Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
تعلیم و تربیت کودک - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First

    فصل سي و نهم - اراده عاملي براي توفيق است

    هر فرزندي بايد قدرت اراده را درك كند- اراده قدرت حاكمي در سرشت بشر است كه همه استعدادها و توانها را تحت سلطه خود در مي آورد. اراده سليقه يا تمايلات نيست ولي قدرت تصميم گيري است كه در فرزندان بشر كار ميكند تا مطيع خدا باشند. هر فرزندي بايد نيروي واقعي اراده را درك نمايد. او بايد هدايت شده تا ببيند كه چقدر بايد براي اين هديه عظيم مسئولانه رفتار كرد. اراده، قدرت تصميم گيري و انتخاب است.TTK 130.1

    توفيق زماني حاصل ميشود كه تسليم اراده خدا باشد- هر بشري شعور و عقل دارد تا راه درست را انتخاب كند. در هر تجربه از زندگي كلام خدا بما ميگويد: “امروز تصميم خود را بگيريد كه از چه كسي ميخواهيد پيروي كنيد” ( یوشع ۱۵:۲۴). هركسي ميتواند اراده خود را با اراده خدا همسان سازد و ميتواند تصميم بگيرد تا از او پيروي كند و بموجب آن خود را با نمايندگان الهي پيوند دهد و او را در جايگاهي قرار ميدهد كه هيچ نيرويي نتواند او را به انجام شرارت وادارد. در هر جوان و كودك قدرتي نهفته است كه با ياري خدا شخصيتي بي عيب شكل دهد و در زندگي مفيد فايده باشد.TTK 130.2

    والدين يا معلميني كه با اين قبيل آموزه ها كودك را به خويشتنداري و پرهيزگاري تشويق ميكنند بطور شگرفي سودمند بوده و دائما كامياب خواهند بود. از نظر سطحي نگرها در كار او برتري مشهود نيست و ارزش والا و شايسته اي ندارد زيرا كه ذهن و اراده كودك را تحت اختيار محض خود قرار ميدهد ولي پس از گذشت سالها روش برتر آموزش نتيجه خود را نشان خواهد داد.TTK 130.3

    اراده فرزند خود را تضعيف نكنيد بلكه آنرا هدايت كنيد- تمام قدرت اراده را حفظ كنيد زيرا كه بشر به آن نياز دارد ولي آنرا در مسير مقتضي هدايت كنيد. با آن همانند گنجينه الهي، خردمندانه و با ملايمت رفتار كنيد. آنرا خرد و خاكشير نكنيد بلكه با قاعده و الگوي درست آنرا فرم و شكل داده تا اينكه كودك به سن و سال مسئوليت پذيري برسد. كودكان بايد زود آموزش داده شوند تا اراده و و اميال خود را تسليم اراده و اختيار والدين خود كنند. وقتي كه والدين اين درس را به كودكان خود ياد ميدهند آنان را آموزش ميدهند تا تسليم اراده خدا بوده و از خواسته هاي او متابعت كنند تا شايسته عضويت در خانواده خدا باشند.TTK 130.4

    اراده بايد هدايت شود نه اينكه پايمال گردد- رشد كودك بدون تاخير با كنترل غير ضروري بررسي و مطالعه والدين و معلمين را ميطلبد. كنترل بيش از حد به همان بدي كم توجهي است. تلاش براي شكستن اراده يك كودك اشتباه فاحشي است. ذهنها با هم متفاوتند در حينيكه كه زور و جبر، متابعت و تسليم ظاهري آنانرا بهمراه دارد ولي نتيجه نشان داده است كه بسياري از كودكان در دلهاي خود ميل و عزم به سركشي دارند. حتي اگر والدين و معلمين در كنترل مورد نظر خود به توفيق نائل آمده باشند زيان آن كمتر نخواهد بود... از آنجا كه صرفنظر از اراده براي برخي از دانش آموزان مشكل تر از ديگران است معلم تا جايي كه ممكن است بايد به خواسته هاي او با ملايمت رفتار كند. اراده بايد راهنمايي و قالبريزي شود نه اينكه ناديده پنداشته شده و پايمال گردد.TTK 131.1

    هدايت گر باشيد نه اينكه تحميل كنيد- به كودكان تحت مراقبت خود اجازه دهيد تا استقلال فردي خود را داشته باشند و خود نيز چنين باشيد. هميشه سعي كنيد تا آنانرا هدايت كنيد ولي هرگز بر گرده آنان ننشينيد تا آنانرا بزور وادار به كار يا نهي از عملي كنيد.TTK 131.2

    وسعت اراده و تقويت ذهن- كودك بطور بايسته و شايسته تربيت شود ... نه آنطور كه خودش ميخواهد. فرديت او ممكن است با مربي و كارآموز او يكي گردد و اراده او در همه نيات و اهداف تحت تسلط اراده معلم در بيايد. كودكاني كه بدينگونه تعليم يابند هميشه روحيه ضعيف و مسئوليت پذيري فردي ناكارآمدي خواهند داشت. به آنان ياد داده نشده است تا با قوه استدلال و اصول حركت كنند و اراده آنان تحت كنترل ديگران خواهد بود و ذهن آنان فراخوانده نشده است تا با ممارست وسعت يافته و تقويت شود. آنان در خصوص ساختار خاص و توانائيهاي ذهن خود راهنمايي و تربيت نشده اند تا قدرت لازمه را بكار برند.TTK 131.3

    تصادم و تلاقي اراده ها- چنانچه كودك در خواسته خود سماجت ميورزد، مادري كه مسئوليت خود را درك ميكند ميفهمد كه اين اراده سرسختانه ميراثي است كه او به فرزند خود داده است. مادر نبايد بگونه اي برخورد كند تا اراده او را در هم شكند. زماني فرا ميرسد كه تصميم مادر در تقابل با تصميم كودك است و در اينجا مادر بايد با تحكم در برابر خواسته غير منطقي فرزند خود بايستد و اين قاعده بر اساس سن و تجربه مادر است و اصل حاكميت مادر بر فرزند بي نظم است. در اين زمان بايد حكمت طلبيد چرا كه با مديريت نابخردانه و با اجبار و سختگيري زندگي فرزند در اين دنيا و جهان آخرت تباه ميگردد. با فقدان حكمت و تعقل شايد همه چيز از دست برود.TTK 131.4

    اين بحراني است كه بندرت پديد مي آيد و مادر و فرزند هر دو در ستيز خواهند بود. بايد شديدا مراقب بود تا از اين قبيل موضوع اجتناب ورزيد. ولي چنانچه اين موضوع رخ داد فرزند بايد تسليم خردمندي برتر مادر بشود. مادر بايد كاملا كلام خود را تحت كنترل داشته باشد. نبايد با صداي بلند تحكم كرد. هيچ چيزي نبايد مخل رشد روحي فرزند بشود. مادر بايد بررسي كند كه چگونه با او رفتار كند بطريقي كه او مجذوب عيسي بشود. او بايد با ايمان دعا كند كه شيطان نتواند بر اراده فرزند مسلط شود. فرشتگان آسمان نظاره گر اين صحنه ها هستند.TTK 132.1

    مادر بايد درك كند كه خداوند مددكار است و او را ياري ميكند و محبت كليد موفقيت و توانمندي اوست. چنانچه او يك مسيحي عاقل باشد او به اجبار مبادرت نميورزد تا فرزند خود را به اطاعت وادارد. او دعا خواهد كرد و همانطور كه دعا ميكند ملتفت خواهد شد كه زندگي روحاني را درون خود نوسازي ك . ند و او مشاهده خواهد كرد كه در همان زمان قدرتي كه در او كار ميكند در فرزند او نيز موثر واقع شده است. و فرزند در عوض اجبار با آرامش هدايت ميشود و نزاع پايان مي يابد. هر نيت از روي محبت — هر عمل از روي بردباري و هر كلام مقيد كننده حكيمانه مانند شاه ميوه هايي هستند كه بر ارزش درخت مي افزايند. مادر به پيروزي دست مي يابد كه هيچ زباني نميتواند آنرا بازگو كند. او به نور تازه اي دست يافته و بر تجربياتش افزوده است. اما بعد، “آن نور۳۲ص.124. یوحنا 9:1 واقعي آمد تا به هركس كه به اين دنيا مي آيد، بتابد” و اراده او را مقهور خود ساخت. پس از هر طوفاني آرامش خواهد بود مانند نور خورشيد كه پس از باران ميتابد.TTK 132.2

    والدين بايد احساسات جواني را از دست ندهند- خيلي ها از اين موضوع غافلند تا احساسات جواني خودشان را ابقا نموده و اجازه ندهند تا حس لطافت و بشاش بودن از وجودشان خارج شود. خداوند از داشتن خانواده هايي كه سادگي دلپذير يك فرزند را با قوت و خرد و بلوغ مردانگي و زنانگي در هم آميزند خشنود است. برخي هرگز كودكي نداشته اند. آنان هرگز از آزادي و سادگي و طراوت جواني لذت نبرده اند. آنان سرزنش و ملامت شده و كتك خورده اند تا اينكه بيگناهي و صراحت و صداقت كودكي به ترس و رشك و حسد و حيله گري مبدل گرديد. اين قبيل افراد بندرت خصوصيتهايي دارند كه دوران كودكي فرزندان خود را شادمان بسازند.TTK 132.3

    اشتباه بزرگ- اشتباه بزرگ اين است كه اداره امور را بدست خود كودك سپرد و به او اجازه داده شود تا به هر سو برود و خانه را تحت تسلط خود داشته باشد. اين كار بي مورد و غير ضروري است و نميتوان به كودك اجازه داد تا در خانه جولان بدهد تا قدرت اراده اش قوي شود. اين چنين كاري انجام شده است و ادامه خواهد يافت زيرا پدران و مادران بصيرت كافي ندارند تا مشكل را تشخيص بدهند.TTK 133.1

    مادري كه تسليم گريه هاي كودك ميشود- كودك شما دستان حكيمانه اي لازم دارد تا او را براه راست هدايت كند. به او اجازه داده شده است تا براي هر چه كه بخواهد داد و فرياد كند تا آنجا كه اين كار تبديل به عادت شده است. به او اجازه داده شده است تا براي پدرش گريه و زاري كند. بارها در حضور كودك گفته شده كه او چطور براي پدرش گريه ميكند و او فكر ميكند كه حتما كار بجايي ميكند و به اين كار ادامه ميدهد. اگر من بچه شما را داشتم ظرف سه هفته او را تغيير ميدادم. به او خواهم فهماند كه حرفهاي من قانون است. با مهرباني ولي قاطعانه تا رسيدن به هدف به اين كار ادامه ميدادم و اراده خود را تسليم اراده كودك نميكردم. شما كاري براي انجام دادن داريد و زمان زيادي را براي انجام چنين كاري از دست داده ايد.TTK 133.2

    زندگي شوربختانه فرزند لوس- كودكي كه با دقت و دعا تربيت نشده باشد در اين مرحله و زمان آزمون ناشاد خواهد بود و خصوصياتي را شكل خواهد داد كه خداوند نميتواند آنان را با خانواده آسماني بهم پيوند دهد. يك فرزند نازپرورده در سراسر زندگي بار سنگيني را بايد حمل كند. در سختيها و نوميدي ها و در وسوسه ها او اراده تاديب نشده و گمراه خود را دنبال خواهد كرد.TTK 133.3

    فرزنداني كه اختيار داشته باشند تا براه خود بروند شاد و خوشحال نيستند. قلب لجام گسيخته آرامش و رضايت ندارد. ذهن و قلب بايد تاديب شده و تحت تقيد مناسب قرار گيرد بخاطر اينكه شخصيت با احكام حكيمانه كه بر وجود ما حاكم است هماهنگ شود. بيقراري و نارضايتي ثمرات افراط و خودخواهي هستند.TTK 133.4

    پيش زمينه بسياري از مشكلات- مشكلات ناراحت كننده كه براي كاميابي كليسا خطرناك هستند باعث لغزش ديگران ميشود تا با ترديد و نارضايتي تغيير جهت دهند و معمولا از يك روح سركش و رام نشده بر ميخيزد. اين فرزندان ياغي اولاد والديني هستند كه در اوان جواني آنان را نازپرورده بار آورده اند.TTK 134.1