Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
شهادتهایی برای کلیسا — جلد اول - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 55 - برده داری و جنگ

    خداوند این کشور را برای جرم و جنایت و برده داری تنبیه میکند. او سرنوشت کشور را در دستان خود دارد. او جنوبی ها را برای گناه برده داری مجازات میکند و شمالی ها را بخاطر مدتها ستمکاری و جفا و پا را از حد فرا تر گذاشتن، تنبیه خواهد نمود.SBK1 114.1

    در کنفرانس روز ولت نیویورک در تاریخ سوم آگست ۱۸۶۱ وقتی که برادران و خواهران در روزی که برای دعا و روزه و استغفار در نظر گرفته شده بود گرد هم آمدند، روح خداوند بر ما نشست و من در رویا برده شدم و گناه برده داری بمن نشان داده شد که برای مدتها لعنتی برای این مرز و بوم بوده است. قانون بی دوام برده داری آورد شده بود تا هر انسان شریفی را پست کند و احساسات همدردی را که باید در قلب او برای برده های معذب و مظلوم داشته باشد را از بین ببرد. این کار در جهت مخالف تعلیم مسیح بود. تازیانه خدا اکنون بر شمال است، بخاطر اینکه برای مدتهای مدید برای پیشبرد قدرت برده داری گردن نهاده بودند. گاه هواداری مردان شمالی عظیم است. آنها جنوب را در گناهشان با تصویب گسترش برده داری تقویت کرده اند. آنان نقش برجسته ای در آوردن این تفکر به وضعیت ناگوار حاضر ایفا نموده اند.SBK1 114.2

    بمن نشان داده شده است که بسیاری وسعت شرارتی را که بر ما آمده است را درک نمیکنند. آنان خود را فریب داده اند که مشکلات ملی بزودی رفع خواهد شد و اغتشاش و جنگ پایان خواهد پذیرفت ولی همه متقاعد خواهند شد که واقعیت بیشتری در این موضوع نهفته است. بسیاری به شمال نظر داشته اند تا ضربت وارد کنند و ستیز به پایان دهند.SBK1 114.3

    من به اسرائیل کهن ارجاع شدم که در اسارت مصریان بودند. خداوند چنین اراده نمود تا از طریق موسی و هارون آنان را آزاد کند. معجزات در مقابل فرعون اجرا شد تا او را متقاعد سازد که این مردان مخصوصا از طرف خدا آمده اند تا باو فرمان دهند تا بنی اسرائیل آزاد گرداند. ولی قلب فرعون بر علیه پیام آوران خدا سخت گردید و معجزاتی را که توسط آنان انجام شد را نپذیرفت. آنگاه چنین شد تا مصریان غضب خداوند را درک کنند. آنان با بلایا روبرو شدند و در حالیکه از تاثیر آنها در عذاب بودند فرعون رضایت داد تا بنی اسرائیل آزاد گردد و برود. ولی بمحض اینکه موجبات عذابشان برداشته شد قلب او سخت شد. مشاوران و مردان مقتدر او بر ضد خدا برخاستند و تلاش کردند تا بلایا را معلول طبیعت قلمداد کنند و نه قدرت خدا. هر عذابی سخت تر از قبلی بود با اینحال آنان بنی اسرائیل را رها نکردند تا اینکه فرشته خداوند نخستزاده مصریان را هلاک نمود. از پادشاه تا حقیرترین آنان در شیون و عزا بودند. آنگاه فرعون فرمان داد تا بنی اسرائیل بروند ولی پس از اینکه مصریان مردگان خود را دفن کردند او از اینکه گذاشته بود تا بنی اسرائیل برود پشیمان شد. مشاوران و مردان مقتدر او داغ خود را بر شمردند. آنان زیر بار نمیرفتند که این غضب از سوی خدا بوده است و بنابراین بنی اسرائیل را تعقیب کردند.SBK1 114.4

    وقتی که بنی اسرائیل دید که مصریان برخی بر سوار اسب و برخی بر ارابه مجهز شده بودند تا بجنگند و آنان را تعقیب میکردند، ترس در دلهای آنان جاری شد. بحر احمر یا دریای سرخ در مقابلشان بود و مصریان در پشت سر آنان قرار داشتند. آنان هیچ راهی را برای فرار نمیدیدند. فریاد ظفر از مصریان برآمد که اسرائیل را کاملا در چنگ خود دیده بودند. بنی اسرائیل خیلی وحشت زده شده بودند. ولی خداوند به موسی فرمان داد تا دستور دهد که مردم به پیش بروند و بر روی دریا عصای خود را بلند کند تا دریا از هم شکافته شود. او چنین کرد و ناگهان دریا باز شد و بنی اسرائیل از روی زمین کف دریا عبور کردند. فرعون برای مدتها طولانی در برابر خدا اسقامت میکرد و قلب خود را بر ضد قدرت خداوند و کارهای شگفت انگیز او سخت نشود. او در بی بصیرتی و نابینایی در مسیری که خداوند بطور معجزه آمیز برای امت خود گشوده بود با تعجیل پای گذاشت. پس از اینکه مردم عبور کردند خداوند دوباره به موسی فرمان داده شد تا عصای خود را بر روی دریا بگیرد و آنگاه دریا به حالت اول خود بازگشت و سپاهیان مصر را در ربود و همگی آنان غرق شدند.SBK1 114.5

    این صحنه در مقابل من نشان داده شد تا عشق خودخواهانه برده داری را بنمایش بگذارد و اقدامات عاجزانه ای را نشان دهد که جنوب برده داری را گرامی بدارد و قبل از اینکه تسلیم شوند به مسیرهای دهشتناکی بروند. سیستم برده داری بشریت را تا سطح یک جانور تنزل داد و پست نمود و اکثریت اربابان برده داری بردگان را چنین میپنداشتند. وجدانهای این اربابان همچون فرعون منجمد و سخت شده بود و اگر مجبور شوند تا برده ها را رها کنند اصول آنان بدون تغییر باقی میماند و کاری میکنند تا بردگان، قدرت منکوب کننده را تا جایی که ممکن است. حس کنند. بنظر من چنین میرسد که در حال حاضر از بین بردن برده داری ناممکن است. خداوند بتنهایی میتواند بردگان را از دست ستمگران بیرحم رها سازد. همه بدرفتاری ها و ستمهایی که نسبت به بردگان اعمال شد قابل فرجام خواهی است، خواه حامیان سیستم برده داری باشند، چه جنوبی یا شمالی.SBK1 114.6

    جنوب و شمال بمن نشان داده شدند. شمال در بارد جنوب فریب داده شد. آنان بهتر از آنچه که بنظر میرسید برای جنگ آماده شده بودند. اکثر مردان آنان برای استفاده از سلاح مهارت دیده بودند. برخی از آنان از تجربه دیگر جنگها و دیگران از عادت به ورزش و شکار. آنان نسبت به شمالی ها برتری دارند ولی بعنوان بطور معمول شهامت و قدرت استقامت مردان شمالی را ندارند.SBK1 114.7

    من چشم انداز نبرد فاجعه بار در ماناساز ویرجینیا را دیدم. صحنه ای هیجان انگیز و اندوهناک بود. لشکر جنوبی همه چیز داشتند و برای مقابله آماده بودند. لشکریان شمالی با ظفر حرکت میکردند و تردیدی بخود راه نمیدادند که پیروز میشوند. بسیاری بی پروا بودند و با مباهات رژه میرفتند، گوئی که هم اکنون به بیروزی رسیده اند. همانطور که به میدان نبرد نزدیک میشدند، بسیاری از فرط خستگی و تشنگی غش میکردند. آنان انتظار رویارویی سهمگینی نداشتند. آنان با شتاب به میدان نبرد رفتند و با شهامت و با جانفشانی جنگیدند. مردگان و کسانی که در حال مرگ بودند در هر طرف دیده میشدند. جنوبی ها و شمالی ها هر دو شدیدا در مصیبت بودند. مردان جنوبی سنگینی نبرد را حس کردند و برای مدت کوتاهی به عقب رانده شدند. مردان شمالی شتاب کردند، گرچه تلفات زیادی داشتند. تنها بعد فرشته ای نازل شد و دستان خود را به عقب تکان داد. ناگهان در بین صفوف اغتشاش بوجود آمد. بنظر مردان شمالی چنین آمد که سربازانشان در حال عقب نشینی هستند در حالیکه واقعیت چنین نبود و از روی دستپاچگی فرمان عقب نشینی داده شد. این برای من شگفت انگیز بود.SBK1 114.8

    آنگاه شرح داده شد که این قوم در دستان خدا هستند و سریعتر از آنچه که مقدار شده اجازه نخواهد داد تا پیروزی حاصل آید. و بیش از این تلفات را برای مردان شمالی اجازه نمیداد چرا که حکمت او چنین بود تا آنانرا بخاطر گناهانشان تنبیه کند. و چنانچه لشکریان شمالی در این زمان نبرد را در وضعیت خسته و از پای در آمده ادامه میدادند نابودی و مصیبت عظیمتری منتظر آنان میبود و باعت بیروزی عظیمی برای جنوبی ها میشد. خداوند اجازه نمیداد چنین شود و فرشته ای را فرستاد تا مداخله کند. عقب نشینی ناگهانی سربازان شمالی برای همه یک راز است. آنان نمیدانستند که دست خدا در این کار است.SBK1 115.1

    نابودی لشکریان جنوبی چنان عظیم بود که جرات مباهات نداشتند. منظره مردگان و کسانی که در حال مرگ بودند و مجروح بودند جرات پیروزی نداد. این نابودی واقع شد، وقتی که آنان از هر جهت برتری داشتند و شمالی ها نیز وضع نامساعدی داشتند و سبب حیرانی بیشتری شد. آنان میدانسنتد که اگر شمالی ها شانس برابری با آنان داشتند پیروزی بطور حتم نصیب آنان میبود. تنها امید آنان اشغال موقعیتهایی بود که برای رسیدن به آن با مشکل مواجه بودند.SBK1 115.2

    جنوبی ها از زمان آغاز شورش خود را مستحکم کرده بودند. چنانچه شمالی ها بموقع دست بکار میشدند این شورش سریعا فرو مینشست. ولی آن چیزی که در ابتدا کوچک بنظر می آمد در قوت افزون شد تا اینکه به قدرتمندی رسید. قومهای دیگر بدقت به این قوم نگاه میکنند و ملتفت نشدم که برای چه مقصودی خود را برای واقعه ای آماده میکنند. حال آشفتگی و اضطراب عظیمی در میان ملت ما موجود بود. هواداران برده داری و خیانتکاران در این میان هستند و در حالیکه اینها صراحتا طرفدار اتحاد هستند آنان تاثیری در تصمیم گیری یافته اند و برخی از آن به هواداری از جنوب است.SBK1 115.3

    بمن نشان داده شد که ساکنین زمین در منتهای اغتشاش و سر در گمی هستند. جنگ، خونریزی ، سختی ، کمبود، قحطی و بیماری ها فراگیر در همه جا شایع هستند. همچنانکه این چیزها امت خدا را احاطه نموده است آنان با هم شروع به ازدحام می کنند و مشکلات کوچک خود را کنار میگذارند. شان و وقار دیگر آنان را کنترل نمیکند و خفت و حقارت جای آن را گرفته است. رنج و عذاب و سرگشتگی و کمبود سبب شد تا بخود بیایند و مردان شهوت پرست و نامعقول عاقل گردند و با عقل و تدبیر عمل کنند.SBK1 115.4

    توجه من از صحنه برداشته شد. بنظر میرسد که مدت کوتاهی آرامش برقرار باشد. یکبار دیگر ساکنین زمین در مقابل من نشان داده شدند و همه چیز دوباره در منتهای اغتشاش بود. نزاع، جنگ و خونریزی ، با قحطی و بیماری های فراگیر همه جا را فرا گرفت. قومهای دیگر درگیر جنگ و اغتشاش شدند. جنگ باعث قحطی شده است. کمبود و خونریزی باعث بیماری های فراگیر شده است. و آنگاه انسانها از ترس دل تهی کردند و منتظر چیزهایی بودند که بر زمین واقع خواهند شد.SBK1 115.5

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents