«آیا میخواهی خوب و سالم شوی؟ ”

«در اورشلیم نزدیک دروازهای معروف به دروازة گوسفند استخری با پنج رواق وجود دارد که به زبان عبری آن را بیت حسدا میگویند در آنجا عدّة زیادی از بیماران، نابینایان لنگان و مفلوجان دراز کشیده و منتظر حرکت آب بودند »)یوحنا : و ۳(. ۲ ۵MHFar 57.3

در برخی فصول آب های استخر به جنبش در می آمد و بطور عموم اعتقاد بر این بود که در نتیجه قدرت ماوراءالطبیعه چنین میش ود و هر کسی که پس از ارتعاش آب بعنوان اولین نفر وارد حوضچه بشود از تمامی امراض خود شفا خواهد یافت. صدها نفر از افرادی که رنج می بردند برای دیدن آن مکان می رفتند؛ ولی جمعیت آنقدر زیاد بود که وقتی آب تکان می خورد همه با شتاب هجوم می بردند و زنان و کودکان و افرادی که ضعبف تر بودند زیر پاهای مردان بر زمین می خوردند. بسیاری از مردم نمی توانستند نزدیک استخر بشوندو بسیاری که به نزدیکی حوضچه می رسیدند به محض رسیدن می مردند. چادر هایی در نزدیکی آنجا برپا شده بود که بیماران بتوانند از گرمای روز و از سرمای شب محافظت شوند. برخی بودند که شب ها را در این اتراق ها بسر می بردند و روز ها پس از روز دیگر به لبه آن حوضچه با امید عبث برای تسکین می خزیدند.MHFar 57.4

عیسی در اورشلیم بود و به تنهایی در تعمق و دعا بود و به کنار حوضچه آمد. او این دردمندان رنجور را دید که به امید شانسی برای درمان به حوضچه نگاه می کنند. و مشتاق بود تا قدرت شفا دهنده خود را بکار گیرد و هر یک از مصیبت دیدگان را س متی عطا کند. ولی روز سبت بود. جماعت برای ا عبادت به معبد می رفتند و او می دانست که چنان عمل شفایی تعصب یهودیان را بر انگیخته خواهد کرد و باعث کوتاه شدن کار او می شد.MHFar 58.1

ولی منجی موردی دید که در حد زیاد دردمند و رنجور بود. مردی درمانده که برای سی و هشت سال علیل شده بود. بیماری او تا حد زیادی در اثر عادتهای اهریمنی خود او بود و به آن بعنوان غضب خدا نگاه می شد. او تنها و بی یاور، که حس می کرد از رحمت خدا بدور افتاده برای سال ها در محنت و رنج بسر برده بود. در زمان هایی که انتظار می رفت آب به لرزش در آید، کسانی که بخاطر درماندگی او حس ترحم داشتند او را بر بستر حمل می کردند. ولی در لحظه مطلوب هیچ کسی را نداشت تا به او کمک نماید. او ارتعاش آب را دیده بود ولی هرگز قادر نبود تا خود را بیش از لبه حوضچه برساند. دیگران که قوی تر از او بودند قبل از او به آب می پریدند. آن مرد بیچاره، درمانده مصیبت زده قدرت رقابت با جماعت خودخواه که در تق ا بودند را نداشت. ت ش های مُجدّانه او برای رسیدن به هدف و اضطراب ا ا و نومیدی دائمی به سرعت قوت باقی مانده او را فرسایش می داد.MHFar 58.2

هنگامی که مرد بیمار که بر روی تشک خود دراز کشیده و گهگاهی سر خود را بالا می گرفت تا به حوضچه نگاهی بیندازد، توجه او با صورتی پرعطوفت و دلسوز که بر او خم شد و گفت: «آیا می خواهی خوب و سالم شوی؟ »، جلب گردید. امید به دل او بازگشت. ام حس کرد که به طریقی قرار است به او کمک شود. ولی بارقه امید بزودی از دست رفت. او بیاد آورد که چگونه ت ش کرده بود تا خود را به حوضچه برساند و حال امید کمی ا به زندگی داشت تا اینکه آب دوباره به ارزش در آید. او با خستگی صورت خود را بازگردانده و گفت «ای آقا، وقتی آب به حرکت می آید کسی نیست که به من کمک کند و مرا در استخر بیاندازد؛ تا من از جایم حرکت میکنم، شخص دیگری پیش از من به داخل میرود » عیسی به او فرمان داد «بستر خود را برداشته و راه برو » )آیات - ٨(. با امیدی کم مرد بیمار به عیسی نگاه ۶ کرد. تجلی سیمای او، لحن صدای او مانند دیگران نبود. محبت و قدرت بنظر می رسید که حضور او ساطع می شود.ایمان فرد علیل کلام عیسی را اجابت نمود. بدون پرسشی اراده نمود تا اطاعت نماید هنگامی که چنین نمود، تمامی جسم او واکنش نشان داد.MHFar 58.3

هر تار عصبی و عضله با حیاتی تازه به جنبش در آمد و تاثیر س متی ا به پاهای علیل رسید. همچون فنر جهیده و با استواری و راحتی راه رفت و خداوند را بخاطر قوتی که بتازگی یافته بود شکرگزاری نمود. MHFar 59.1

عیسی به مرد علیل ضمانت مدد الهی نداده بود. آن مرد اگر ]شرط گذاشته و گفته بود «سرورم اگر مرا س متی ببخشی، از کلامت فرمانبرداری ا خواهم نمود ». ممکن بود در شک و تردید بماند و از این رو شانس و اقبال خود را از شفا یافتن از دست بدهد. ولی نه، او کلام عیسی را باور کرد، باور کرد که او سالم می شود؛ و بلادرنگ همت گماشت و خداوند به او قوت بخشید؛ او اراده کرد تا راه برود و راه رفت. با عمل کردن به کلام مسیح، او صحیح و سالم شد.MHFar 59.2

ما با گناه خود را از زندگی با خدا جدا کرده ایم. جان های ما فلج شده است. ما با خودمان قادر نیستیم تا زندگی مقدس داشته باشیم مانند مردی که با ضعف قادر به راه رفتن نبود. بسیاری درماندگی خود را درک می کنند؛ آنان مشتاق زندگی روحانی هستند که آنان را در همانگی و توازن با خدا در بیاورد و در ت ش و مجاهدت هستند تا به آن نائل گردند. ولی در بطالت و ا بیهودگی. آنان با عجز و نومیدی فریاد بر می آوردند «من چه آدم بدبختی هستم! این بدن، مرا به سوی مرگ میکشاند. چه کسی میتواند مرا از دست آن آزاد سازد؟ » )رومیان ۷: ۴(. افسردگان و کسانی که در رنج و تق هستند ۲ ا مشاهده کنند. منجی به روی فدیه دادگان خویش خم شده و با عطوفت غیرقابل وصفی با ترحم می گوید «آیا می خواهید تا سالم و خوب بشوید؟ » او به شما فرمان میدهد تا برخاسته و در س مت و آرامش باشید. ا منتظر این حس نباشید که خوب بشوید. به کلام منجی ایمان داشته باشید. اراده و خواست خود را به مسیح بسپارید. اراده و خواست ما در دستان اوست و با کلامی از او قوت خواهید یافت. هر کردار اهریمنی که باشد، که با افراط و تفریط در عیاشی جسم و جان شما را خمیده کرده باشید، مسیح قادر است و اشتیاق دارد تا شما را خلاصی بخشد. او حیات را به جانی که در «خطا و گناه مرده باشد » )افسسیان : ۱(، ارزانی خواهد داشت. او فردی را ۲ که در اسارت ضعف و بیچارگی زنجیر گناه است را آزاد می سازد.MHFar 59.3

حس گناه چشمه حیات را زهرآگین نموده است. ولی مسیح می گوید «گناه شما را بر می دارم؛ به شما آرامی خواهم بخشید. شما را با خون خود خریده ام. به من تعلق دارید. فیض من اراده تضعیف شده شما را تقویت خواهد نمود؛ ندامت شما را از گناه بر خواهم داشت ». وقتی که وسوسه به شما هجوم می آورد، وقتی نگرانی و سرگشتگی شما را احاطه می کند، وقتی که افسرده و نا امید هستید، تسلیم یاس و فروماندگی شده اید، به عیسی نگاه کنید و ظلمتی که شما را در بر گرفته با نور درخشان حضور او دفع می شود. وقتی که گناه برای تسلط بر جان شما در تق می باشد و ضمیر را رنج ا می دهد، به منجی نگاه کنید. فیض او برای مقهور کردن گناه کافی است. بگذارید تا قلب سپاسگزار شما که با بلاتکلیفی می لرزد به سوی او بچرخد. به امیدی که برای شما مقرر گردیده متمسک شوید. مسیح در انتظار است تا شما را در خانواده خود بپذیرد. قوت او به شما کمک خواهد نمود تا بر ضعفتان فائق آئید؛ او شما را قدم به قدم رهبری خواهد نمود. دستان خود را در دستان او بگذارید و بگذارید تا شما را راهنمایی کند.MHFar 60.1

هرگز حس نکنید که او از شما بسیار دور است. او همیشه نزدیک است. حضور محبانه او شما را احاطه می کند. به او طوری نگاه کنید که آن یگانه و تنها فردی است که دوستدار شماست. او از شما می خواهد که نه تنها ردای او را لمس کنید بلکه با او بطور دائم در تماس بوده و گام بردارید.MHFar 60.2