Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
پاتریاخها و انبیا - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    ۲۴ - “فَصَح”

    زمانی که درخواست رها کردن بنی اسرائیل برای نخستین بار در حضور فرعون مصر اعلام شد، درباره وحشتناک ترین بلا به وی هشدار داده شده بود. موسی دستور یافته بود تا به فرعون اعلام کند، “خداوند چنین می گوید، اسرائیل، پسر من و نخست زاده من است. و به تو می گویم پسرم را رها کن تا مرا عبادت نماید، و اگر از رها کردنش ابا نمایی، همانا پسر تو، یعنی نخست زاده تو را می کشم.” اسرائیلیان با وجود اینکه از سوی مصریان تحقیر شده بودند، اما مورد احترام خداوند بودند و به عنوان امانت داران احکام او برگزیده شده بودند. با برکات و امتیازات ویژه ای که به ایشان اعطا شده بود، در میان اقوام از همه برتر بودند، همچنان که نخست زاده در میان برادرانش از همه برتر بود.PA 235.1

    بلایی که در آغاز، درباره آن به مصریان هشدار داده شد، باید آخر از همه نازل می شد. خداوند، دیر غضب و کثیر الاحسان است. او برای مخلوقاتی که به شباهت وی آفریده شده انده اهمیت قائل است. اگر از دست دادن محصولات، گله و رمه ها موجب توبه مصریان شده بود، فرزندان ایشان هلاک نمی شدند. لیک قوم مصر در مقابل اوامر الهی با لجبازی مقاومت کرده بود و اینک زمان نزول بلای آخر فرارسیده بود.PA 235.2

    موسی به دلیل اینکه از سوی فرعون به مرگ تهدید شده بود، اجازه نداشت تا مجدداً به حضور او برود، لیکن آخرین پیام خداوند باید به پادشاه متمرد ابلاغ می شد، و بار دیگر موسی با اعلان وحشتناک به حضور او آمده، گفت: “خداوند چنین می گوید، قریب به نصف شب در میان مصر بیرون خواهم آمد و نخست زاده ای که در زمین مصر باشد، از نخست زاده فرعون که بر تختش نشسته است، تا نخست، زاده کنیزی که در پشت دستاس باشد، و همه نخست زادگان بهایم خواهند مُرد. و نعره عظیمی در تمامی زمین مصر خواهد بود که مثل آن نشده، و مانند آن دیگر نخواهد شد. اما بر جمیع بنی اسرائیل سگی زبان حود را تیز نکند، نه بر انسان و نه بر بهایم، تا بدانید که خداوند در میان مصریان و اسرائیلیان فرقی گذارده است. و این همه بندگان تو به نزد من فرود آمده و مرا تعظیم کرده، خواهند گفت: تو و تمامی قوم که تابع تو باشند بیرون روید و بعد از آن بیرون خواهم رفت.” (کتاب خروج 11 آیات 4 تا ٨)PA 235.3

    پیش از اجرای این مجازات، خداوند در خصوص عزیمت بنی اسرائیل از مصر و به ویژه در مورد محفوظ ماندن از بلای قریب الوقوع، دستوراتی را از طریق موسی به ایشان اعلام کرد. هر خانواده ای، به تنهایی یا به اتفاق سایرین، باید بره ای “بی عیب” را ذبح کرده و خون آن را “بر هر دو قایمه، و سر در خانه” بپاشند تا فرشته مرگ که در نیمه شب می آمد، به مسکن ایشان وارد نشود. آنان باید گوشت ذبح شده را با نان فطیر و سبزیهای تلخ می خوردند. موسی به ایشان گفت. “آن را این طور بخورید: کمر شما بسته، و نعلین بر پایهای شما، و عصا در دست شما و آن را به تعجیل بخورید، چونکه فَصَح خداوند است.” (به کتاب خروج ١٢ آیات ١ تا ٢٨ مراجعه شود.)PA 236.1

    خداوند گفت: “در آن شب از زمین مصر عبور خواهم کرد و همه نخست زاداگان زمین مصر را از انسان و بهایم خواهم زد، و بر تمامی خدایان مصر داوری خواهم کرد. ... و آن خون علامتی برای شما خواهد بود، بر خانه هایی که در آنها می باشید. و چون خون را بینم، از شما خواهم گذشت و هنگامی که زمین مصر را می زنم، آن بلا برای هلاکت شما بر نخواهد آمد.”PA 236.2

    به یاد بود این رهایی عظیم، اسرائیلیان باید هر ساله عیدی را برای خداوند نگاه دارند، و آن را به عنوان یک قانون ابدی به تمامی نسلهای بعدی منتقل کنند. “این روز، شما را برای یادگاری خواهد بود، و در آن، عیدی برای خداوند نگاه دارید، و آن را به قانون ابدی، نسلا بعد نسل عید نگاه دارید.” و همانطور که این عید را در سالهای بعد نگاه می داشتند، باید داستان عظیم نجات را همانطور که موسی از ایشان خواسته بود، برای فرزندانشان باز گوی می کردند. “گویید، این قربانی فصح خداوند است. که از خانه های بنی اسرائیل در مصر عبور کرد، وقتی که مصریان را زد و خانه های ما را خلاصی داد.” PA 236.3

    از آن به بعد، نخست زاده انسان و بهایم باید از آن یهوه باشد. و تنها به واسطه کفاره بازگردانده شوند. زیرا هنگامی که نخست زادگان مصر نابود شدند، نخست زادگان بنی اسرائیل از روی رحمت زنده ماندند، و اگر قربانی به جهت کفاره به حضور خداوند تقدیم نمی کردند، آنان نیز در معرض چنین سرنوشت شومی قرار می گرفتند. خداوند فرمود: “جمیع نخست زادگان ز از آن منند. و در روزی که همه نخست زادگان زمین مصر را کشتم، جمیع نخست زادگان اسرائیل را، خواه از انسان، و خواه از بهایم برای خود تقدیس نمودم، پس از آن من می باشند.” (کتاب اعداد ٣ آیه 13). بعد از بنیان نهادن خیمه اجتماع، خداوند قبیله لاوی را به عنوان نخست زاده از میان قوم، برای خدمت در خیمه اجتماع و مذبح برگزیده و فرمود: “که ایشان از میان بنی اسرائیل به من بالکل داده شده اند، یعنی به عوض همه نخست زادگان بنی اسرائیل. ایشان را برای خود گرفته ام.” با این وجود تمامی قوم باید به نشانه تایید رحمت خداوند، فدیه ای را برای نخست زاده پسر، به او تقدیم می کردند. (کتاب اعداد ١٨ آیات 15و 16)PA 236.4

    فصح هم به عنوان باد بوده و هم یک سمبل، نه تنها به نجات از مصر، بلکه به نجات عظیم تری اشاره می کرد که به واسطه آن، مسیح نقشه خداوند را برای نجات قومش از اسارت گناه تحقق ر می بخشید. بره قربانی، مظهر “بره خداوند” است که تنها امید نجات ماست. پولس رسول می گوید: “مسیح بره فصح است که برای ما قربانی شده است.” (رساله اول قرنتیان ۵ آیه 7) ذبح شدن بره قربانی به تنهایی کافی نبود، بلکه خون آن می بایستی بر قایمه در پاشیده می شد. به همان طریق، فضایل خون مسیح باید بر جانهای ما پاشیده شود. باید ایمان داشته باشیم که او نه تنها برای تمامی جهان، بلکه برای هر کدام از ما مُرد. باید فضیلت مربوط به قربانی کفاره را به خودمان اختصاص دهیم. PA 237.1

    زوفای مورد استفاده در پاشیدن خون، مظهر طاهر کردن بود و بنابراین برای پاک کردن جذام و کسانی که به دلیل تماس با مرده نجس می شدند، استفاده می شد. اهمیت و مفهوم آن در دعاهای نویسنده مزامیر دیده می شود: “مرا با زوفا پاک کن تا طاهر شوم. مرا شست و شو کن تا از برف سفید تر گردم.” (کتاب مزامیر ۵١ آیه 7)PA 237.2

    بره قربانی میبایستی به طور کامل مهیّا می شد و استخوائی از آن شکسته نمی شد. به همان ترتیب، استحوانی از بره خدا که به خاطر ما مرد، شکسته نشد. این امر، هم چنین کامل بودن قربانی مسیح را معرفی می کرد. (کتاب خروج ١٢ آیه 46 و انجیل یوحنا ١٩ آیه ٣۶)PA 237.3

    گوشت بره قربانی باید خورده می شد. ایمان به مسیح برای آمرزش گناهان به تنهایی کافی نیست، بلکه باید به طور دائم قوت و تغذیه روحانی را از او و از طریق کلام او دریافت کنیم. مسیح گفت: “تا بدن پسر انسان را نخورید و خون او را منوشید، در خود حیات ندارید. هر که بدن مرا بخورد و خون مرا بنوشد، حیات جاویدان دارد.” او برای بیان منظور خود گفت: “سخنانی که من به شما گفتم، روح و حیات است.” (انجیل یوحنا 6 آیات ۵٣ و ۵۴ و ۶٣). مسیح شریعت پدرش را پذیرفت و اصول آن را در زندگی خویش به کار بُرد، و روح و مفهوم آن را آشکار کرد و قدرت بخشنده آن را در دل نشان داد. یوحنا می گوید: “و کلام ، انسان خاکی شد و میان ما مسکن گزید و ما بر جلال آن نگریستیم، جلالی در خور آن پسر یگانه که از جانب پدر آمد، پر از فیض و راستی.” (انجیل یوحنا 1 آیه ١۴). پیروان مسیح باید از تجربه او بهرمند شوند. آنان باید کلام خدا را دریافت و جذب کنند به طوری که به نیروی محرکه رفتار و اعمالشان تبدیل شود. آنان باید با قدرت مسیح به شباهت او در آیند و صفات آسمانی او را منعکس کنند. آنان باید بدن پسر خدا را بخورند و خون او را‌ بنوشند، و گرنه در ایشان حیات نخواهد بود. روحیه و عمل مسیح باید، روحیه و عمل شاگردانش بشود.PA 237.4

    بره ذبح شده باید با سبزیجات تلخ خورده می شد که اشاره ای بود به تلخی اسارت در مصر. از این رو، زمانی که از مسیح تغذیه می شویم، باید با ندامت قلبی باشد، به خاطر گناهانمان. استفاده از نان فطیر نیز معنی دار بود و در قوانین مربوط به فَصَح به صراحت امر شده بود و از سوی یحودیان با چنان دقتی رعایت می شد که در ایام عید در خانه هایشان خمیر مایه یافت نمی شد. به گونه ای مشابه، خمیر مایه گناه باید از تمام آنانی که از مسیح حیات و تغذیه دریافت می کنند، دور نگاه داشته شود. از این رو، پولس رسول به کلیسای قرنتس می نویسد: “خود را از خمیر مایه کهنه پاک سازید تا خمیر تازه باشید ... زیرا مسیح، بره فصح ما، قربانی شده است. س بیایید عید را نه با خمیر مایه کهنه، یعنی خمیر مایه بد خواهی و شرارت، بلکه با نان بی خمیر مایه صداقت و راستی برگزار کنیم.” (رساله اول قرنتیان 5 آیات 7و8) PA 238.1

    پیش از کسب آزادی، بردگان باید ایمانشان را به رهایی عظیمی که در حال تحقق یافتن بود، نشان می دادند، علامت خون می بایستی به خانه هایشان قرار داده می شد و آنان باید خود و خانواده هایشان را از مصریان جدا کرده و در خانه هایشان باقی می ماندند. اگر اسرائیلیان هر یک از مواردی را که به ایشان دستور داده شده بود، نادیده می گرفتند، اگر بره را ذبح می کردند، اما خون آن را بر قایمه درهای خانه هایشان نمی پاشدند، و اگر از خانه هایشان خارج می شدند، زنده نمی ماندند. آنان ممکن بود صادقانه فکر کنند که همه آنچه را ضروری بوده، انجام داده باشند، اما صداقت ایشان، آنان را نجات نمی داد. همه آنانی که از دستورات خداوند اطاعت نمی کردند، نخست زادگانشان را از دست می دادند.PA 238.2

    قوم اسرائیل میبایستی ایمان خویش را با اطاعت نشان می داد. از این رو، همه آنانی که امیدوارند تا به واسطه فضایل خون مسیح نجات یابند، باید بدانند که خود ایشان نیز برای بدست آوردن نجات باید کاری انجام دهند. هر چند مسیح تنها کسی است که می تواند ما را از مجازات گناه آزاد کند، اما ما هم باید از گناه دست کشیده و به اطاعت روی آوریم. انسان با ایمان نجات خواهد یاهت، نه با اعمال، لیکن ایمان او باید با اعمالش نشان داده شود.PA 239.1

    خداوند پسر خود را داد تا به عنوان فدیه ای برای گناهان جان خود را فدا کند، او نور حقیقت و طریق حیات را نشان داده است و امکانات، فرامین و امتیازات را داده است و اینک، انسان باید با این عوامل نجات دهنده همکاری کند، او باید از کمکهایی که خداوند مهیا کرده است، قدردانی کرده و از آنها استفاده کند. و تمامی احکام الهی را باور کرده و از آنها اطاعت کند. PA 239.2

    هنگامی که موسی شرایط خداوند برای نجات اسرائیل را اعلام کرد، “قوم به روی در افتاده، سجده کردند.” (کتاب خروج ١٢ آیه ٢٧). امید فرحبخش آزادی، خبر وحشتناک مربوط به مجازات قریب الوقوع بر ستمگرانشان، نگرانی ها و زحماتی که لازمه خروج سریع ایشان بود، همه اینها برای لحظاتی در قدردانی از نجات دهنده مهربان به کلی از بین رفته بود. بسیاری از مصریان وادار شده بودند تا به خدای عبرانیان به عنوان تنها خدای حقیقی اعتراف کنند، و همین افراد، اینک التماس می کردند تا در هنگام عبور فرشته مرگ از زمین مصر، در خانه های اسرائیلیان پناه داده شوند. آنان با شادمانی مورد استقبال قرار گرفته و از آن زمان به بعد، عهد کردند که خدای یعقوب را عبادت کنند و به همراه قوم او از مصر خارج شوند.PA 239.3

    اسرائیلیان از دستوراتی که خداوند داده بود، اطاعت کردند. آنان به آرامی و مخفیانه مقدمات خروجشان را آماده کردند. خانواده ها گرد هم آمدند و بره فصح ذبح شد و گوشت آن بر آتش بریان شد و نان فطیر و سبزیجات تلخ آماده گردید. پدر و رئیس خانواده، خون بره ذبح شده را بر قایمه در پاشیده و به خانواده خویش در درون خانه ملحق شد. بره فصح با عجله و در سکوت خورده شد. مردم در ترس و وحشت به دعا و مراقبت پرداختند و قلبهای پیر و جوان با ترسی غیر قابل توصیف در سینه می طپید.PA 239.4

    پدران و مادران نخست زاده محبوبشان را در میان بازوانشان فشرده بودند، اما خانه های اسرائیلیان از غضب فرشته مرگ در امان ماند. علامت خون به نشانه حمایت منجی، بو قایمه درهای ایشان بود و فرشته مرگ به درون آنها وارد شد.PA 239.5

    در نیمه شب، “نعره عظیمی در مصر بر پا شد، زیرا خانه ای نبود که در آن مرده ای نباشد. جمیع نخست زادگان زمین مصر، از نخست زاده فوعون که بر تخت نشسته بود تا نخست زاده اسیری که در زندان بود و همه نخست زاده های بهایم کشته شدند.” در سراسر زمین مصر، چشم و چراغ هر خانه، از بین رفته بود. فریاد و فغان عزاداران فضا را پر کرده بود. پادشاه و درباریان، ما صورتهای رنگ پریده و پاهای لرزان، در مقابل وحشت غلبه ناپذیر مبهوت شده بودند. فرعون به یاد آورد، که چگونه زمانی فریاد زده بود: “یهوه کیست، که قول او وا بشنوم و اسرائیل را رهایی دهم؟ یهوه را نمی شناسم و اسرائیل را نیز رها نخواهم کرد.” اینک غرور گستاخانه او ذلیل شده بود. او “موسی و هارون را در شب طلبیده، گفت: برخیزید! و از میان قوم من بیرون شوید، هم شما و جمیع بنی اسراعیل رفته، خداوند را عبادت نمایید، چنانکه گفتید، گله ها و رمه های خود را نیز برداشته و بروید، و مرا نیز برکت دهید.” مشاوران پادشاه و هم چنین مصریان نیز “بر قوم الحاج نمودند تا ایشان را بزودی از زمین روانه کنند، زیرا گفتند ما همه مرده ایم.” PA 240.1

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents