها و قصدهایشان آشکار میشود. هیچ چیزی از چشم بصیر او پوشیده نیست. کسانی که تمام انرژی خود را صرف خدا کرده اند و کسانی که مخاطره کرده اند و چیزی را سرمایه گذاری کرده اند احساسی میکنند که کار خدا بخشی از زندگی آنان است و تنها برای حقوق کار نمیکنند. آنان نوکری نیستند که وقتی ارباب حضور دارد خوب کار میکنند بلکه خود را وقف میکنند و همه علائقشان به این کار مهم است. SBK1 194.6

    برخی در کارهای عمومی خود با کلیساها بخاطر نقصی کمال در خطر اشتباه کاری هستند. این برای منفعت خودشان و و اموری است که باید از نزدیک پیگیری شود تا انگیزه های خود را بسنجند و مطمئن شوند که عاری از خودخواهی هستند. آنان باید مراقب باشند مبادا در حالیکه حقیقت را مستقیما برای دیگران موعظه میکنند خود از آن قاعده قصور کرده باشند و به شیطان اجازه داده باشند تا چیز دیگری را جایگزین کاری کند که از دل و جان است. آنان باید خودشان و با امور خدا در کمال باشند مبادا برای حقوق کار کنند و بصیرت خود را از اهمیت و رفعت کار از دست بدهند. آنان نباید اجازه دهند تا بجای عیسی نفسی حکمرانی کند و باید مراقب باشند که به گناهکار صهیون نگویند که تو در امان هستی در حالیکه خدا او را لعنت کرده است. خادمان باید برخاسته و نوع زندگی و همیت و وقفی را از خود آشکار کنند که برای مدتهای طویل خود با آن بیگانه بوده اند، زیرا از گام برداشتن با خدا کوتاهی کرده اند. امور خدا در بسیاری از مکانها پیشرفت نکرده است. کار باید با دل و جان انجام شود. مردم با پرخوری و باده نوشی و توجه به این زندگی فریب خورده اند. آنان بیشتر و بیشتر در روح بنگاههای اقتصادی دنیوی فرو میروند. آنان با جاه طلبی خواستار بدست آوردن مال و اموال بیشتر هستند. روحانیت و جانسپاری نادرشده است. روحی که شایع است برای کار کردن است برای انباشتن و اضافه کردن به چیزهایی که هم اکنون دارند. ”خاتمه این چیزها چه خواهد بود؟ SBK1 194.7

    جلسات کنفرانسی بدون اینکه به نتیجه خوبی برسد پایان یافت. کسانی که در جلسات شرکت جستند روح شلوغکاری و هیاهو را با خود آورده بودند. خادمان و مردم مکررا کالاها و تجارت خود را به این جمع می آوردند و حقیقت نقل شده از میز خطابه قلب را تحت تأثیر قرار نمیداد. شمشیر روح کلام خدا از کار خود بازمانده بود و بیروح بگوش شنوندگان میرسید. کار متعالی خدا به چیزهای معمولی مرتبط شده بود. SBK1 195.1

    خادمان باید قبل از اینکه بتوانند برادران خود را تقویت کنند، متحول شوند. آنان نباید از خود موعظه کنند بلکه باید از مسیح و عدالت او سخن بگویند. اصلاحات در میان مردم لازم است ولی ابتدا کار تطهیر و پالایش باید در میان خادمان آغاز شود. آنان نگهبانان دیوارهای صهیون هستند تا اخطار و هشدار را به گوشهای نا آگاهان برسانند، همچنین سرنوشت ریاکاران را در صهیون بتصویر بکشند. بنظرم میرسد که بعضی از خادمان فراموش کرده اند که شیطان هنوز زنده است و همچنان کوشا و فعال و زیرک است. او همچنان در پی تطمیع کردن جانهاست تا آنها از راه عدالت منحرف شوند. SBK1 195.2

    بخشی مهم از کار خدمت این است که اصلاحات بهداشتی صادقانه به مردم ارائه شود که مرتبط با پیام فرشته سوم است، که این امر بخشی از همان کار است. آنان از پذیرش آن نباید قصور کنند و باید آنرا به همه کسانی که ادعا میکنند که به حقیقت اعتقاد دارند اصرار ورزند. SBK1 195.3

    خادمان نباید علاقه ای جدا از کار بزرگ هدایت جانها به حقیقت داشته باشند. تمامی انرژی آنان در اینجا مورد نیاز است. آنان نباید در تجارت و دادوستد دخیل شوند یا هر کاری جدای از این کار بزرگ داشته باشند. مسئولیت مهم و جدی داده شده به تیموتائوس با همان وزن برابر به آنان داده شده است تا خود را ملزم دارند که مسئولیت خطیری بعهده گیرند. ”اکنون تاج پیروزي در انتظار من است، همان تاج نیکي مطلق که خداوند، یعني آن داور عادل در روز بازپسین به من خواهد داد و آن را نه تنها به من، بلکه به همه آناني که مشتاق ظهور او بوده اند، عنایت خواهد فرمود”. اما تو باید در تمام شرایط هوشیار بوده و براي تحمل رنج آماده باشي. در انتشار انجیل کوشش کن و وظیفه خود را به عنوان خادم خدا انجام بده”. SBK1 195.4

    عادتهای اشتباه زندگی، حساسیتهای جسمی و ذهنی ما را تنزل داده است و همه توانائیهایی که میتوانیم با زندگی درست بدست آوریم را زایل نموده است. ما باید خود را در بهترین وضعیت در رابطه با بهداشت و زندگی قرار دهیم و توانائیهای ما باید وقف کاری شود که خداوند بما واگذار کرده است. ما نباید انرژی های کم خود را در خدمت به میز ها هر کنیم و یا کاری را که خدا بما سپرده است را با تجارت مخلوط کنیم. ذهن و جسم تواما باید بکارگرفته شود. کار خدا این را نیاز دارد و هیچ کار جداگانه ای نمیتواند در کنار این کار بزرگ قرار گیرد. نباید وقت و قوت و توانایی جسم و ذهن تقلیل یابد چرا که همه اینها باید صرف امور خدا شود. خادمانیکه چنین نکنند زمانی را برای تعمق و دعا نخواهند داشت. آنان باید قوت و روشنی ذهن داشته باشند تا در مواردی که وقت و بی وقت به کمک آنان نیاز است آماده باشند. حرفی که در زمان مناسب گفته شود میتواند جان فقیر و خطاکار و مردد و ضعیف را نجات دهد. پولس، تیموتائوسی را اینگونه تشویق کرد: این چیزها را به عمل آور و خود را وقف آنها بساز تا پیشرفت تو براي همه معلوم گردد. SBK1 195.5

    در ماموریتی که مسیح به حواریون خود داد بایشان گفت: مطمئن باشید که هر چه در زمین ببندید، در آسمان بسته مي شود، و هر چه در زمین باز کنید در آسمان هم باز مي شود. اگر این مسئولیت خطیر کار خدا برای خادمان است پس چقدر مهم است که آنان خود را کاملا وقف آن کنند و مراقب جانها باشند چرا که باید حساب پس بدهند. آیا هرکسی باید علاقه جداگانه و خودخواهانه خود را بکار بیاورد و انرژی خود را تحلیل دهد و قلب خود را از کار منقسم سازد؟ برخی خادمان در خانه زیاد تاخیر میکنند و در روز سبت خسته میشوند و آنگاه بازمیگردند و انرژی خود را در مزرعه و یا مسائل خانه تحلیل میدهند. آنان در خلال هفته برای خود کار میکنند و باقیمانده انرژی تحلیل رفته خود را صرف کار خدا میکنند. ولی خداوند این قبیل تلاشهای ضعیف را نمیپذیرد. آنان قوت جسمی و ذهنی دیگری نخواهند داشت تا تقدیم خدا کنند. آنان در بهترین تلاشهایشان عاجز و ناتوان هستند. ولی پس از اینکه با سرگشتگیها و گرفتاری های این زندگی کاملا درگیر و مشغول شوند، آنگاه برای کار مهم متعالی و الهی خدا رمقی ندارند. سرنوشت جانها بستگی به روشها و تصمیماتی است که آنان اتخاذ میکنند. پس مهم است که آنان در همه چیز میانه رو باشند، نه تنها در خوردن، بلکه در کار، که توان و قوت آنان کاسته نشود تا وقف کارهای الهی شود. SBK1 195.6

    توسط بعضی از افرادی که مدعی حقیقت حاضر هستند اشتباه بزرگی صورت گرفته است و آنهم معرفی تجارت و منحرف کردن اذهان از موضوع در طی جلسات است. اگر مسیح الان در زمین بود، این دستفروشی ها و سوداگران را بیرون میکرد، خواه آنان خادم باشند، خواه مردم عامی. او با تازیانه ای کوچک وارد معبد کهن شد و ” کساني را که در صحن خانه خدا خرید و فروش مي کردند، بیرون نمود و میزهاي صرافان و بساط کبوترفروشان را برهم زد. عیسي به ایشان گفت : «کتاب آسماني مي فرماید که خانه من خانه دعاست . ولي شما آن را خانه دزدان ساخته اید”. این سوداگران ممکن است بهانه بیاورند که متاعی که برای فروش دردست دارند برای پیشکشهای قربانی است. ولی هدف آنان منفعت بود و برای بدست آوردن مال و مال اندوزی. SBK1 195.7

    بمن نشان داده شد که اگر استعدادهای معنوی و هوشی با عادات غلط زندگی اشغال نمیشد خادمان و مردم میتوانستند سریعا نتایج اهریمنی اختلاط امور مقدس را با چیزهای پیش و پا افتاده تشخیص دهند. خادمان در پشت میز خطابه ایستاده و مطالب مهم و جدی را موعظه میکنند و آنگاه داد و ستد را معرفی میکنند و بعنوان فروشنده عمل میکنند حتی در خانه خدا آنان ذهنها را منحرف میکنند میوه و ثمره کارشان را نابود میسازند. اگر حساسیت ها کند نمیشد آنان قوه تشخیصی داشتند تا بدانند که آنان امور مقدسی الهی را به سطح چیزهای معمولی پایین آورده اند. بار فروشی انتشاراتمان نباید بر دوش شبانان باشد که با کلام و امور کار میکنند. زمان آنها و توانشان باید حفظ شود تا تلاشهایشان در جلسات کامل و بی نقصی باشد. زمان و قوت آنان نباید برای فروش کتاب ها صرف شود بلکه کسانی که کار موعظه را بر دوشی ندارند باید به جمع عموم رفته و این کار را بکنند و اگر بخواهند به مردم کتاب بفروشند ضروری است تا آنها را در دفتر انتشارات بفروش برسانند. ولی چنین کاری از سوی شبانان باید اجتناب گردد و توسط دیگران انجام شود. SBK1 195.8

    خادمان همه چیزهایی را دارند که باید انجام دهند تا کلام را موعظه کنند و پس از اینکه حقیقت را به مردم ارائه کردند باید شان و وقار خاضعانه خود را حفظ کنند، مانند واعظان حقیقت متعالی و بعنوان نمایندگان حقیقت اظهار شده به مردم. پس از تلاشهایشان باید استراحت کنند. حتی فروش کتابهای حقیقت حاضر به جسم فشار می آورد و جسم را خسته میکند. اگر کسانی هستند که هنوز توانی باقی دارند و میتوانند بدون آسیب به خودشان فشار بیاورند کار مهمی برای آنان وجود دارد تا انجام دهند و این تازه شروع شده است وقتی که حقیقت را با مردم در میان گذاشته اند. آنگاه پس از موعظه شایان تقلید باید کارهای ذیل انجام شود از جمله: مراقبت و پرستاری، پیگیری برای کار خیر کردن برای دیگران، گفتگو و ملاقات از خانه ای به خانه دیگر، تشویق و تحذیر، تسلی دادن مصیبت دیده و رنجکشان و افسردگان و قس علیهذا. ذهن باید تا آنجا که ممکن است از خستگی عاری باشد، مانند سرباز جنگی در آماده باشی باشد، وقت و بی وقت. آنان باید مطیع دستوری باشند که توسط پولس و تیموتائوس داده شده است: ”در این امور بکوشی و خود را به تمامي وقف آن کن تا پیشرفت تو بر همه آشکار شود”. SBK1 196.1

    بعضی مسئولیت کار خیلی کمی بر عهده دارند. آنان احساسی میکنند که پس از اینکه میز موعظه را ترک کردند کار خاتمه یافته است. ملاقات کردن زحمت دارد. خادمان خود را معذور میدارند زیرا آنان خسته هستند و با اینحال برخی قوت و توان ارزشمند خود را تحلیل میدهند و زمان خود را صرف کاری میکنند که دیگری میتواند انجام دهد درست همانگونه که آنان انجام میدهند. آنان باید توان جسمی و معنوی خود را حفظ کنند که بعنوان کارگر وفادار خدا خدمت خود را مورد تایید قرار دهند. SBK1 196.2

    در هر یک از مکانهای مهم باید انباری برای انتشارات وجود داشته باشد. و کسی که واقعا قدر حقیقت را میداند باید علاقه خود را آشکار کند و این کتابها را بدست کسانی برساند که دوست دارند تا بخوانند. خرمن زیاد است ولی خوشه چین کم و تعداد کمی از کارگران با تجربه حال در زمین هستند و با تمام توان خود برای کلام و اصول تعلیم کار میکنند. مردانی برخاسته اند که ادعا میکنند که خداوند بار مسئولیت تعلیم حقیقت را بدوشی آنان گذارده است. این قبیل افراد باید تایید شوند و مورد آزمون قرار گیرند. آنان باید مورد مراقبت و کارآموزی قرار گیرند و نباید یکباره به آنان مسئولیت خطیر داد، ولی آنان باید تشویق شوند، چنانچه شایستگی داشته باشند. آنان نباید وارد کار دیگران شوند. بگذارید تا ابتدا در ارتباط با یک تجربه و یا حکمت کار کنند و او بزودی ملتفت خواهد شد که آیا قادر است تا تاثیری را که نجات دهنده است را اعمال کند یا نه. واعظان جوان که هرگز کاری خسته کننده نداشته اند و هرگز سختی ذهنی و جسمی نکشیده اند نباید برای کار جسمی تشویق شوند چرا که این تنها به آنان آسیب خواهد زد و طعمه ای خواهد بود برای بدام انداختن مردانی که در کار دخیل هستند. بار مسئولیتی که بر عهده خادمان برگزیده سپرده شده است درک نمیشود. این قبیل حسی میکنند که صلاحیت تعلیم دیگران را دارند درحالیکه خودشان اولین اصول را یاد نگرفته اند. SBK1 196.3

    بسیاری از افرادی که حقیقت را اقرار میکنند، بوسیله آن تقدیسی نشده اند و حکمت به آنان ارزانی نشده است. آنان توسط خدا هدایت و تعلیم نیافته اند. امت خدا بطور جامع ذهنیت دنیوی دارند و از سادگی و بی آلایشی انجیل جدا شده اند. این دلیل نقص بزرگ در تشخیصی روحانی است و بخاطر شیوه برخوردی است که با شبانان داشته اند. اگر یک شبان با آزادی صحبت کند برخی رو در روی او وی را تمجید میکنند. در عوضی ساکن شدن در حقیقتی که بزبان آورده و بهبود دادن آنها و نشان دادن اینکه مستمعین فراموشکار نیستند، بلکه کننده کار هستند، آنان او را با اشاره به آنچه که او انجام داده است تجلیل میکنند. آنان بر پرهیزگاری آن عامل بیچاره ساکن میشوند ولی مسیح را که آن عامل را بکار گرفت را فراموشی میکنند. از زمان سقوط شیطان که یکبار فرشته ای رفیع در جلال بود، شبانان در میان تجلیل و تمجید سقوط کرده اند. سباتیون بی حکمت، اهریمن را با ستایشی و تمجید از خادمان خشنود میسازند. آیا آنان از اینکه به شیطان در کارش کمک میکنند آگاه هستند؟ چنانچه درک میکردند که چه میکنند هشیار میشدند. آنان نابینا شده اند و قائم به پندهای خدا نیستند. من صدای هشدار خود را بر ضد تمجید یا تملق شبانان بلند میکنم. من اهریمن رادیده ام، در این خصوصی اهریمن ترسناک را دیده ام. هرگز هرگز کلمه ای از تمجید در رخ شبانان نگوئید. خداوند را متعال دارید. همیشه به خادم صادق و وفادار احترام بگذارید. مسئولیتها و بارهای او را درک کنید و اگر میتوانید بارهای او را سبک کنید. ولی تملق او را نگوئید چرا که شیطان در برج دیدبانی خود آماده ایستاده است تا کارهایی از این قبیل انجام دهد. SBK1 196.4

    شبانان نباید چاپلوسی کنند یا از افراد با نفوذ و توانگر طرفداری کنند. این خطر همیشگی همیشه بوده و هست که رفتاری متفاوت با ثروتمندان شده است یا به آنها توجه خاصی شده و با چاپلوسی با آنان رفتار شده است. خطر تحسین وجود دارد: ” آنان فقط به کسي احترام مي گذارند که بدانند سودي از او عایدشان مي شود” یهودا ۱: ۱۶ . ولی با چنین کاری عاقبتشان در خطر است. شبان ممکن است مورد لطف و مرحمت خاصی فرد ثروتمند باشد و فرد ثرتمند نیز نسبت به او سخاوتمند باشد. اینکار شبان را خشنود میسازد و او هم در عوضی بخاطر خیرخواهی هدیه دهنده او را بوفور مورد تحسین و تمجید قرار میدهد. نام او ممکن است در نشریات تجلیل شود و بااینحال آن اهدا کننده سخاوتمند ممکن است کاملا شایسته آن اعتبارو امتیاز نباشد. SBK1 196.5

    سخاوتمندی او از اصول زنده برنخاسته تا با دارایی خود نیکی کند و امور خدا را پیش ببرد، بلکه بواسطه برخی از انگیزه های خودخواهانه بوده است. او ممکن است با شنیدن حقیقت تکان دهنده تحت تاثیر قرار گرفته باشد و عجالتا بند کیسه پول خود را باز کرده باشد، با اینحال با سخاوتمندی و گشاده دستی او انگیزه عمیقتری ندارد. او از روی شیفتگی آنی میدهد و کیف پول او از روی تشنج و هیجان باز و بسته میشود. او شایسته ستایش نیست چرا که او مردی تنگدست و خسیسی است و باید کاملا متحول شود و با شنیدن این اخطار چه میکند: و شما اي ثروتمندان، براي بلاهایي که بر سر شما مي آید، گریه وزاري کنید. ثروت شما تباه گشته و لباسهاي زیبایتان را بید خورده است. این افراد سرانجام از خود فریبی دهشتناک خود بیدار میشوند. آنانیکه از سخاوتمندی هیجانی خود تمجید شدند به شیطان کمک کرده اند تا از او فریب بخورند و فکر کنند که خیلی سخاوتمند بوده اند و خیلی از خودگذشتگی کرده اند در حالیکه که اولین اصول سخاوت و از خود گذشتگی را نمیدانند. SBK1 196.6

    برخی از زنان و مردان به خود قبولانده اند که به چیزهای این دنیا ارزشی نمیدهند ولی حقیقت را مغتنم میشمارند و پیشبرد آنان را والاتر از دستاوردهای دنیوی میدانند. بسیاری سرانجام بیدار خواهند شد تا بفهمند که فریب خورده اند. آنان ممکن است به حقیقت بها داده باشند و در مقابل حقیقت، گنجهای دنیوی برایشان بی ارزش بوده است ولی پس از مدتی وقتی که گنجهای دنیوی ارزش یابد، آنان کمتر خداشناس و دیندار میشوند. گرچه آنان باندازه کافی برای زندگی راحت پول دارند با اینحال همه اعمال آنان نشان میدهد که بهیچ وجه راضی نیستند. اعمال آنان شهادت میدهد که آنان به گنجهای دنیوی خود دلبسته اند. کسب کردن و بدست آوردن شعار شب و روز آنان است. برای این امر هر عضوی از خانواده در کار آنان مشارکت میکند. آنان بندرت وقتی را برای دعا و کار برای خدا میگذارند. آنان از صبح زود تا دیر وقت کار میکنند. زنان بیمار و رنجور و کودکان ضعیف از روی جاه طلبی، تمام نیرو و قوت خود را بکار میگیرند تا به هدفی نائل شوند و کمی بیشتر پول بدست آورند. آنان خود را فریب میدهند که دارند با کار خود به امور خدا کمک میکنند. فریبی دهشتناک! شیطان نگاه میکند و میخندد چرا که میداند که آنان جسم و جان خود را میفروشند، بخاطر حرصی و آز. آنان بطور دائم بهانه های بی مورد می آورند چرا که خود را برای بدست آوردن میفروشند. آنان توسط خدایان این جهان کور شده اند. مسیح با خون خود آنان را خرید ولی آنان مسیح را غارت کردند، خدا را غارت کردند و خود را تکه و پاره کردند و در جامعه بی استفاده هستند. SBK1 197.1

    آنان زمان کمی را برای رشد فکری و تفریح و جامعه اختصاص دادند. آنان برای هیچکس منفعتی ندارند. زندگی آنان بطور وحشتناکی در خطاست. آنانیکه نسبت بخود رفتار بدی دارند احساسی میکنند که طریق کار مداوم آنان ستودنی است. آنان خود را با کار مغرور خویش نابود میکنند. آنان با تخطی دائمی از قانون هستی بواسطه کار مفرط به معبد خدا آسیب میرسانند و با اینحال فکر میکنند که فضیلت است. خدا آنان را برای حسابرسی فرا میخواند. آنان را ملزم میدارد تا استعداد های خود را که به آنان به عاریت داده است بکار ببرند. او بهره آنچیزهایی را که به آنان داده است را طلب میکند. آنان چه میتوانند بگویند؟ چه بهانه ای میتوانند بیاورند؟ آنان بخاطر عدم شناخت خدای زنده کفر ورزیده اند و در شور بت پرستی کورکورانه، خود را حلق آویز کرده اند. SBK1 197.2

    ولی آنان نور هدایت داشته اند، آنان پشت سر هم هشدار شنیده اند تا جسمهای خود را حفظ کنند که خداوند آنرا معبد خود نامیده است، در وضعیتی سالم که بتوانند او را جلال دهند، در جسم و روح خود که متعلق باوست. آنان تعلیمات مسیح را مورد بی اعتنایی قرار داده اند: ”گنجهاي خود را بر روي زمین، جايي که بید و زنگ به آن زیان مي رساند و دزدان نقب زده آن را مي دزدند، ذخیره نکنید. بلکه گنجهاي خود را در عالم بالا، یعني در جايي که بید و زنگ به آن آسیبي نمي رسانند و دزدان نقلب نمي زنند و آن را نمي دزدند، ذخیره کنید. زیرا هرجا گنج توست، دل تو نیز در آنجا خواهد بود”. متی ۶: ۲۰۰۱۹. ولی آنان خود را گرفتار و در بند چیزهای دنیوی کرده اند. ”اما آناني که در آرزوي جمع کردن ثروت هستند، به وسوسه و دام آرزوهاي پوچ و زیان بخشي که آدمي را به تباهي و نیستي مي کشاند گرفتار مي شوند”. آنان گنجهای زمینی خود را پرستش میکنند همانطور که یک بت پرست جاهل با بتهای خود چنین میکند. SBK1 197.3

    بسیاری خود را فریب میدهند که تمایل آنان برای بدست آوردن مال این است که بتوانند به امور خدا کمک کنند. برخی قول داده اند که وقتی آنان چنین مقداری را بدست آوردند آنگاه با آن پول کار خیر انجام میدهند و امور حقیقت حاضر را به پیش میبرند. ولی وقتی انتظارات خود را درک کردند بیش از آن حاضر نیستند تا به امور مثل قبل کمک کنند. آنان دوباره خود را ملزم میدارند که پس از اینکه آن خانه مطلوب را خریدند و یا آن زمین را و آنرا پرداختند آنگاه با مال و اموال خود کارهای بزرگی برای پیشبرد کار خدا میکنند. ولی وقتی به خواسته دل خود رسیدند، رغبت کمتری نسبت به ایام فقر از خود نشان میدهند تا به پیشبرد کار خدا کمک کنند. ” دانه اي که به داخل خارها افتاد مانند کسي است که پیام را مي شنود، اما نگراني هاي زندگي و عشق به مال دنیا، آن پیام را خفه مي کند و ثمر نمي آورد”. فریب و خدعه های دولتمندی، آنان را بجلو به پیش میبرد، گام به گام تا اینکه تمامی عشق خود را برای حقیقت از دست میدهند و با اینحال خود را فریب میدهند که به آن اعتقاد دارند. آنان دنیا و چیزهایی که در آن است را دوست دارند ولی عشق به خدا یا حقیقت در آنان یافت نمیشود. SBK1 197.4

    بمنظور بدست آوردن کمی پول، بسیاری افراد تعمدا برنامه های کسب و کار خود را طوری تنظیم میکنند حجم زیادی از کار را بر کسانی که خارج از خانه هستند تحمیل میکند و بر خانواده خودشان که در خانه هستند. بر استخوان و عضله و مغز همه بیش از حد فشار وارد می آید، مقدار زیادی کار برای آنان تحمیل میشود و بهانه این است که آنان باید تا جایی که ممکن است کارشان را انجام دهند در غیر اینصورت ضرر خواهد بود و چیزی به هدر خواهد رفت. هر چیزی باید ذخیره و پس انداز شود و هر چه نتیجه میخواهد باشد. ان افراد چه بدست اورده اند؟ شاید انان قادر بوده اند تا سرمایه را حفظ کنند و به آن اضافه کنند. ولی در طرف دیگر آنان چه از دست داده اند؟ سرمایه سلامتیشان را که نه برای فقیر و نه برای غنی ارزش دارد که دائما تقلیل می یابد. مادر و فرزندان مکررا از سلامتی و قوت خود چک کشیده اند و فکر کرده اند که آن مخارج گزاف هرگز زوال نخواهند یافت تا اینکه سرانجام غافلگیر شده اند از اینکه ببینند که نیروی حیات آنان تحلیل رفته است. برای آنان چیزی باقی نمانده است تا بتوانند در روز مبادا از آن استفاده کنند. شیرینی و شادی زندگی با درد رنج و شبهای بیخوابی بتلخی گراییده است. انرژی جسمی و فکری آنان از بین رفته است. شوهر و پدر که بخاطر پول بدست آوردن برنامه های نابخردانه ای در پیش گرفته بودند که ممکن است با اجازه همسر و مادر بوده باشد، در نتیجه مادر و یک یا دو بچه را دفن میکنند. سلامتی و حیات بخاطر عشق پول بدست آوردن قربانی شده است. «زیرا عشق به پول، سرچشمه همه نوع بدیهاست و به علت همین عشق است که، بعضي ها از ایمان منحرف گشته، قلبهاي خود را با رنجهاي بسیار جریحه دار ساخته اند». اول تیموتائوس ۶ : ۱۰. کار بزرگی برای سبتیون برای کامل کردن وجود دارد. SBK1 197.5

    چشمان آنان باید باز شود تا وضعیت واقعی را ببینند و غیور شده و توبه کنند در غیر اینصورت حیات جاودان را از دست خواهند داد. روح دنیا آنان را از آن خود کرده است و آنان توسط قدرتهای تاریکی باسارت گرفته شده اند. آنان به نصیحت پولس رسول اعتنا نمیکنند: ” هم شکل این جهان نشوید بلکه به وسیله تجدید افکار، وجود شما تغییر شکل یابد تا بتوانید اراده خدا را تشخیص بدهید و آنچه را که مفید و پسندیده و کامل است، بشناسید” رومیان ۲:۱۲. توسط بسیاری روح دنیایی و مادیگرایی بهمراه طمع کاری و خودخواهی چیره شده است. آنان که آن روح را دارند بدنبال علائق خود میگردند. مرد ثروتمند خودخواه به امور همسایگان خود توجه نمیکند مگر اینکه با شرایط نامساعد آنان منفعتی حاصل کند. عشق به پول ریشه در اهریمن و شرارت دارد. اصالت و خدایی بودن از انسان رخت بر بسته است و آنها را قربانی علائق خودخواهانه خود کرده است. عشق به پول بصیرت را نابینا و مردم را از تشخیصی وظایف خود نسبت به خدا یا به همسایگانشان منع کرده است. SBK1 198.1

    برخی خود را گول میزنند که آنان سخاوتمند هستند زیرا آنان گاهی اوقات با گشاده دستی به کشیشان و برای پیشبرد امور حقیقت هدیه میدهند. با اینحال آن باصطلاح مردان سخاومتند فریبکارند. آنان از این دنیا فراوان دارند و این آنان را ملزم میدارد تا بعنوان مباشران خداوند احساسی مسئولیت کنند. با اینحال وقتی با فقیران و برادر زحمتکش خود سر و کار دارند تا آخرین ریال خود را طلب میکنند. در عوضی اینکه به برادر فقیر خود لطف کنند مرد متمول دندانگرد و حریصی از همه چیز سوء استفاده میکند و به ثروت انباشته شده خود به قیمت بدبختی و بد اقبالی دیگران اضافه میکند. او بخاطر زیرکی خود به خود میبالد ولی با ثروت خود برای برادر خود مانع ایجاد میکند و لعنت سنگینی برای خود جمع میکند. او با پستی و حسابگری خود توانایی خود را برای تاثیر گذاری مذهبی منقطع میسازد. او به وی بعنوان تزویرگر ریاکار نگاه میکند، ریشه تلخی جوانه میزند که بموجب آن بسیاری بی حرمت میشوند. مرد فقیر نمیتواند فراموش کند که از او سوء استفاده شده و امتیازاتی از او گرفته شده است و نه میتواند فراموش کند که چطور دچار مشکل شده زیرا او تمایل داشت تا باری را بر دوش گیرد در حالیکه برادر ثروتمند و متمول همیشه عذر و بهانه ای داشت تا از زیر بار شانه خالی کند. با اینحال مرد فقیر ممکن است از روح مسیح اشباع شده باشد تا سوء رفتار های برادر ثروتمند خود را ببخشد. SBK1 198.2

    خیرخواهی بی دریغ و اصیل و درست در میان ثروتمندان بندرت یافت میشود. آنان در جاه طلبی های خود برای کسب ثروت از نیازهای بشر چشم پوشی کردند. آنان وضعیت نامساعد و بغرنج برادران خود را که در فقر بسر میبرند را نه میتوانند ببینند و نه احساسی کنند کسانیکه شاید بسختی خودشان کار کرده اند. آنان مانند قائن میگویند: ”مگر من نگهبان برادرم هستم؟”. من بسختی برای آنچه که دارم کار کرده ام و باید آنرا نگاه دارم. در عوض اینکه دعا کنند: مرا کمک کن تا اندوه برادرم را حسی کنم دائما فراموشی میکنند که او غم و اندوهی دارد و نسبت به او همدردی و سخاوت ندارند. SBK1 198.3

    بسیاری از سبتیون که متمول هستند بخاطر سختی و ناراحتی فقیران تقصیر کارند. آیا این قبیل فکر میکنند که خدا به رفتار و پستی آنان توجه نمیکند؟ اگر چشمانشان باز میشد آنان میتوانستند فرشته ای را ببینند که آنان را هر جایی که میروند دنبال میکند و همه اعمالشان را مینویسند، چه در کنار خانواده و چه در محل کار و تجارت. شاهد واقعی پیگیر است و اظهار میدارد: ”من از کارهای آنان با خبرم”. وقتی که این روح فریبکاری و پستی آنان را دیدم که پا را از حد فراتر میگذارند، حتی در میان سبتیون مدعی، در دلتنگی روح گریستم و فریاد برآوردم. این اهریمن بزرگ، این لعنت دهشتناک، در بین و در اطراف برخی از بنی اسرائیل خدا در این ایام آخر خود را پنهان کرده و حتی بی ایمانان با روح اصیل از آنان متنفر میشوند. اینها مردمی هستند که آشکارا منتظر آمدن خدا هستند. SBK1 198.4

    قشری از برادران فقیر وجود دارند که از وسوسه عاری نیستند. آنان مدیران فقیر هستند، آنان دارای قوه رای و قضاوت حکیمانه نیستند، آنان دوست دارند تا موجودی بدست آورند و یکشبه راه صد ساله را بپیمایند. برخی چنان در عجله و شتاب هستند تا وضعیت خود را بهتر کنند، که خود را در هر کاری دخیل میکنند بدون اینکه از افراد با تجربه صلاح و مشورت جویند. انتظارات آنان بندرت درک میشود و در عوضی بدست آوردن ضرر میکنند و آنگاه مورد آزمون قرار میگیرند و به ثروتمندان حسادت میکنند. آنان واقعا میخواهند تا با سرمایه برادرانشان منتفع گردند و محنت زده میشوند. ولی آنان شایستگی دریافت کمک خاصی ندارند. آنان شاهدی دارند که تلاشهای آنان از هم پاشیده است. آنان در کار خود ناپایدار هستند و پر از اضطراب هستند که برایشان سودی در پی ندارد. این قبیل افراد باید به اندرز و مشاوره افراد با تجربه گوش دهند. ولی آنان آخرین افرادی هستند که در پی مشورت هستند. آنان فکر میکنند که دارای عقل سلیم و قوه قضاوت هستند و و به درسی دیگران نیازی ندارند. SBK1 198.5

    این افراد اغلب همان کسانی هستند که بواسطه دندان گرد های دوره گرد زیرک فریب میخورند. اینها باید یاد بگیرند که نباید به این دوره گردها اعتماد کنند. ولی برادران زود باور و ساده لوح هستند و از چیزهایی که باید به آن مشکوک باشند اجتناب نمیکنند. آنان آموزه و ارشاد پولس به تیموتائوس را به خانه نمیبرند: ”البته خداپرستي همراه با قناعت، منفعت بسیار دارد”. ” پس اگر خوراک و پوشاک داشته باشیم، به آنها قناعت مي کنیم”. فقیران نباید فکر کنند که ثروتمندان تنها آزمند هستند. در حالیکه ثروتمند به آنچه که دارد با آزمندی چسبیده است و همچنین بدنبال بیشتر بدست آوردن هست، فقیر در خطر بزرگ حرصی و آز ثروت مرد متمول است. تعداد کمی در این زمین فراوانی چنان فقیرند که به کمک نیاز دارند. اگر آنان طریقی درست را دنبال میکردند میتوانستند در هر صورت مستغنی شوند. درخواست من از ثروتمند این است که با برادران فقیر خود سخاوتمندانه رفتار کنید و از دارایی خود برای پیشبرد امور خدا استفاده کنید. فقیران مستحقی، کسانی که بخاطر بیماری و بداقبالی فقیر شدند، شایسته کمک و مراقبت خاصی شما هستند. ” مانند اعضاي یاث خانواده، نسبت به یکدیگر همدرد و مهربان و فروتن باشید و یکدیگر را از صمیم قلب دوست بدارید”. مردان و زنانی که مدعی خاشناسی هستید و انتظار دارید که بدون مشاهده مرگ به آسمان منتقل شوید بشما هشدار میدهم که کمتر برای بدست آوردن پول حرصی بخورید و کمتر بخود توجه کنید. مردانگی خدا گونه را طلب کنید، زنانگی شریف، با اعمال شریف، و خیرخواهی بیدریغ. با اراده و تمام وجود از آزمندی های سابق خود اجتناب کنید و دوباره به اصالت جان دست یابید. از آنچه که خداوند بمن نشان داده است، اگر با اشتیاق توبه نکنید، مسیح شما را قی خواهد نمود. ادونتیست های رعایت کننده سبت ادعا میکنند که پیروان مسیح هستند ولی اعمال بسیاری از آنان ادعایشان را تکذیب میکند. ”ایشان را از میوه هایشان خواهید شناخت”. ”نه هر که مرا خداوندا خداوندا گوید وارد ملکوت خدا میگردد ولی آنکه اراده پدر مرا بجا آورد در بهشت خواهد بود”. SBK1 198.6

    من از همه کسانیکه مدعی ایمان به حقیقت هستند درخواست میکنم تا شخصیت و منشی و زندگی فرزند خدا را در نظر گیرند. او الگوی ماست. زندگی او با خیرخواهی بدون دریغ مشخص شده بود. او با اندوه بشر همیشه تحت تاثیر قرار میگرفت. او خود را متعهد کرده بود که کار خیر انجام دهد. حتی یک عمل خودخواهانه در زندگی او وجود نداشت. محبت او برای نژاد انسان سقوط کرده، و خواسته او برای نجات آنان چنان عظیم بود که غصب پدر را بر خود گرفت و راضی شد تا رنج جریمه تخطی انسان گنهکار را بر خود بگیرد. او گناهان انسان را بر جسم خود گرفت. ” مسیح کاملا بي گناه بود، ولي خدا به خاطر ما او را بي گناه نشناخت تا ما به وسیله اثحاد با او مانند خود خدا کاملا نیک شویم”. دوم قرنتیان ۲۱:۵. SBK1 199.1

    سخاوتمندی راستین کرارا با کامیابی و ثروت نابود گردید. مردان و زنان در بدبختی یا فقر و تهیدستی، گاهی اوقات محبت خود را برای حقیقت و علاقه خاصی برای توفیق امور خدا و رستگاری همنوعان خود، ابراز میدارند و میگویند که اگر پول داشتند کمک میکردند. خداوند اجابت میکند و آنها را کامیاب میکند و سبد ها و انبارهایشان را بسیار فراتر از انتظارات آنان برکت میدهد. ولی قلوب آنان فریبکار است. نیت های خوب آنان و وعده هایشان مانند شنهای روان هستند که ثبات ندارند. هر چه که بیشتر داشته باشند بیشتر طلب میکنند. هر چه بیشتر کامیاب شوند بیشتر مشتاقند تا بدست آورند. برخی از اینها که در فقر هستند قبلا نیکوکار و بخشنده بوده اند و الان خسیسی و باجگیر شده اند. پول خدایشان است. آنان در قدرتی که پول به آنان داده است محظوظ میشوند و بخاطر آن محترم و معزز شده اند. فرشته گفت: مشخصی خواهد شد که چگونه در آزمون خواهند ایستاد. مراقب رشد شخصیت تحت تاثیر ثروت باشید. چشمان خدا را دیدم که بر آنان دوخته شده است. آنان فریب خورده اند. « عیسي مي گوید: «آري، من بزودي مي آیم و براي هرکسی طبق کارهایش پاداشي با خود خواهم آورد”. مکاشفه ۱۲:۲۲. SBK1 199.2

    بعضی از متمولین از خادمین مقایضه نمیکنند. آنان برنامه خیرخواهی را دقیقا دنبال میکنند و به وقت شناسی و سخاوتمندی خود میبالند و فکر میکنند که وظیفه آنان در اینجا خاتمه می یابد. این خوب است تا آنجا که ممکن است ادامه یابد ولی وظیفه آنان در اینجا خاتمه نمی یابد. خداوند از آنان مطالبه میکند که آنان درک نمیکنند. جامعه مدعی آنان است، همنوعان آنان از ایشان مطالبه میکنند. هر عضوی از خانواده آنان مدعی آنان است. همه این مطالبات باید در مد نظر قرار گیرد، حتی از یک نفر هم نباید چشم پوشی شود یا مورد قصور قرار گیرد. بعضی از افراد به خادمان بخششی میکنند و در حساب آنان پول میریزند و فکر میکنند که گویا مستحق ملکوت هستند. برخی فکر میکنند که هیچ کاری نمیتوانند برای کمک به امور خدا کنند مگر اینکه دائما بر مالشان افزوده شود. آنان احساسی میکنند که ابدا نمیتوانند کاری کنند. SBK1 199.3

    اگر منجی ما همین سخنانی را که به فرد دولتمند گفت بایشان بگوید که: برو و اموالت را بفروشی و به فقرا بده و آنگاه گنجینه ای در آسمان خواهی داشت و آنگاه بیا و مرا متابعت کن - با این سخنان ایشان غمگین و دور خواهند شد و مانند او گزینه آنان، برگزیدن خطر، نگاه داشتن بتها و ثروتها خواهد بود در عوضی اینکه گنج خود را در ملکوت امن نگاه دارند. این حاکم ادعا میکرد که همه احکام خدا را رعایت میکند، از جوانی تا بحال و از وفاداری و انصاف خود مطمئن بود و خیال میکرد که فردی کامل است. او پرسید چه نقصی دارد؟ عیسی بلادرنگ حسی مصونیت وی را با اشاره به بتهای او و داراییهای او از هم گسست. او خدایان دیگری را در برابر خدا داشت که ارزشمند تر از حیات ابدی برایشی بود. عشق و محبت عالی نسبت به خدا نقصی او بود، بهمین طور کسانی که مدعی ایمان به حقیقت هستند. آنان فکر میکنند که کامل هستند، فکر میکنند که نقصی موجود نیست، در حالیکه از کمال بسیار دور هستند و بتها را گرامی میدارند د درب بهشت بروی آنان بسته خواهد شد. SBK1 199.4

    بسیاری به اسرای جنوبی ترحم میکردند زیرا آنان به بیگاری کشیده شده بودند در حالیکه بردگی و اسارت در خانواده های خودشان موجود است. مادران و فرزندان از صبح تا شب زحمت میکشیدند و تفریح و فراغتی نداشتند. کار انبوه و بی وقفه در پیش روی انان بود. انان ادعا میکردند که پیروان مسیح هستند ولی زمان تعمق و دعا کجاست برای بدست آوردن غذای ذهن که با آن بتوانیم خدا را خدمت کنیم. خداوند همه افراد را فرا میخواند تا استعدادی را که به آنان اعطا نموده برای جلال او بکار گیرند و بدین سبب آنرا رشد دهند تا دیگران را نیز بهره مند سازند. خداوند ما را ملزم ساخته تا دیگران را منتفع سازیم. کار ما در این دنیا برای خیریت دیگران انجام نشده است تا اینکه مسیح در ملکوت بگوید: تمام شد. SBK1 199.5

    بسیاری بنظر حسی واقعی از مسئولیت در برابر خدا ندارند. آنان ملزم شده اند تا جد و جهد نمایند تا وارد دروازه بازی شوند زیرا بسیاری در پی ورود هستند و لایق نخواهند بود. ملکوت از آنان میخواهد تا سعی کنند که دیگران را تهییج کنند، تا کوششی نمایند که وارد دروازه باریک شوند. کاری در پیش روی پیر و جوان قرار دارد تا با جدیت تلاش کنند تا نه تنها جانهای خود را نجات دهند بلکه جانهای دیگران را نیز نجات دهند. آنان با بی تفاوتی تاثیر گذاری و نفوذ خود را بکار میبرند تا مانعی بر تلاش جانها بشوند تا وارد دروازه باریک شوند یا به آنان اصرار کنند تا با جدیت و پشتکار و تلاشهای خستگی ناپذیر وارد آنجا بشوند. SBK1 199.6

    هیچ کسی موقعیت بی طرفانه و خنثی را اشغال ننموده که هیچ کاری نکند تا دیگران را تشویق کند و هیچ کاری نکند تا مانع آنان شود. مسیح میگوید: هر که با من جمع نمي کند پراکنده مي سازد. متی ۱۲: ۳۰. پیر و جوان توجه کنید. شما یا کار مسیح را انجام میدهد تا جانها را رستگار سازید، یا کار شیطان را تا آنان را به نیستی و فنا هدایت کنید. ”بگذارید تا نور شما در مقابل آدمیان بتابد تا کارهای نیک شما را دیده و پدر شما را که در آسمان است جلال یابد”. SBK1 199.7

    جوان میتواند تاثیر قدرتمندی را اعمال کند بشرطی که از غرور و خودخواهی دست بکشد و خود را وقف خدا کند، ولی بطور معمول آنان برای دیگران باری بر نمیدارند. آنان باید خودشان را حمل کنند. زمان فرا رسیده است. زمانی که خدا در این باره تغییر را ملزم میدارد. او پیر و جوان را فرا میخواند تا مجاهدت نموده و توبه کنند. اگر آنان به وضعیت نه گرم و نه سرد خود ادامه دهند او ایشان را از دهان خود قی خواهد نمود. شاهد واقعی چنین میگوید: من از کارهای شما باخبر م”. مردان و زنان جوان، خداوند کارهای شما را میداند خواه خوب باشد خواه اهریمنی. آیا شما در اعمال نیک مستغنی هستید؟ عیسی بعنوان مشاور نزد شما می آید: «به تو نصیحت مي کنم، طلايي را که در آتش تصفیه شده از من بخر تا تو را به راستي دولتمند گرداند و لباسی سفيدي بخر تا بپوشي و خجالت عریاني خود را بپوشاني و مرحمي بخر و به چشمان خویش بمال تا ببیني». مکاشفه 18:3SBK1 200.1

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents