Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
خدمت شفا - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    5—شفای روح و جان

    بسیاری از کسانی که برای دریافت کمک نزد عیسی آمده بودند، باعث بیماری برای خودشان شده بودند، با این وجود او از شفای آنان مضایقه ننمود. و هنگامی که تقوی و پرهیزکاری او بر جان آنان نشست، از گناه خویش واقف گشته، و بسیاری از بیماری روحانی و همچنین فلاکت جسمی شفا یافتند.MHFar 53.1

    در میان آنان افلیجی از کفرناحوم بود. همچون فرد جذامی او امید بهبود را از دست داده بود. بیماری او نتیجه زندگی گناه آلود بود و رنج او از سرزنش وجدان تلخ و ناگوار گردیده بود. او در تلاشی عبث نزد فریسیان و طبیبان برای رهایی از بیماری التماس و استغاثه کرده بود؛ آنان بیماری او را لاعاج اعام کرده بودند، آنان او را به عنوان گناهکار تقبیح و محکوم کرده و اعام کرده بودند تحت غضب خدا خواهد مرد.MHFar 53.2

    مرد افلیج در نومیدی غرق شده بود. او از کارهای عیسی شنیده بود. دیگران که مانند بعنوان گناهکار و درمانده بودند شفا یافته بودند و او با امید راغب شده بود که باور کند او نیز می تواند عاج یابد چنانچه نزد منجی حمل شود. ولی امید از او رخت بست هنگامی که دلیل بیماری خود را بیاد آورد، با این وجود او نمی توانست احتمال و امکان شفا را از خود دور سازد.MHFar 53.3

    آرزوی بزرگ او خلاصی از رنج گناه بود. او مشتاق دیدار عیسی و دریافت ضمانت آمرزش و مصالحه با آسمان بود. آنگاه او خشنود بود که زنده بماند یا بمیرد، مطابق با اراده خدا. MHFar 53.4

    زمانی برای از دست دادن نبود؛ هم اکنون گوشت تن او رو به زوال و نشانی از مرگ بود. او از دوستان خود درخواست نمود تا او را با بستر نزد عیسی ببرند و آنان متقبل شدند تا چنین کنند. ولی جماعت در خانه ای که منجی در آن بود چنان بهم فشرده بود که دسترسی مرد بیمار و دوستانش به عیسی یا حتی نزدیک شدن برای شنیدن صدای او ناممکن بود. عیسی در خانه پطرس مشغول تعلیم دادن بود. مطابق با سنت آنان، حواریون او در نزدیکی او نشسته بودند و «پیروان فرقة فریسی و آموزگاران شریعت که از تمام روستاهای جلیل و از یهودیه و اورشلیم آمده بودند، در اطراف او نشسته بودند و او با قدرت خداوند بیماران را شفا میداد » )لوقا : ۱۷ (. بسیاری از ۵ اینها بعنوان جاسوس آمده بودند و در پی بهانه ای برای اتهام زدن به عیسی بودند. در میان این جمعیت، افراد بی بند و بار، مشتاق، محترم، کنجکاو و ناباوران هم بودند. قوم های مختلف از همه طبقات اجتماعی در آنجا حضور داشتند. «و او با قدرت خداوند آنان را شفا می داد » )آیه ۱۷ (. روح زندگی بر فراز جماعت بود ولی فریسیان و طبیبان حضور او را تشخیص ندادند. آنان حس نیاز را در خود نمی دیدند و شفایی برای آنان نبود. «اوگرسنگان را با چیزهای نیکو سیر نموده و ثروتمندان را تهیدست روانه کرده است ”)لوقا ۳ :۱ (. ۵MHFar 54.1

    دوباره و دوباره حام ن مرد افلیج ت ش کردند تا خود را به زور از میان ا ا جمعیت عبور دهند ولی بیهوده بود. مرد بیمار با غم و اندوه غیرقابل وصفی به او نگاه کرد. او چگونه می توانست از امید چشم پوشی کند وقتی که چشمه شفا در نزدیکی او بود؟ با پیشنهاد او دوسنانش او را بر روی سقف خانه بردند و سقف خانه را شکسته و او را نزد پاهای او پائین بردند.MHFar 54.2

    گفتگو قطع شد. منجی بر سیمای اندوهبار او نگریست و چشمان ملتمسی را که به او چشم دوخته بود دید. عیسی آرزوی آن جان گرانبار را می دانست. این مسیح بود که وجدان او را هنگامی که در خانه بود بیدار کرده بود. وقتی که از گناهان خویش توبه و به قدرت عیسی برای اینکه او را سالم کند ایمان آورد، رحمت منجی قلب او را برکت داد. عیسی اولین بارقه ایمان را در فرد محکومی که تنها مددکار آنان او بود مشاهده کرد و دیده بود که ایمان او قوی تر شده و از هر تلاشی برای دیدار حضور او روی گردان نبود. این مسیح بود که مصیبت زده را بسوی خود می کشید. حال، منجی با کلامی که همچون نغمه ای دلنشین بر گوش شنوندگان می نشست گفت: «پسرم، دل قوی دار، گناهانت آمرزیده شد » )متی ۹: (. ۲MHFar 54.3

    بار تقصیر از جان مردگناهکار برداشته شد. او نمی توانست تردید داشته باشد. کلام عیسی قدرت او را آشکار می کند که می تواند راز دل ها را ببیند. چه کسی می تواند قدرت او را انکار کند که توانائی آمرزش گناهان را دارد؟ امید جای نومیدی و حرمان را می گیرد و خوشی جایگزین ملالت غم افزا می شود. درد جسمی مرد رفته بود و تمام وجود او متحول گردیده بود. او بیش از این درخواستی نکرد و در آرامش دراز کشیده بود، چنان شادمان بود که کلمات از توصیف آن قاصر بود.MHFar 55.1

    بسیاری با علاقه ای نفس گیر به این تغییر عجیب نگاه می کردند. بسیاری حس می کردند که کلام مسیح دعوتی برای آنان است. آیا بیماری بخاطر گناه گریبانگیر آنان نشده بود؟ آیا آنان برای رهایی از این گرانباری بیمناک نبودند؟ ولی فریسیان ترسناک از اینکه نفوذ خود را در میان جماعت از دست بدهند در دلهای خویش گفتند «چرا این شخص چنین میگوید؟ این کفر است. چه کسی جز خدا میتواند گناهان را بیامرزد؟ » )مرقس : ۷(. ۲MHFar 55.2

    عیسی بر آنان که از ترس به خود جمع شده و خود را عقب کشیده بودند چشم دوخته و گفت: «چرا این افکار پلید را در دل خود می پرورانید؟ آیا گفتن اینکه گناهت آمرزیده شد آسانتر است یا گفتن برخیز و راه برو؟ » اما خواهید دانست که فرزند خدا بر روی زمین حق آمرزیدن گناه را دارد ،” سپس رو به مرد افلیج کرد و گفت «برخیز بستر خود را بردار و به خانه ات برو » )متی ۹: - (. ۴ ۶MHFar 55.3

    آنگاه او که بر روی بستر نزد عیسی برده شده بود با قوت جوانی و چالاکی بر روی پاهای خود ایستاد. و بلادرنگ «او برخاست و فوراً تشک خود را برداشت و در برابر چشم همه خارج شد. همه بسیار تعجّب کردند و خدا را حمدکنان میگفتند: ما تا به حال چنین چیزی ندیده ام » )مرقس : ۱(. ۲ ۲MHFar 55.4

    چیزی کمتر از قدرت آفرینندگی نمی توانست س متی جسم رو به زوال ا او را احیا کند. همان صدایی که از زندگی و حیات با مرد سخن گفت، که از خاک زمین انسان را خلق کرده بود حیات را به آن افلیج رو بموت بازگرداند. و همان قدرتی که به جسم حیات بخشید قلب را تازه کرده بود. او که «با کلام وی دنیا آفریده شد و به امر او هستی به وجود آمد » )مزامیر ۳۳ : ۹(، با جانی که در تخطی و گناه مرده بود از حیات سخن گفت. شفای جسم اثباتی از قدرت بود که قلب را احیا و تازه کرده بود. مسیح به افلیج فرمان داد تا برخاسته و راه برود «تا بداند که فرزند انسان بر روی زمین قدرت شفای گناهان را دارد .»MHFar 55.5

    مرد فلج در مسیح شفای جسم و روح یافت. او به سلامت روح نیاز داشت قبل از اینکه بتواند قدر س مت جسم را بداند. قبل از اینکه بیماری جسم ا بتواند شفا یابد، مسیح باید ذهن او را خلاصی و آرامش بدهد و جان او را از گناه تطهیر نماید. این درس نمی توانست نادیده گرفته شود. امروزه هزاران نفر از بیماری جسمی رنج می برند که مانند افلیج مشتاق این پیام هستند که «گناهان تو آمرزیده شد ». بار گناه با بیقراری و خواهش های ارضاء نشده، بنیان و ریشه بیماری های آنان بود. آنان نمی توانستند خلاصی یابند تا اینکه نزد شفا دهنده جان بروند. آرامشی که تنها او می توانست ارزانی دارد انرژی حیات را در ذهن و و س متی را در جسم احیا نماید. اMHFar 56.1

    تاثیری را که شفای افلیج بر مردم ایجاد کرد مانند این بود که گوئی آسمان گشوده شده و ج ل جهان ماوراء را آشکار نمود. وقتی که مردی که درمان ا شده بود از میان جماعت گذشت، برکت خدا در هر گام او مشاهده می شد گوئی که سنگینی بارگران او همچون وزن پَری سبک شده، مردم با صورتهای حیرت زده که به او دوخسته شده بود به عقب رفته تا برای او راه باز شود ] 78 [ و در میان خود نجوا می کردند که «امروز شاهد چیزهای عجیبی بودیم ”)لوقا : ۶(. ۵ ۲MHFar 56.2

    او به سادگی و آهستگی بستری را با خود حمل می کرد که تا مدت کوتاهی پیش از آن بر روی آن حمل می شد و هنگامی که به خانه و خانواده خود بازگشت شادی عظیمی بر پا شد. آنان در اطراف او با اشک های خوشحالی جمع شده و به سختی می توانستند با چشمان خود چنین چیزی را باور کنند. او با قوت و چالاکی یک مرد جوان در مقابل آنان ایستاد. آن پاهایی که تا چندی پیش بی حس بود الان سریعا به اراده او حرکت می کردند. عضلاتی که جمع شده و همچون سربی سخت و بی رنگ شده بودند اینک تازه و گلگون بودند. با با استواری و راحتی گام بر می داشت. خوشی و امید در تمامی خطوط سیمای او نوشته شده بود و تجلی خلوص و آرامش جای خود را به نشان های گناه و رنج داده بودند. غریو شکرگزاری شادمانه در آن خانه برپا شده بود و خداوند از طریق فرزند خود ج ل یافته بود، که امید با به آن نا امید و قوت را به آن ضربت دیده ا ارزانی کرده بود. این مرد و خانواده اش آماده بودند تا زندگی خود را برای عیسی بگذارند. هیچ تردیدی ایمان آنان را تیره و تار نکرد، هیچ بی ایمانی وفارداری نسبت به او را تباه ننمود، آن کسی که نور را به خانه تاریک آنان آورده بود.MHFar 56.3

    ای جان من خداوند را ستایش کن! ای تمام وجود من، نام مقدّس او را سپاس بخوان؛ ای جان من، خداوند را ستایش کن! و احسانهای او را فراموش نکن؛ او تمام گناهان مرا میبخشد و همة مرضهایم را شفا میدهد؛ مرا از دست مرگ میرهاند و با مهر و محبّت پایدار خود، مرا برکت میدهد؛ مرا از نعمات خود بهرهمند میکند، تا مانند عقاب، جوان و قوی بمانم؛ خداوند، عدالت را برای مظلومان بجا میآورد و از حق ایشان دفاع میکند؛ او ارادة خود را به موسی آشکار ساخت و قوم اسرائیل، معجزات او را دیدند؛ خداوند، رحیم و مهربان است.MHFar 57.1

    دیرغضب و بسیار رئوف؛ کینه به دل نمیگیرد و خشم او دیر نمیپاید؛ ما را بر حسب گناهانمان مجازات نمیکند و طبق خطاهایمان ما را تنبیه نمینماید؛ زیرا به اندازهای که آسمان از زمین بلندتر است، به همانقدر محبّت پایدار خداوند بر آنانی که او را گرامی میدارند، عظیم است؛ به اندازهای که مشرق از مغرب دور است، به همانقدر گناهان ما را از ما دور میسازد؛ همانقدر که پدر با فرزندان خود مهربان است، همانطور نیز خداوند با کسانی که او را گرامی میدارند، مهربان است؛ زیرا میداند که ما چگونه سرشته شدهایم و به یاد میآورد که ما از خاک هستیم )مزامیر ۱۰۳ : ۱- ۱۴ (.MHFar 57.2

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents