Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
شهادتهایی برای کلیسا — جلد اول - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 22 - دوراهی

    در گردهمایی «باتل، کریک» در ۲7 می سال ۱۸۵6 در رویا چیزهایی که بطور کلی به کلیسا مربوط میشد بمن نشان داده شد. جلال و جبروت خداوند از مقابل من گذشت. فرشته گفت: او در بزرگی و حشمت خود مهیب است با اینحال اگر آنرا درک نکنید خشم او خوفناک است با اینحال هر روزه او را میرنجانید. جد و جهاد کلید تا از دروازه باریک وارد شوید چرا که دروازه و راهی وسیع باز است که به نابودی هدایت میکند و بسیاری در خطر می افتد. زیرا دروازه تنگ است و راه باریک که به حیات هدایت میشود و قلیل هستند که از آن وارد شوند. این راهها مشخص، مجزا و در جهات مخالف هستند. یکی به حیات ابدی میرود و دیگری به مرگ ابدی. من تمایز بین این راهها را دیدم و همچنین فرق بین گروههایی که در آنها سفر میکنند. راهها مخالف هستند یکی وسیع و صاف و دیگری باریک و ناهموار. پس گروههایی که در آنها مسافرت میکنند در شخصیت متفاوت هستند، در زندگی، در لباس پوشیدن و در گفتگو.SBK1 54.1

    کسانی که در راه باریک سفر میکنند از خوشی و سعادتی صحبت میکنند که در پایان سفر خواهند یافت. سیمای آنها اغلب غمگین است با اینحال پرتوی مقدس از خوشی الهی دارد. آنان مانند گروهی که در راه وسیع حرکت میکنند لباس نمیپوشند و مانند آنان عمل نمیکنند. الگوئی به آنان داده شده است. انسانهای محزون و آشنا با غم راه را برای آنان باز کردند و در آن مسافرت نمودند. پیروان او راه پاهای او را میبینند و آسوده و دلخوش هستند. او از میان راه امن راه رفت پس آنان نیز میتوانند چنانچه جای پای او گام بردارند ایمن باشند.SBK1 54.2

    در راه عریض افراد با لباسها و با خوشگذرانیهای خود مشغولند و راه میپیمایند. آنان در فرط خوشی و سرور هستند و از پایان راه سخنی بمیان نمی آورند و از برخی ویرانی ها درپایان مسیر خبر ندارند. آنان هر روزه به نابودی خود نزدیکتر میشوند، با اینحال دیوانه وار و سریعتر میروند. این وضعیت بسیار برایم وحشتناک بود!SBK1 54.3

    بسیاری را دیدم که در این راه عریض مسافرت میکنند که کلامی بر روی آنان نوشته شده بود: ”مرگ براین دنیا پایان همه چیز در راه است. آماده باشید”. آنان نیز مانند اطرافیان خود در زمره مغروران و افراد بیهوده بودند بجز سایه ای محزون که بر سیمای آنان دیدم. گفتگوی آنان مانند اطرافیانشان از روی خوشی و بیفکری بود ولی گهگاهی با خشنودی عظیمی اشاره به حروف روی جامه هایشان میکردند و دیگران را نیز صدا میزدند که همان چیز بر روی جامه هایشان بود. آنان در راه عریض بودند با اینحال ادعا میکردند که در زمره کسانی هستند که در راه باریک سفر میکنند. کسانی که اطرافشان بودند میگفتند: ” فرقی بین ما نیست. ما مثل هم هستیم، ما مثل هم لباس پوشیده ایم، مثل هم حرف میزنیم و متل هم عمل میکنیم”SBK1 54.4

    آنگاه من به سالهای ۱۸۴۳و ۱۸۴۴ ارجاع داده شدم. روح تقدیس و وقف وجود داشت که الان موجود نیست. چه بر سر املات خاص خدا آمده بود؟ همنوایی با دنیا را دیدم، بی میلی برای رنج بردن بخاطر حقیقت. فقدان اطاعت از اراده خدا را دیدم. من به بنی اسرائیل ارجاع داده شدم پس از اینکه مصر را ترک گفتند. خداوند برحمت خود آنان را از اسارات مصریان رهایی داد تا بتوانند آزادانه او را عبادت کنند، بدون اینکه آزار ببینند و محدودیت داشته باشند. او برای آنان معجزاتی نشان داد، او به آنان شواهدی داد و ایشان را با آوردن به مکانهای تنگ و باریک آزمود. یس از معجزات شگفت انگیزی که خداوند برای آنان انجام داد تا رهایی یابند آنان به دفعات زیاد گلایه کردند، وقتی که توسط او آزموده شدند. زبان آنان چنین بود. ”بهتر نبود که بدستان خداوند در سرزمین مصریان می مردیم”. آنان در آنجا هوس تره و پیاز کرده بودند.SBK1 54.5

    دیدم که بسیاری از مدعیان ایمان به حقیقت در این روزهای آخر، برایشان عجیب است که چرا بنی اسرائیل در هنگامی که سفر میکردند گلایه میکردند و با آنهمه کارها و معجزات شگفت انگیزی که خدا برایشان انجام میداد چنان ناسپاس بودند که فراموش کردند که خداوند برایشان چنین کرده است. فرشته گفت: شما بدتر از آنان کرده اید. دیدم که خداوند به خادمان خود حقیقت را بروشنی و آشکار داده است که نمیتوان یا آن مخالفت نمود. آنان هر کجا که میروند پیروزی حتمی دارند. دشمنان آنان نمیتوانند از حقیقت قاطع و محض طفره بروند. نور حقیقت چنان واضح تابیده است که خادمان خداوند میتوانند در هر کجایی ایستاده و حقیقت را واضح بگویند تا پیروزی حاصل کند. این برکات عظیم مغتنم شمرده نشده است و حتی درک نگردیده است. چنانچه هر گونه سختی پیش آید، بعضی به عقب نگاه کرده و فکر میکنند که با زمان دشواری روبرو هستند. بعضی از خادمان مدعی خدا نمیدانند که سختی ها و آزمونها پالایش دهنده است. آنان گاهی اوقات برای خودشان سختی ایجاد میکنند و تصور از سختی دارند و بسادگی نومید میشوند و بسادگی قلب آنان جریحه دار میشود بدینسان آنان از روی نا آگاهی بخود آسیب میزنند و دیگران را نیز آسیب میرسانند و به امور خدا نیز صدمه میزنند. شیطان سختیهای آنان را بزرگ جلوه میدهد و افکار را در ذهن های ایشان قرار میدهد که اگر تسلیم آن شوند تاثیر و سودمندی آنان را ویران میکند.SBK1 54.6

    بعضی وسوسه شده اند تا خودشان کار را در دست گیرند. دیدم که اگر دست خداوند از آنان برداشته شود و آنان در معرض بیماری و مرگ قرار گیرند آنگاه خواهند دانست که متشکل و سختی یعنی چه این چیز ترسناکی است تا بر علیه خداوند شِکوه و گلایه کرد. آنان بیاد نمی آورند که راهی را که در آن سفر میکنند راه ناهمواری است، راه خود انکاری و راه خود مصلوب ساختن است و آنان نباید انتظار داشته باشند که همه چیز مثل راه عريض صاف و هموار باشد. مشاهده کردم که بعضی از خادمان خداوند، حتی مبشران بسادگی نومید میشوند. احساسات آنان سریعا جریحه دار میشود و خیال میکنند که آسیب دیده اند و تحقیر شده اند که چنین نیست.SBK1 54.7

    آنان فکر میکنند که خیلی گرانبار هستند. و نمیدانند که این دست خداست که آنان را نگاه داشته است و اگر دست خدا برداشته شود آنوقت معنی گرانباری را خواهند فهمید. آنگاه آنان فکر میکنند که بار آنان ده برابر سنگین تر از قبل شده است، در حالیکه برای کار خداوند بکار گمارده شده اند، برای رنج و سختی و محرومیت. با این حال برخی که برای امور خدا کار میکنند نمیدانند که چه فراغتی داشته اند. آنان کمی محرومیت داشته اند و از خواسته ها، یا کار خسته کننده، یا رنج جان خیلی کم میدانند. وقتی که مورد لطف خداوند هستند و اضطراب روحی کاملا فارغ هستد. آنرا درک نمیکنند و خیال میکند که سختی های آنان خیلی بزرگ هستند. مشاهده کردم که اگر آن قبیل افراد روح از خود گذشتگی داشته و آماده باشند تا با روی خوش کار کند و خود را دریغ نکنند، خداوند آنانرا فارغ خواهد ساخت. او آنان را بعنوان خادمان فداکار نمیبیند بلکه کسانی را بر خواهد خیزانید که نه با سست کاری بلکه با اشتیاق کار میکنند و خود میدانند که چی زمانی زمان آسایش است. خادمان خداوند باید بار مسئولیت جان را احساس کنند و فریاد میزنند. خداوندا از امت خود را ببخش.SBK1 55.1

    برخی از خادمان خداوند از زندگی خود گذشتند تا زندگی خود را صرف امور خدا کند. آنان بحدی کار کردند که بنیه خود را از دست دادند و با کار ذهنی و لاینقطع و رنج و محرومیت خسته و هلاک شدند. دیگران بار مسئولیت نداشته و مسئولیتی بر دوش نمیگیرند. با این حال آن قبیل افراد فکر میکنند که زمان سختی داشته اند زیرا که هرگز تجربه سختی نداشته اند. آنان هرگز در رنج و زحمت مستغرق نبوده اند و هرگز نخواهند بود چرا که ضعف خود را آشکار نموده اند و بردبار نبوده اند و همواره آسودگی و فراغت را دوست داشته اند. از آنچه که خداوند بمن نشان داده است میبینم که مبشران و کشیشان نیاز است تا توبیخ بشوند. سست کاران، مسامحه کاران و خود خواهان ممکن است گوشمالی بشوند و باقیماندگان، گروه خالص وفادار و فداکار هستند که در پی آسایش خود نیستند، بلکه با ایمان در کلام و اصول تعلیم خدمت میکنند و راحتی به رنج بردن و تحمل همه چیز برای خاطر مسیح هستند و خواهان نجات دادن کسانی هستند که او برایشان مرد. چنانچه این خادمان انجیل را موعظه نکنند بهتر است تا غم و اندوه را حس کند و این کافی خواهد بود اما همه چنین احساسی ندارند.SBK1 55.2

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents