Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
نبرد عظیم - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    14—اصلاح طلبان بعدی انگلیسی

    زمانی که لوتر کتاب مقدس را برای مردم آلمان باز می کرد تیندَل 1Tyndale. بواسطه روح خدا وادار شد تا همین کار را برای مردم انگلستان انجام دهد. کتاب مقدس ترجمه ویکِلیف از متن لاتین برگردانده شده بود و اشتباهات زیادی داشت. این کتاب هرگز چاپ نشده بود و هزینه نسخه های خطی آنچنان زیاد بود که بجز ثروتمندان و یا اشراف تعداد اندکی از مردم می توانستند آنرا تهیه کنند و اضافه بر این چون از طرف کلیسا اکیداً منع شده بود به تناسب انتشار معدودی داشت. ایراسموس در سال ۱۵۱۶ یک سال قبل از پیدایش پایان نامه لوتر ترجمه یونانی و لاتین عهد جدید را چاپ کرده بود. اکنون برای اولین بار بود که کلام خدا به زبان اصلی چاپ می شد. در این ویرایش تعداد زیادی از اشتباهات قبلی تصحیح و مفهوم واضح تر منتقل شده بود. این امر عده زیادی از طبقات تحصیلکرده را به دانش بهتر حقیقت هدایت کرد و به کار اصلاحات انگیزه جدیدی داد. ولی مردم عادی هنوز هم تا حد زیاد از کلام خدا محروم مانده بودند. تیندَل بنا بود کار ویکِلیف را در دادن کتاب مقدس به هموطنان کامل کند.NA 237.1

    او به عنوان پژوهشگر کوشا و جوینده مشتاقِ حقیقت انجیل را از عهد جدیدِ ایراسموس دریافت کرده بود. او بی واهمه اعتقادات خود را موعظه نمود و اصرار می کرد که کلیه تعالیم توسط کتاب مقدس آزمایش شوند. تیندل در مقابل ادعای کاتولیک که کلیسا کتاب مقدس را داده است و فقط کلیسا میتوانست آن را توضیح دهد چنین پاسخ داد: « آیا می دانید چه کسی به عقاب ها نحوه یافتن صیدشان را آموخته؟ خب همان خدا به فرزندان گرسنه خود می آموزد تا پدر آسمانی خویش را در کلام او بیابند. شما بجای اینکه کلام خدا را به ما داده باشید آن را از ما مخفی کرده اید؛ این شما هستید که تعلیم دهندگان آن را می سوزانید و اگر می توانستید کتب مقدس را نیز می سوزاندید. 2D’Aubigne, History of the Reformation of the Sixteenth Century, b. 18, ch. 4.NA 237.2

    موعظه های تیندَل توجه زیادی را برانگیخت و عده زیادی حقیقت را پذیرفتند. ولی کشیش ها گوش به زنگ بودند و به محض اینکه او میدان را ترک می کرد آنها سعی می کردند با تهدیدات و جعل کردن امور، کار او را از بین ببرند؛ و آنها تقریباً در این کار موفق شدند. او فریاد برآورد: « چه کار باید کرد؟ هنگامی که جا ی را می کارم دشمن منطقه ای را که ترک کرده ي ام ویران می کند. من نمی توانم همه جا باشم. ای کاش مسیحیان کتب مقدس را به زبان خودشان می داشتند و می توانستند خودشان در مقابل این سفسطه بازان بایستند. بدون کتاب مقدس غیرممکن است مردم عادی را در حقیقت نگه داشت. 3 مأخذ قبل. »NA 238.1

    حال هدف جدیدی ذهن او را در اختیار گرفت. او چنین گفت، « به زبان اسرائیل بود که مزامیر در معبد یهوه سرائیده می شد پس آیا نباید انجیل به زبان انگلستان در میان مان صحبت کند؟ ... آیا کلیسا باید هنگام ظهر روشنایی کمتری نسبت به سحرگاه داشته باشد؟ ... مسیحیان باید عهد جدید را به زبان مادری شان بخوانند. » دانشمندان و استادان کلیسا توافق نظر نداشتند. مردم فقط توسط کتاب مقدس می توانند به حقیقت دست یابند. « یکی به این عالم متمسک می شود و دیگری به آن…. و حال هر یک از این نویسندگان دیگری را تکذیب می کند. پس چگونه می توان فرد راستگو را از دیگری که اشتباه می گوید تمیز داد … چگونه؟ … براستی توسط کلام خدا. 4 مأخذ قبل NA 238.2

    مدت کوتاهی پس از آن یکی از علمای تحصیلکرده کاتولیک در جدال با او اع م کرد: « بهتر بود بدون احکام خدا باشیم تا پاپ ها. » تیندل پاسخ داد: ا « من پاپ و تمام قوانینش را به چالش می کشم و اگر خدا جانم را حفظ نماید پیش از چندین سال پسری را که گاو آهن را می راند چنان تعلیم خواهم داد تا بیشتر از شما کتاب مقدس را بداند. 5Anderson, Annals of the English Bible, page. 19NA 238.3

    هدف دادن کتب عهد جدید به مردم به زبان خودشان که او را علاقمند کرده بود اکنون تأیید شده بود و او بلافاصله به کار مشغول شد. او رانده شده از خانه بخاطر شکنجه و آزار به لندن رفت و در آنجا برای مدتی بدون مزاحمت به کارش ادامه داد. ولی دوباره خشونت و اجبار پیروان پاپ او را مجبور به فرار کرد. همه انگلستان به نظر بر ضدش بسته شده بود و تصمیم گرفت در آلمان پناه جوید. در آنجا چاپ عهد جدید به زبان انگلیسی را شروع کرد. دوباره کارش متوقف شد ولی هر بار که چاپ در یک شهر متوقف می شد او به شهری دیگر می رفت. سرانجام کارش به وُرْمز جایی که چند سال پیش لوتر در برابر شورا از انجیل دفاع کرده بود رسید. در این شهر باستانی عده زیادی از دوستان اصلاحات وجود داشتند و در آنجا تیندَل کار خود را بدون ممانعت بیشتر ادامه داد. سیصد نسخه از عهد جدید به زودی تمام شد و ویرایش دیگری را در همان سال شروع نمود.NA 239.1

    او کارش را با جدیت و پشت کاری فراوان ادامه داد. با اینکه مقامات انگلیسی با احتیاط اکید مراقب بندرهای خود بودند کلام خدا به روشهای مختلف مخفیانه به لندن فرستاده می شد و پس از آن به گوشه و کنار کشور فرستاده می شد. پیروان پاپ سعی کردند از انتشار حقیقت جلوگیری کنند ولی بی نتیجه بود. در یک مورد اسقف دورهام 6 Durham. موجودی کامل کتاب مقدس کتابفروشی را که دوست تیندل بود با هدف نابود کردن آنها خرید به این تصور که این عمل به اندازه زیاد از کار جلوگیری خواهد کرد. ولی در مقابل پولی که از این معامله بدست آمده بود برای خریدن لوازم مورد لزوم جهت تهیه و ویرایش نسخه بهتر و جدیدتر بکار رفت که بدون آن پول امکان پذیر نمیبود. وقتی بعداً تیندَل زندانی شد آزاد شدنش مشروط بر این بود که اسامی کسانی را که در تهیه هزینه چاپ کمک کرده بودند افشاء کند. او جواب داد که اسقف دورهام بیشتر از هر کس دیگری کمک کرده است؛ زیرا با پرداخت قیمت هنگفت برای مابقی نسخه های موجود او را در ادامه کارش یاری رسانده بود. NA 239.2

    تیندَل به دست دشمنانش تسلیم شده بود و در یک وهله برای چندین ماه زندانی شد. او سرانجام با شهادت خود بر ایمانش صحه گذاشت؛ ولی با اسلحه ای که او آماده کرده بود سربازان دیگر توانستند تا در طول همه قرنها حتی تا به امروز بجنگند.NA 239.3

    لاتیمِر در خطاب از منبر مدعی بود که کتاب مقدس باید به زبان مردم 7Latimer. قرائت شود. او گفت نویسنده کتاب مقدس « خود خداست » و این کتب مقدس از قدرت و جاودانگی نویسنده اش سهمی گرفته است. « هیچ پادشاه، امپراتور، رئیس دادگاه و حاکمی وجود ندارد ... جز اینکه به اطاعت ... از کلام مقدس خدا مقید باشند. « » بگذارید به بیراهه نرویم بلکه بگذارید کلام خدا هدایت مان کند؛ بگذارید از پی ... اجدادمان راه نرویم و آنچه که آنان انجام دادند نجوییم بلکه آنچه می بایست انجام می دادند. 8 Hugh Latimer, “First Sermon Preached Before King Edward VI” NA 240.1

    بارِنس و فِریت 9Barnes and Frith. دوستان وفادار تیندَل برای دفاع از حقیقت برخاستند و ریدلِیز و کِرانمر 10 Ridleys and Cranmer. پشت سر آنان. این رهبران در اصلاحات انگلستان مردان تحصیلکرده ای بودند و اکثر ایشان بخاطر غیرت و یا تقوایشان در اجتماع پیرو روم مورد احترام زیاد بودند. مخالفت شان با پاپ گرایی نتیجه دانش ایشان در خصوص اشتباهات « مقر پاپ ها » بود. آشنایی ایشان با اسرار بابل قدرت بیشتری به شهادت آنها بر ضد آن داده بود.NA 240.2

    لاتیمر گفت: « اکنون سئوال عجیبی خواهم پرسید! « » چه کسی سخت کوش ترین اسقف و اسقف اعظم در تمام انگلستان است؟ ... می بینم گوش می دهند و انتظار دارید که من او را نام ببرم ... من به شما می گویم او شیطان است…. او هرگز از قلمرو اقتدارش غایب نیست؛ هر وقت که خواستید سراغش را بگیرید و او همیشه در خانه است؛ ... همیشه پشت سر گاو آهنش است.... من تضمین می کنم او را هرگز بیکار نخواهید یافت.... هرجا که شیطان ساکن است، ... آنجا عاری از کتاب هاست ولی شمع ها فراوان؛ عاری از کتاب مقدس ولی تسبیح فراوان؛ عاری از نور انجیل ولی حتی وسط روز نور شمع ها فراوان؛… عاری از صلیب مسیح ولی جمع آوری مال بخاطر رهایی از برزخ فراوان؛ ... اجتناب از پوشاندن برهنه ها، فقرا و ناتوانان ولی آراستن تصاویر و تزئین و آرایش اشیای بی جان فراوان؛ حمایت از سنن و قوانین انسانی فراوان ولی نادیده گرفتن سنن الهی و کلام مقدس او بسیار…. ای کاش اسقف های اعظم ما به همان اندازه ای که شیطان در کاشتن کرکاس و علف هرزه کوشا است در کاشتن ذرت تعالیم نیکو سخت کوش می بودند. 11 Hugh Latimer, “Sermon of the Plough” »NA 240.3

    اصل باشکوهی که مورد حمایت این اص ح طلبان همان اصلی که ا توسط والدنسی ها، ویکلیف، جان هاس، لوتر، زوینگلی و متحدان ایشان حفظ می شد اقتدار مصون از خطای کتب مقدس بود به عنوان معیار ایمان و سلوک. آنها برای کنترل وجدان در امور دینی حق پاپ ها، شوراها، پدرهای کلیسا و پادشاهان را انکار نمودند. کتاب مقدس مرجع ایشان بود و کلیه تعالیم و ادعاهای ایشان را بوسیله تعالیم آن امتحان می کردند. ایمان به خدا و کلامش این مردان مقدس را هنگامی که جان خود را بر تیر آتش سوزی تسلیم می کردند تقویت می نمود. فریاد لاتیمر به شهدای هم دوره خود وقتی شعله ها در حال خاموش کردن صدای ایشان بود چنین بود « تسلی یابید، ما در این روز به فیض خدا در انگلستان چنان شمعی را روشن می کنیم که اطمینان دارم هرگز خاموش نخواهد شد. 12Works of Hugh Latimer, vol. 1, p. xiii. » NA 241.1

    در اسکاتلند بذر حقیقت که توسط کولومبا 13 Columba. و همکارانش پراکنده شد هرگز بطور کامل نابود نشده بود. برای صدها سال پس از این که کلیساهای انگلستان به روم تسلیم شدند کلیساهای اسکاتلند هنوز آزادی خود را حفظ نمودند. با وجود این در قرن دوازدهم پاپ گرایی در این جا مستقر شد و در هیچ کشوری به چنین شکل مطلق سلطه اش را تحمیل ننمود. ظلمت در هیچ جا عمیق تر از اینجا نبود ولی اشعه هایی از نور به تاریکی رسوخ نمود و وعده روز آینده را می داد. هواداران جان ویکلیف )لولاردها 14 Lollards. ( به همراه کتاب مقدس و تعالیم ویکلیف از انگلستان می آمدند و برای حفظ دانش انجیل ت ش زیادی انجام دادند و هر قرن شاهدها و قربانیان خود را داشت. اNA 241.2

    افتتاح اصلاحات عظیم همراه با نوشته های لوتر و سپس عهد جدید به زبان انگلیسی تیندَل همراه بود. این فرستاده ها ناشناخته از سلسه مراتب روحانی در سکوت کوه ها و دره ها را زیر پا می گذاشتند و مشعل حقیقت را در حیاتی جدید که در اسکاتلند تقریباً در حال خاموشی بود شعله ور می ساختند و کاری را که روم در طول چهار قرن جور و ستم بنا کرده بود خنثی می کردند.NA 241.3

    آنگاه خون شهدا عزمی جدید به این جنبش داد. رهبران پیرو پاپ به ناگاه متوجه خطری که آرمان ایشان را تهدید می کرد شدند و بعضی از شریف ترین و محترم ترین فرزندان اسکاتلند را به پای تیر آتش سوزی کشیدند. آنها در واقع با این کار منبری را بنا کردند که از آن کلام این شهدای در حال مرگ در سرتاسر کشور شنیده شد و جان مردم را با هدفی فناناپذیر برای از بین بردن غل و زنجیر روم به لرزه درآورد.NA 242.1

    همیلتون و ویشارت ملوکانه در سیرت از بدو تولد با خط طولانی از شاگردان متواضع جان خویش را بر تیر آتش سوزی از دست دادند. ولی از توده آتش سوخته ویشارت کسی برآمد که آتش نمی باید او را خاموش سازد، کسی که تحت حمایت خدا بنا بود ناقوس مرگ پاپ گرایی را در اسکاتلند به صدا درآورد.NA 242.2

    جان ناکس 15John Knox. از سنن و تصوف کلیسا رو گردانده بود تا از حقایق کلام خدا تغذیه کند؛ و تعالیم ویشارت تصمیم او را برای ترک مجمع روم و پیوستن به اص ح طلبان تحت جفا تأیید نموده بود. اNA 242.3

    همراهانش اصرار به پذیرفتن مقام واعظی از طرف او داشتند ولی او از قبول چنین مسئولیتی مطمئن نبود و پس از صرف روزهای انزوا و جدال دردناک با خودش با آن موافقت نمود. ولی به محض قبول چنین مقامی تا آنجا که زنده بود با تصمیم غیر قابل انعطاف و شجاعتی بی باک به پیش تاخت. این مصلح بی ریا از روی مردان هراسی نداشت. آتش های شهادت که در اطرافش شعله ور می شدند فقط به تسریع اشتیاق او به فعالیت متراکم تر خدمت می نمودند. با تبر ظلم که به شکل تهدیدآمیز معلق بالای سرش قرار داشت مستحکم ایستاد و ضربه های مؤثر محکمی با دست راست و چپ برای نابود کردن بت پرستی بر آن وارد آورد.NA 242.4

    وقتی جان ناکس برای رویارویی با ملکه اسکاتلند برده شد همان کسی که در حضورش غیرت تعداد زیادی از رهبران پروتستان فرونشسته بود او پایدار به حقیقت شهادت داد. او نه با نوازش و دلجویی مجاب می شد و نه با تهدید میدان را خالی می کرد. ملکه او را محکوم به ارتداد کرد و اع م کرد که او مردم ا را به پذیرش دیانتی که دولت آنرا منع کرده است تعلیم میدهد و در نتیجه از فرمان خدا مبنی بر اطاعت اتباع از شاهزاده ها سرپیچی نموده است. ناکس بطور محکم چنین جواب داد:NA 242.5

    « نظر به اینکه دیانت حقیقی نیروی اولیه و اقتدار را از شاهزاده های دنیوی دریافت نکرد بلکه تنها از خدای ازلی بنابراین اتباع نباید دیانت خود را بر اساس اشتهای شاهزادگان خود تنظیم کنند. زیرا غالباً اینگونه است که شاهزادگان در دیانت حقیقی خدا بی خبرتر از دیگران هستند.... اگر همه ذریت ابراهیم از دین فرعون می بودند که برای مدتی طولانی اتباع او بودند خانم خواستارم که بگویید چه دینی بر دنیا حکمفرما می بود؟ و اگر در زمان رسولان همه مردم از دیانت امپراتورهای رومی پیروی می نمودند چه مذهبی بر روی زمین حکم فرما می بود؟ ... بنابراین خانم ممکن است درک کنید که اتباع مقید به دیانت شاهزادگان نیستند اگر چه توصیه شده است تا از ایشان اطاعت کنند. ”NA 243.1

    مری گفت: « شما کتاب مقدس را به نحوی تفسیر می کنید و ایشان )معلمین کاتولیک روم( به شیوه ای دیگر؛ چه کسی را باید باور کنم و چه کسی قاضی خواهد بود؟ »NA 243.2

    اص ح طلب جواب داد: « شما باید خدا را باور کنید که به سادگی در ا کلامش صحبت می کند و فراتر از آنچه کلام تعلیم می دهد نه این را باور کنید و نه دیگری را. کلام خدا به نفسه روشن است؛ چنانچه در بخشی نقطه ابهامی پیش بیاید روح القدس که هرگز مخالف خود نخواهد بود همان را در جاهای دیگری به وضوح توضیح می دهد تا شکی باقی نماند جز برای کسانی که لجوجانه جاهل می مانند. 16 David Laing, The Collected Works of John Knox, vol. 2, pp. 281, 284NA 243.3

    چنین بودند حقایقی که مصلح بی باک با به خطر انداختن جانش در گوش ملوکانه بیان کرد. او با همان شجاعت تغییرناپذیر در حال دعا و جنگ در نبردهای خداوند به وعده اش وفادار ماند تا اینکه اسکاتلند از سلطه پاپ ها آزاد شد.NA 243.4

    در انگلستان برقراری آیین پروتستان به عنوان دین ملی تضعیف شد ولی شکنجه و آزار را بطور کلی متوقف نکرد. در حالی که بسیاری از تعالیم روم رد شده بودند تعداد زیادی از رسوم آن هنوز حفظ میشد. اقتدار پاپ رد شده بود ولی به جایش پادشاه به عنوان رئیس کلیسا بر تخت نشست. در خدمات کلیسا هنوز هم انحراف وسیعی از سادگی و پاکی انجیل وجود داشت. اصل بزرگ آزادی دین هنوز درک نشده بود. گرچه بی رحمی های وحشتناکی که روم بر علیه ارتداد بکار می برد برقرار شد، ولی به ندرت به دست حکام پروتستان با این توصیف حق هر انسان برای پرستش خدا مطابق حکم وجدان شخصی شناخته نشده بود. از عموم مردم انتظار می رفت که تعالیم کلیسا را بپذیرند و نحوه عبادت تعیین شده توسط کلیسای موجود را رعایت کنند. مخالفان کم و بیش برای صدها سال مورد جفا قرار می گرفتند.NA 243.5

    در قرن هفدهم هزاران شبان کلیسا از مقام شان اخراج شدند. مردم تحت جریمه های سنگین، زندان و تبعید از شرکت در هر جلسه مذهبی بجز جلسات مورد تأیید کلیسا منع میشدند. آن افراد مومنی که نمی توانستند از اجتماع برای پرستش خدا خودداری کنند مجبور به ملاقات در کوچه های تاریک، اتاق های زیر شیروانی مخفی و در بعضی از فصول در جنگل ها در نیمه شبها می شدند. در پناهگاه اعماق جنگل و معبد بنای خود خدا این فرزندان ستم دیده و پراکندهٔ خداوند گرد هم جمع می شدند تا قلب شان را در دعا و تمجید خالی کنند. با وجود تمامی احتیاط های اتخاذ شده از طرف ایشان عده زیادی بخاطر ایمانشان عذاب می کشیدند. زندان ها پر شده و خانواده ها از هم پاشیده شدند. عده زیادی به کشورهای دیگر تبعید شدند. ولی خدا با قومش همراه بود و جفا نمی توانست برای خاموشی شهادت ایشان پیروز گردد. عده زیادی از مسیر اقیانوس به آمریکا رانده شدند و در آنجا اساس آزادی مدنی و دینی را بنا نهادند که سنگر و افتخار این کشور شده است.NA 244.1

    دوباره همانند دوران حواریون جفا و شکنجه موجب پیشرفت انجیل گردید. جان بانیَن 17 John Bunyan. در زندان نفرت انگیز پر شده از افراد هرزه و تبهکار هوای آسمانی را استنشاق می کرد؛ و در آنجا داستان تمثیلی زیبای سفر زائری از سرزمین نابودی به شهر ملکوتی را نوشت. برای بیش از دویست سال این صدا از زندان بِدفورد با قدرتی هیجان انگیز با قلب مردم صحبت میکرد. کتب « پیشرفت زائر » و « فیض به وفور برای رئیس گنهکاران » از بانیَن پاهای زیادی را به راه حیات هدایت کرده اند.NA 244.2

    باکستِر، ف وِل، آلِیْن 18 Baxter, Flavel, Alleine. و مردان دیگر با استعداد، تحصیل کرده و دارای ا 1 تجربه عمیق مسیحی برای دفاع ایمانی که زمانی به مقدسین ارائه شده بود دلیرانه ایستادند. کاری که توسط این مردان صورت گرفت و از طرف حکام مردود و غیر قانونی این جهان هرگز نابود نخواهد شد. آثار « چشمه حیات » و « روش فیض » از ف وِل به هزاران نفر آموختند که چگونه حفاظت جان ا شان را به مسیح بسپارند. « شبان مصلح » نوشته باکستِر عده زیادی را که مشتاق احیای کار خدا هستند برکت داده است و « آرامش ابدی مقدسین » او کار خود را برای هدایت جانها به « آرامشی » که برای قوم خدا باقی مانده به انجام رسانده است.NA 244.3

    صد سال بعد در روز تاریکی روحانی عظیم وایتفیلد 19 Whitefield. و وسلی ها به عنوان حاملین نور برای خدا ظاهر شدند. مردم انگلستان تحت حاکمیت کلیسای مستقر به حالت نزول مذهبی که به زحمت قابل تمیز از بت پرستی بود سقوط کرده بودند. مذهب طبیعی موضوع مورد علاقه روحانیون بود و شامل قسمت اعظم علم الهیات ایشان بود. افراد طبقات بالا تقوا را استهزا نمودند و مفتخر بودند که خود را مافوق آنچه ایشان تعصب میخواندند میدیدند. افراد طبقات پایین در جهالت فاحش به سر می بردند و به شرارت واگذار شدند در حالی که کلیسا دیگر شجاعت و ایمان برای حمایت آرمان حقیقت زوال یافته را نداشت.NA 245.1

    حقیقت عظیم تبرعه از طریق ایمان که به وضوح توسط لوتر تعلیم داده شده بود کام از دید پنهان شده بود و اصل کاتولیک یعنی اطمینان به اعمال ا نیک جهت نجات جای آن را گرفت. وایتفیلد و وسلی ها که اعظای کلیسای موجود بودند جویندگان صادق رضای خدا بودند و چنان آموخته بودند که نجات توسط زندگی با تقوا و حفظ احکام دینی به دست می آید.NA 245.2

    وقتی چارلز وسلی در دوره ای مریض شد و انتظار مرگ را میکشید از او پرسیدند امید حیات ابدی را بر چه چیزی قرار داده است. پاسخش این بود: « من بهترین ت ش خود را برای خدمت به خدا کرده ام. » وقتی ا دوستش که این سوال را از او پرسیده بود از پاسخش کام راضی نبود ا وسلی چنین با خود اندیشید: « چه بگویم! آیا بهترین ت ش هایم م ک ا ا کافی برای امید نیست؟ آیا او ت ش هایم را از دستم خواهد گرفت؟ من ا چیز دیگری برای اعتماد داشتن به آن ندارم. 20 John Whitehead, Life of the Rev. Charles Wesley, page 102. » تاریکی عظیمی که بر کلیسا مستقر شده بود اینگونه بود و کفاره عیسی را پنهان نموده، ج ل مسیح را ا از او به سرقت برده و فکر مردم را از تنها امید نجات که خون منجی قربانی شده بود منحرف ساخته بود.NA 245.3

    وسلی و همکارانش به مشاهده این امر که دیانت حقیقی در قلب جای می گیرد و احکام خدا ع وه بر کلام و اعمال افکار را نیز در بر می گیرد اNA 245.4

    تل ش هایشان برای آزاد کردن نفس شان از محکومیت گناه و شکست دادن ا قدرت آن بیهوده بود. این همان کشمکشی بود که لوتر در سلولش در ارفورت تجربه کرده بود. این همان پرسشی بود که نفسش را عذاب داده بود « اما آدمی چگونه نزد خدا پارسا شمرده شود؟ » ایوب فصل آیه ۹ .۲NA 246.1

    شعله های حقیقت الهی مشرف به خاموشی بر مذبح های پروتستانیزم باید بوسیله مشعل قدیمی که توسط مسیحیان اهل بوهمی دست به دست گشته بود مشتعل میشد. بعد از اصلاحات، آیین پروتستان در بوهمیا توسط گروه های تابع روم لگدمال شده بود. همه کسانی که از انکار حقیقت امتناع ورزیده بودند مجبور به فرار شدند. بعضی از آنها در ساکسونی پناه گرفتند و در آنجا ایمان قدیمی را حفظ کردند. از بازماندگان همین مسیحیان بود که نور به وسلی و همراهانش رسید.NA 246.2

    جان و چارلز وسلی پس از مسلح شدن به این خدمت برای مأموریتی به آمریکا فرستاده شدند. در جمع مسافران کشتی گروهی از اهالی مُراوی نیز بودند. طوفان وحشتناکی در این سفر بپا خاست و جان وسلی در مواجهه با مرگ احساس کرد که اطمینان مصالحه با خدا را ندارد. آلمانی ها بر عکس آرامش و اعتمادی از خود بروز دادند که او نسبت به آن غریبه بود.NA 246.3

    او چنین می گوید، « من از مدت ها پیش جدیت عظیم سلوک ایشان را دیده بودم و با انجام خدمات دون پایه برای دیگر مسافران که هیچ یک از انگلیسی ها عهده دار آنها نمی شدند از تواضع شان مدرکی مداوم به من عرضه شد؛ برای هر آنچه اشتیاق داشتند و دستمزدی بخاطرش دریافت نمی کردند و می گفتند برای قلب مغرورشان خوب است و نجات دهنده محبوب شان بیشتر از آن را برایشان انجام داده است؛ و هر روز فرصتی برای نشان دادن تواضع به ایشان عطا کرده بود که هیچ آسیبی نمی توانست آنرا برطرف کند. اگر ایشان را هل داده، ضربه زده و یا به زمین می انداختند، برمی خاستند و کنار می رفتند؛ ولی شکایتی از دهانشان خارج نمی شد. اکنون فرصتی برای کوشیدن بود برای آزادی از روحیه ی ترس و غرور و یا خشم و انتقام. در وسط مزموری که با آن خدمت شروع می شد امواج خروشان بادبان اصلی را پاره کرد و کشتی را پوشاند و میان عرشه ها فرو می ریخت گویا عمق عظیم ما را فرو بلعیده بود. فریادی وحشتناک از بین انگلیسی ها آغاز شد. آلمانی ها به آرامی سرود می خواندند. سپس از یکی از آنها پرسیدم، آیا نمیترسیدید؟’ جواب داد خدا را ‘ ‘شکر میکنم، خیر.’ پرسیدم، آیا زنان و کودکان شما نمیترسیدند؟’ به ملایمت ‘ جواب داد، نه؛ زنان و بچه های ما از مرگ هراسان نیستند.’ 21 Whitehead, Life of the Rev. John Wesley, page 10. 21 » ‘NA 246.4

    وسلی به محض ورود به ساوانا برای مدتی کوتاه با مراوی ها ساکن شد و عمیقاً تحت تأثیر رفتار مسیحی ایشان قرار گرفت. در مورد یکی از خدمات دینی ایشان در مقایسه ای قابل توجه با رسوم بی نشاط کلیسای انگلستان او اینگونه نوشت، « سادگی و جدیت عظیم آنان تقریباً باعث شد فاصله زمانی هزار و هفتصد سال موجود با زمان رسولان را فراموش کنم و خودم را در یکی از اجتماعات که در آن از رسوم و مقام حاکم خبری نبود تصور کنم که پولس خیمه دوز و یا پطرس ماهیگیر سرپرست بودند ولی با حضور و قدرت روح القدس. 22 مأخذ قبل، صفحههای ۱ و ۱ .۲NA 247.1

    وسلی در برگشتش به انگلستان تحت راهنمایی واعظ مراوی به درک واضح ایمان کتاب مقدس رسید. او متقاعد شد که باید اعتماد کامل به اعمال خود برای نجات را انکار کند و باید کام به « بره خدا که گناه جهان را بر می دارد » ا اعتماد نماید. در جلسه ای از اجتماع مراوی ها در لندن پیامی از لوتر در خصوص تغییری که روح خدا در قلب ایماندار به وجود می آورد خوانده شد. در حالی که وسلی گوش می داد ایمان در قلبش شعله ور شد. او در این باره چنین می گوید: « حس کردم قلبم به شکل عجیبی گرم شده است. حس کردم به مسیح، تنها مسیح برای نجاتم اعتماد می کنم و اطمینانی به من داده شد که او گناهان من حتی مرا برگرفته است و مرا از قانون گناه و مرگ نجات داده است. 23 مأخذ قبل، صفحهی ۵.۲»NA 247.2

    وسلی در خ ل سال های طولانی مجاهدت خسته کننده و عاری از آرامش ا—سال های انکار نفس شدید، سرزنش و تحقیر—پیوسته به هدف خودش برای جستجوی خدا اتکا کرده بود و اکنون او را یافته بود؛ و متوجه شده بود فیضی را که توسط دعا و روزه، با اعمال خیر و انکار نفس سعی کرده است بدست آورد هدیه ای بود که « بدون پول و قیمت » در دسترس او قرار داشت. به محض استقرار در ایمان مسیح تمام وجودش در اشتیاق رساندن دانش انجیل پر ج ل و فیض رایگان خدا به همه جا مشتعل گشته بود. او چنین ا گفت، « من همه دنیا را منطقه شبانی خود می دانم و در هر جای آن باشم آن را منطقه مجاز و صحیح تشخیص داده و خود را برای اع م به همه آن کسانی ا که مایل به شنیدن خبر خوش نجات هستند موظف می دانم. 24 مأخذ قبل، صفحه ۷.۴NA 247.3

    او زندگی دشوار و انکار نفس خود را ادامه داد ولی نه چون پایه بلکه نتیجه ی ایمان، نه چون ریشه بلکه میوه تقدس. فیض خدا در مسیح پایه امید مسیحی است و این فیض در اطاعت ظاهر می گردد. زندگی وسلی وقف موعظه ی حقایقی بزرگ شده بود که او پذیرفته بود پاکی توسط ایمان به خون کفاره مسیح و قدرت تجدید کننده روح القدس بر قلب در یک زندگی هماهنگ شده با نمونه ی مسیح میوه بوجود می آورد.NA 248.1

    وایتفیلد و وسلی ها با اعتقاد شخصی صریح و مداوم از وضع گمگشته بودن خود برای کارشان آماده شده بودند؛ و برای اینکه قادر به تحمل سختی چون سربازان خوب مسیح باشند مورد آزمایش آتشین استهزاء، اهانت و شکنجه و آزار هم در دانشگاه و هم در ورود به خدمت قرار گرفتند. هم شاگردی های بی دین شان از روی استهزاء و تحقیر ایشان و چند نفر دیگری را که احساس دلسوزی نسبت به ایشان داشتند را متودیست می خواندند نامی که در حال حاضر توسط یکی از فرقه های بزرگ انگلستان و آمریکا محترم شناخته می شود.NA 248.2

    آنها به عنوان اعضای کلیسای انگلستان به فرم عبادت آن سخت وابسته بودند ولی خداوند در برابرشان در کلامش معیار عالی تری قرار داده بود. روح القدس اصرار داشت که مسیح و مصلوب شدن او را موعظه کنند. قدرتی متعالی همراه کار ایشان بود. هزاران تن متقاعد شده و صادقانه ایمان آوردند. لازم بود که این گوسفندان از گرگ های درنده خو حفاظت شوند. وسلی فکری در خصوص تشکیل فرقه ای جدید نداشت ولی او ایشان را تحت آنچه ما ارتباط متودیست می خوانیم سازمان داد.NA 248.3

    مخالفتی که این واعظان از طرف کلیسای مستقر با آن روبرو شدند اسرارآمیز و سخت بود؛ ولی خدا با حکمت خود وقایع را به شکلی ترتیب داده بود که اصلاحات با خود کلیسا شروع شود. اگر کام از خارج اعمال ا شده بود در جایی که احتیاج به آن میبود آنچنان رسوخ پیدا نمی کرد. ولی مانند واعظان احیاء که اعضای کلیسا و خادم بودند هر جا فرصت می یافتند در حوزه ی اقتدار کلیسا فعالیت می کردند، حقیقت در آنجایی که در غیر این صورت درها بسته می ماند وارد می شد. بعضی از روحانیون از گیجی اخلاقی خود بیدار شدند و به وعاظ مشتاقی در حوزه خود تبدیل شدند. کلیساهایی که از ظاهرپرستی فسیل شده بودند به زندگی برگشتند.NA 248.4

    در زمان وسلی مانند همه عصرهای تاریخ کلیسا مردان دارای موهبه های مختلف کار تعیین شده را انجام دادند. آنها در همه جزئیات تعالیم هماهنگی نداشتند ولی همه توسط روح خدا برانگیخته شده بودند و در هدف جذاب بدست آوردن نفوس برای مسیح متحد گشته بودند. تفاوت بین وایتفیلد و وسلی ها در دوره ای باعث جدایی ایشان شد؛ ولی وقتی تواضع را در مکتب مسیح آموختند گذشت و محبت متقابل ایشان را آشتی داد. آنها وقتی برای جر و بحث نداشتند در حالی که اشتباه و شرارت همه جا را گرفته بود و گناهکاران به سمت نابودی می رفتند.NA 249.1

    خادمین خدا راه ناهمواری را پیش می رفتند. مردان مؤثر و تحصیلکرده قدرتشان را بر علیه ایشان بکار بردند. پس از مدتی عده زیادی از روحانیون از خود خصومت مصمم نشان دادند و درهای کلیساها دوباره در برابر ایمان پاک و کسانی که آن را اع م می کردند بسته شد. رویه ی روحانیون در محروم کردن ا ایشان از منبر عناصر ظلمت، جهالت و شرارت را تحریک نمود. جان وسلی بارها به معجزه رحمت خدا از مرگ نجات یافت. وقتی غضب جمعیت بر علیه او تحریک می شد و ظاهراً راه فراری وجود نداشت فرشته ای در شکل انسان به کمک او می آمد و جمعیت به عقب رانده می شد و خادم مسیح از محل خطر سالم دور می گشت.NA 249.2

    وسلی پس از نجات از دست جمعیت خشمگین در یکی از این موارد چنین گفت: « وقتی بر راه لغزنده به سوی شهر از تپه پایین می آمدم عده زیادی از افراد سعی کردند مرا به پایین بیاندازند به امید این که چون به زمین بی افتم دیگر برنخواهم خاست. ولی من اص سکندری نخوردم و حتی کمی نلغزیدم ا تا این که کام از دستشان خلاصی یافتم.... گرچه عده زیادی سعی کردند ا به یقه یا لباسم دست بیابند تا مرا به زیر بکشند ولی اص نمی توانستند آنرا ا بدست بیاورند؛ فقط یک نفر توانست محکم به لبه جلیقه ام بچسبد که به زودی در دستش ماند و لبه آویزان دیگر که اسکناسی در جیب داشت پاره شده باقی ماند…. یک شخص قوی هیکل درست پشت سرم چندین بار با چماقی از بلوط به طرف من ضربه زد که اگر یک بار به پشت سرم زده بود او را از تق ی ا بیشتر خلاصی می داد. ولی هر بار نمی دانم چگونه ضربه به طرفی منحرف می شد؛ زیرا نمی توانستم به راست یا چپ منحرف شوم…. شخص دیگری به شتاب بسوی من آمد دستش را بلند کرده تا بزند ولی ناگهان دستش را پایین انداخت و فقط سر مرا لمس کرد و گفت چه موی نرمی دارد!’ … اولین ‘ مردانی که قلبشان برگشت قهرمانان شهر بودند رهبران اراذل و اوباش در همه موقعیت ها یکی از ایشان رزمنده ممتاز در صحنه های آشوب باغ خرس بود…NA 249.3

    « با چه درجات ملایمی خدا ما را آماده اراده اش می نماید! دو سال پیش تکه ای از آجر شانه ام را خراشید. یک سال بعد از آن سنگی به میان دو چشمم خورد. ماه گذشته ضربه ای دریافت کردم و امروز عصر دو تا، یکی قبل از وارد شدن به شهر و دیگری بعد از خروج از شهر؛ ولی هر دو چیز مهمی نبودند: چرا که شخصی محکم با تمام قوتش به سینه من زد و دیگری به دهان من با چنان قدرتی که بلافاصله خون بیرون جهید من هیچ دردی را در هر دو واقعه احساس نکردم و گویا با پر کاهی مرا زده باشند. 25 John Wesley,Works, vol. 3, pp. 297, 298.NA 250.1

    متودیست های آن روزهای اولیه مردم و همچنین وعاظ متحمل استهزاء و جفا شدند، به یک اندازه از طرف اعضای کلیسا و بی دینان در انظار مردم که از تحریف آنان تحریک شده بودند. ایشان در مقابل دادگاه های عدل احضار میشدند که فقط به اسم دادگاه بودند زیرا عدالت در دادگاه های آن زمان کمیاب بود. آنها اغلب از طرف جفا رسانندگان متحمل ضرب و شتم می شدند. گروهی از مردم خانه به خانه را جستجو می کردند، اسباب و اثاثیه خانه را از بین می بردند و هرچه را می خواستند غارت می کردند و بی رحمانه با مردان، زنان و کودکان بدرفتاری می کردند. در بعضی موارد آگهی هایی نصب می شد تا کسانی که مایل به شکستن پنجره ها و غارت خانه های متودیست ها هستند را فراخوانند تا در زمانی مشخص و مکان مورد نظر جمع گردند. این نقض آشکارای قوانین انسانی و الهی بدون توبیخ مجاز شمرده می شد. جفای منظم بر علیه مردمی ادامه داشت که تنها تقصیرشان سعی به هدایت پاهای گناهکاران از مسیر هلاکت به سوی راه قدوسیت بود.NA 250.2

    جان وسلی در اشاره به اتهامات بر علیه خود و همکاران چنین گفت: « بعضی ها ادعا می کنند که تعالیم این مردان غلط، بی پایه و مجذوب کننده هستند؛ و اینکه آنها جدید و تا این اواخر ناشناخته اند؛ و تابع انجمن دوستان )کواکری( متعصب و پاپ گرا هستند. کلیه این بهانه ها از ریشه خرد شده و به طور کلی نشان داده شده که هر شاخه این تعلیم در واقع تعلیم واضح کتاب مقدس است که توسط کلیسای خودمان تفسیر شده است. بنابراین نمی تواند مشروط بر صحیح بودن آیات منتخب غلط یا اشتباه باشد. « » دیگران ادعا کردند که تعالیم شان خیلی سخت است و راه منتهی به آسمان را خیلی تنگ می نمایند؛ و این حقیقتاً ایراد اصلی بود )کما اینکه برای مدتی تنها ایراد بود( و در واقع به طور سری اساس هزاران ایراد دیگر است که بصورت های مختلف ظاهر می شوند. ولی آیا ایشان راه منتهی به آسمان را تنگ تر از آنچه خداوند ما و شاگردانش نمودند می سازند؟ آیا تعالیم شان سخت تر از تعالیم کتاب مقدس است؟ چند آیه واضح را در نظر بگیرید: خداوند، خدای خود را با تمام دل و تمام جان و تمام ذهن و تمام ‘ قدرت خود دوست بدار.’ بدانید ه در روز داوری همهٔ مردم باید جواب هر ك ‘ سخن بیهوده ای را ه گفته اند بدهند.’ هرچه می کنید، خواه خوردن، خواه ك ‘ نوشیدن و یا هر ار دیگری که می کنید، همه را برای ج ل خدا انجام دهید.’ ا ك NA 251.1

    « اگر تعلیم آنها سخت تر از این باشد ایشان را باید مقصر دانست؛ ولی شما در وجدان تان می دانید که چنین نیست و چه کسی می تواند کمی نرم تر باشد بدون تحریف کردن کلام خدا؟ آیا هر خادم به اسرار خدا می تواند وفادار بماند اگر قسمتی از آن سپرده ی مقدس را عوض کند؟ خیر. او نمی تواند چیزی را بکاهد، نمی تواند چیزی را نرم تر کند؛ او تحت فشار است تا به همه مردم اع م کند، من نمی توانم کتب مقدس را مطابق سلیقه شما پایین ا ‘ بیاورم. شما باید مطابق معیار آن بالا بیایید و یا برای همیشه نابود شوید.’ این دلیل فریاد عوام پسند دیگری راجع به غیرمنصفانه بودن این مردان’ است. آنها ‘ بی انصاف هستند؟ از چه نظر؟ آیا گرسنگان را غذا نمی دهند و یا برهنگان را لباس نمی پوشانند؟ خیر؛ مشکل این نیست: ایشان در این مورد کوتاه نمی ‘ آیند: ولی آنها در قضاوت کردن خیلی بی انصاف هستند! ایشان فکر می کنند کسی جز اینکه از سبک آنها باشد نجات نمی یابد.’ 26 مأخذ قبل، جلد ، صفحههای ۳۵ و ۳ ۱ ۱ .۳۵NA 251.2

    زوال روحانی که عیناً قبل از زمان وسلی در انگلستان آشکار شد تا حد زیادی نتیجه ی تعلیم ایمان گرایی بود. عده زیادی معتقد بودند که مسیح احکام اخلاقی )ده فرمان( را لغو کرده است و در نتیجه مسیحیان متعهد به حفظ آنها نیستند و این که یک ایماندار از « اسارت اعمال نیکو » خلاصی یافته است. ولی دیگران دوام احکام را اعتراف نموده اع م کردند که لازم ا نیست خادمان مردم را تشویق به حفظ اصول آن بنمایند زیرا کسانی را که خدا برای نجات انتخاب نموده است « توسط محرک غیرقابل مقاومت فیض الهی به ممارست تقوا و پرهیزکاری هدایت می شوند » در حالی که آنانی که به تباهی ابدی محکوم شده بودند « قدرت حفظ احکام الهی را نداشتند. »NA 252.1

    عده ای دیگر نیز معتقد بودند که « منتخبین نمی توانند از فیض محروم شوند و یا لطف الهی را از دست بدهند » به نتیجه زشت تری رسیدند که « اعمال زشتی که مرتکب می شوند در واقع گناه آلود نیستند و نباید چون نقض احکام الهی به حساب آیند و در نتیجه موردی برای اعتراف گناهان و یا ترک آنان توسط توبه وجود ندارد. 27“McClintock and Strong, Cyclopedia, art. “Antinomians. » بنابراین اع م کردند که حتی اگر یکی از زننده ترین ا گناهان توسط یکی از منتخبین صورت گیرد « که عموماً نقض بزرگی از احکام الهی قلمداد می شود در نظر خدا گناه نیست « » چون یکی از خصایص اصلی و خاص منتخبین این است که ایشان نمی توانند مرتکب چیزی شوند که خدا را ناراضی می سازد و یا اینکه احکام آن را نهی کرده است. »NA 252.2

    این تعالیم مهیب عیناً همان تعالیم بعدی معلمین و علمای الهیات عوام پسند هستند که چیزی به نام تغییر ناپذیری احکام الهی به عنوان معیار درستی وجود ندارد بلکه معیار اخلاقیات را خود اجتماع تعیین می کند و دائماً تابع تغییرات بوده است. همه این ایده ها از همان موجود استاد الهام می گیرد توسط کسی که در میان ساکنان بی گناه آسمان کار خود را مبنی بر از بین بردن ممنوعیت های عادلانه احکام خدا آغاز کرد.NA 252.3

    تعلیم تثبیت غیرقابل تغییر سیرت انسانها به حکم خدا عده زیادی را هدایت به رد واقعی احکام خدا نموده بود. وسلی پا برجای با اشتباهات معلمین ایمان گرا مخالفت نمود و ثابت کرد تعلیمی که مردم را به مکتب ایمان گرایی هدایت می کند برخ ف کلام خداست. « فیض خدا ظاهر ا شده و نجات را در برابر همه قرار داده است. « » زیرا، انجام این ار در ك حضور خدا، نجات دهندهٔ ما، نی و و پسندیده است. او مایل است همهٔ ك آدمیان نجات یابند و حقیقت را بشناسند. زیرا یک خدا وجود دارد و یک واسطه بین خدا و انسان، یعنی شخص عیسی مسیح ه جان خود را به ك عنوان فّاره در راه همه داد. » رساله به تیطس فصل ۲ آیه ۱۱ ؛ رساله اول ك به تیموتائوس فصل ۲ آیه های ۳ تا . روح خدا به ارزانی داده شده تا هر ۶ انسانی را قادر به تمسک به وسیله نجات سازد. بدین ترتیب مسیح « آن نور واقعی ه همهٔ آدمیان را نورانی می ند، در حال آمدن بود. » انجیل ك ك یوحنا فصل ۱ آیه . انسانها بواسطه رد کردن ارادی عطیه ی حیات است ۹ که نجات را از دست می دهند.NA 252.4

    وسلی در جواب ادعایی که در موقع مرگ مسیح، اصول احکام دهگانه با قوانین تشریفاتی لغو شده بودند چنین گفت: « احکام معنوی موجود در ده فرمان و تأیید شده توسط انبیاء را مسیح از بین نبرد. در طرح ظهور او نبود که چیزی از این ده فرمان را لغو نماید. این قانونی است که هرگز شکسته نخواهد شد زیرا مانند شاهد وفادار آسمانی می ایستد.’ … این از ابتدای جهان بود ‘ نوشته شده نه در الواح سنگی’ بلکه بر قلب کلیه فرزندان انسان موقعی که ‘ از دست خالق بیرون آمدند؛ و گرچه حروف نگاشته شده به انگشت خدا تا حد زیادی توسط گناه محو شده اند ولی تا زمانی که ما در نیک و شر آگاهی داریم آنها را هرگز نمی توان از بین برد. هر قسمتی از این احکام باید بر بشریت و در همه اعصار حاکم باشد؛ بگونه ای که به زمان یا مکان و یا به هر شرایط دیگری که امکان تغییر دارد متکی نباشد بلکه به ذات خدا و ذات انسان و ارتباط تغییر ناپذیر این دو متکی باشد.NA 253.1

    « من نیامده ام تا منسوخ نم، بل ه تا به مال برسانم.’ » ... بدون شک ‘ ك ك ك مفهومش در اینجا )موافق با آنچه قب و بعداً آمده است( می باشد من ا آمده ام تا آن را با وجود همه جلوه ظاهری دادن انسان به کمال برقرار کنم: آمده ام تا در منظری کامل و واضح قرار دهم آنچه درباره آن تاریک یا مبهم بود: آمده ام تا اهمیت کامل و حقیقی هر قسمت آن را اع م کنم؛ تا طول و ا عرض و حدود کامل هر حکم موجود در آن و بلندی و عمق و پاکی و روحانیت باورنکردنی آن را در تمام شاخه هایش نشان دهم. 28 Wesley, sermon 25. » NA 253.2

    وسلی هماهنگی کامل احکام و انجیل را اع م کرد. « بنابراین نزدیکترین ا ارتباط قابل تصور بین احکام و انجیل وجود دارد. از یک طرف احکام راه را برای انجیل باز نموده و به آن اشاره می نماید؛ از طرف دیگر انجیل پیوسته ما را به یک تحقق دقیق احکام هدایت می کند. برای مثال احکام از ما محبت به خدا و همسایه، صبور بودن، متواضع و مقدس بودن را می طلبد. ما خود را برای این امور ناقص می بینیم و آری بوسیله انسان این امر غیرممکن ‘ است؛’ ولی ما وعده ای از خدا را می بینیم که به ما محبت را می دهد و ما را متواضع، صبور و مقدس می سازد: ما به این انجیل، به این خبر خوش متوسل می شویم و مطابق ایمانمان برای ما انجام می شود و عدالت احکام ‘ در ما تحقق می یابد’ توسط ایمانی که در عیسی مسیح است.…NA 254.1

    وسلی گفت، « در بالاترین رده دشمنان انجیلِ مسیح کسانی هستند که آشکارا و صریحاً خود احکام را قضاوت می کنند’ و درباره آن بدگویی می ‘ ‘نمایند؛’ و به مردم تعلیم می دهند که آنها را نقض، )منحل، آزاد و مطالبات و الزامات آن را( نه فقط یکی، خواه کوچک ترین، خواه بزرگ ترین باشد بلکه همه احکام را با یک ضربت لغو بنمایند.... تعجب آورترین شرایط همراه با این خیال بافی قوی این است آنانی که آنرا ترک می کنند در حقیقت معتقدند که مسیح را با برانداختن احکامش احترام می ورزند و اینکه با از بین بردن تعلیمش مقام او را اعت ء می بخشند! آری، آنها او را مورد احترام قرار می ا دهند مانند یهودا وقتی گفت: س م ای استاد و او را بوسید.’ و او به درستی ا ‘ممکن است به هر یک از ایشان بگوید، آیا پسر انسان را با بوسه تسلیم می ‘ کنی؟’ سبک گرفتن هر قسمت از احکام او و به تظاهر پیشبرد انجیل او چیز دیگری جز خیانت به او با بوسه، صحبت از خون او و کنارگذاشتن تاج او نیست. کسی نمی توانست از این اتهام فرار کند که ایمانی را موعظه می کند که به روشی مستقیم یا غیر مستقیم بخشی از اطاعت را کنار می گذارد و مسیح را به شکلی موعظه می کند که به قسمی کوچکترین احکام الهی را حذف و یا تضعیف می کند. 29 مأخذ قبل.NA 254.2

    وسلی به کسانی که اصرار داشتند که « موعظه انجیل کلیه اهداف احکام را جواب می دهد » اینگونه جواب داد: « ما این را کام انکار می کنیم. آن ا اولین هدف احکام را پاسخ نمی دهد، که متقاعد کردن مردم به گناه شان است و بیدار کردن کسانی که هنوز بر حاشیه جهنم در خواب هستند. » پولس رسول اع م می کند که « شریعتْ گناه را به ما می شناساند؛ « » و تا زمانیکه انسان ا به گناهکار بودنش متقاعد نشود احتیاج به خون کفاره مسیح را حس نخواهد نمود.... مطابق آنچه خود خداوند به ما گفت بیماران به طبیب احتیاج دارند، ‘ نه تندرستان.’ بنابراین بی معنی است که به تندرستان و یا کسانی که حداقل فکر می کنند سالم هستند پزشک ارائه بدهیم. شما اول باید آنها را متقاعد کنید که مریض هستند؛ در غیر این صورت از شما برای کارتان تشکر نخواهند کرد. همچنین ارائه مسیح به کسانی که قلب شان تندرست است و هرگز شکسته نشده است به همان اندازه بی معنی است. 30 قبل، موعظه ۳.۵ »NA 254.3

    بدین ترتیب وسلی هنگام موعظه انجیلِ فیض الهی، مانند استادش، سعی به « تکریم احکام و بزرگداشت آنها » نمود. وفادارانه کاری را که خدا به او داده بود به اتمام رساند و نتایجی که او اجازه یافت ببیند با شکوه بود. در انتهای زندگی طولانی اش بیش از هشتاد سال که نیم قرن آن را در خدمت دوره گردی صرف کرده بود پیروان پیمان بسته اش بیش از نیم میلیون نفر بودند. ولی انبوه مردمی که در نتیجه خدمتش از نابودی و فسادِ گناه به زندگی پاک تر و اعلاءتر ارتقاء یافته بودند و تعداد اشخاصی که در نتیجه بشارتش به تجربه عمیق تر و غنی تری دست یافته بودند هرگز مشخص نخواهد شد تا زمانی که همه خانواده نجات یافتگان در ملکوت خدا جمع شوند. زندگی او برای هر مسیحی درسی پرارزش را ارائه می دهد. ای کاش آن ایمان و تواضع، غیرت خستگی ناپذیر، ایثار و فداکاری این خادم مسیح دوباره در کلیساهای امروزی منعکس شود!NA 255.1

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents