Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
آرزوی اعصار - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 23—«ملكوت خداوند نزديك است»

    عيسي پس از گرفتار شدن يحيي به جليل رفت. او بشارت خدا را اعلام مي كرد و مي گفت، “زمان به كمال رسيده و پادشاهي خدا نزديك شده است، توبه كنيد و به اين بشارت ايمان آوريد.” (مرقس 1 آيات 14 و 15).AA 202.1

    ظهور مسيح، نخستين بار در يهوديه اعلام شده بود. در معبد اورشليم، تولد يحيي، پيش قراول مسيح به زكريا هنگامي كه در مذبح خدمت مي كرد، اعلام شده بود. فرشتگان بر فراز تپه هاي بيت للحم تولد عيسي را اعلام كرده بودند و مغان در جستجوي او به اورشليم آمده بودند. شمعون و حنّا در معبد اورشليم الوهيت عيسي را تاييد كرده بودند. “اورشليم و تمامي سرزمين يهوديه” موعظه يحياي تعميد دهنده را شنيده بود و فرستادگان شوراي عالي يهود، همراه با جمعيت انبوه، شهادت او درباره عيسي را شنيده بودند. مسيح در يهوديه، نخستين شاگردانش را پذيرفته بود و بيشتر خدمت اوليّه او در اين شهر سپري شده بود. اقتدار الهي او در تطهير هيكل، معجزات شفابخش و تعليم حقايق الهي و معجزه شفابخش او در كنار حوض بيت حسدا كه در مقابل شوراي عالي يهود انجام شده بود، همه و همه، گواه اين بود كه او پسر خداست.AA 202.2

    اگر رهبران اسراييل به مسيح ايمان آورده بودند. او نيز ايشان را در مقام رسولان خويش براي گسترش انجيل در سراسر جهان مفتخر مي كرد.AA 202.3

    در ابتدا به ايشان فرصت داده شد تا مبشران پادشاهي و فيض خدا باشندو امّا اسرائيل از زمان مبتلا شدنش به مصيبت آگاه نبود. حسادت و بي اعتمادي رهبران اسرائيل به دشمني آشكار تبديل شد و دلهاي ايشان از عيسي رويگردان شد.AA 202.4

    شوراي عالي يهود پيام مسيح را رد كرده و تصميم به قتل او گرفته بود، بنابراين عيسي از اورشليم و از كاهنان، از معبد، از رهبران ديني و مردمي كه بر اساس شريعت تعليم ديده بودند، دور شده و به افراد ديگري روي آوردو او پيامش را به اين افراد اعلام كرد و در ميان ايشان كساني را برگزيد تا انجيل را به همه اقوام منتقل كنند.AA 202.5

    انكار كردن نور و حيات انسان از سوي اولياي امور مذهبي در زمان مسيح، در نسل هاي بعدي نيز ادامه يافت. داستان عزيمت مسيح از يهوديه بارها و بارها در طول تاريخ تكرار شده است. بعدها، هنگامي كه اصلاح طلبان، كلام خدا را موعظه كردند، هدفشان اين نبود كه خود را از كليساي روم جدا كنند. با اين حال رهبران مذهبي نور حقيقت را تحمّل نمي كردند، در نتيجه، حاملان حقيقت وادار شدند كه به جستجوي طبقه ديگري از مردم بپردازند كه براي دريافت حقيقت اشتياق بيشتري داشتند. در زمان ما، عده معدودي از به اصطلاح اصلاح طلبان از همان روحيه و اعتماد به نفس برخوردار مي باشند و تعداد كمي از ايشان به نداي خداوند گوش فرا داده و آماده اند تا حقيقت را تحت هر پوشش بپذيرند.AA 203.1

    غالب اوقات آناني كه از اقدامات اصلاح طلبان پيروي مي كنند، تحت فشار قرار مي گيرند تا براي اعلام صريح تعاليم خداوند كليساهاي مورد علاقه خودشان را ترك كنند و بسياري اوقات آناني كه در جستجوي حقيقت هستند، براي نشان دادن الگوي اطاعت به ديگران، مجبور به ترك كليساي پدرانشان مي شوند.AA 203.2

    مردمان ناحيه جليل از سوي علماي دين در اورشليم به عنوان مردمي خشن و بي سواد مورد تحقير قرار مي گرفتند، در حالي كه آنان نسبت به اعمال و تعاليم منجي علاقه بيشتري نشان مي دادند. آنان از جديّت و صداقت بيشتري برخوردار بوده و تحت سلطه تعصب نبودند و به همين دليل اذهان ايشان براي شنيدن و دريافت حقيقت آماده تر بود. در عزيمت به جليل، عيسي قصد نداشت از مردم كناره گيري كند. استان جليل در آن زمان محل سكونت اقوام مختلفي بود و عيسي مي توانست با گروه هاي مختلفي از مردم سخن بگويد.AA 203.3

    عيسي با عبور از ناحيه جليل به تعليم مردم پرداخته و مريضان را شفا مي داد. جمعيت بسياري از شهرها و روستاهاي اطراف جليل در اطراف او گرد آمدند، حتي بسياري از يهوديه و استانهاي مجاور به ايشان ملحق شدند، طوري كه عيسي مجبور مي شد غالب اوقات به خاطر رعايت احتيتط، خود را از مردم پنهان كند. اشتياق جمعيت براي ديدن عيسي به اندازه اي زياد بود كه موجب مي شد تا مقامات رومي از ترس و آشوب و قيام تدابير لازم را اتخاذ كنند. تا آن زمان، جهان هرگز چنين دوره اي را تجربه نكرده بود. خداوند به ميان انسانها آمده بود و جانهاي گرسنه و تشنه اي كه مدتها با اشتياق براي نجات اسرائيل انتظار كشيده بودند، اكنون به واسطه فيض و رحمت منجي شادي مي كردند.AA 203.4

    محور اصلي موعظه مسيح اين بود كه، “زمان به كمال رسيده و پادشاهي خدا نزديك شده است، پس توبه كنيد و به اين بشارت ايمان آوريد.” بدين ترتيب، پيام انجيل كه از سوي خدا مسيح اعلام شده بود، بر پايه و اساس نبوتها استوار بود. واژه “زمان” كه عيسي به اتمام رسيدن آن را اعلام مي كرد، همان زماني بود كه از سوي جبرئيل فرشته خداوند به دانيال نبي اطلاع داده شده بود.AA 204.1

    فرشته درباره وا‍‍ژه “هفتاد هفته” به دانيال گفته بود ، “هفتاد هفته براي قوم تو و براي شهر مقدسّت مقرر مي باشد تا تقصيرهاي آنها تمام شود و گناهان آنها به انجام رسد و كفّاره به جهت عصيان كرده شود و عدالت جاوداني آورده شود و رويا و نبوت مختوم گردد و قدس الاقداس مسح شود.” (دانيال 9 آيه 24). در نبوت، يك روز نشانه يك سال مي باشد. (اعداد 14 آيه 34 و حزقيال 4 آيه 6)، هفتاد هفته، يا چهار صد و نود روز نشان دهنده چهار صد و نود سال مي باشد. نقطه آغاز اين زمان در نبوت دانيال داده شده است. “پس بدان و بفهم كه از صدور فرمان به جهت تعمير نمودن و بنا كردن اورشليم تا ظهور مسيح رئيس، هفت هفته و شصت و دو هفته خواهد بود.” يعني شصت و نه هفته يا چهار صد و هشتاد و سه سال.” (دانيال 9 آيه 25).AA 204.2

    بازسازي معبد اورشليم بر طبق فرمان اردشير دراز دست در پاييز سال چهار صد و پنجاه و هفت قبل ازميلاد به انجام رسيد. (عزرا 6 آيه 14 — و 7 آيات 1 و 9).AA 204.3

    از اين زمان تا پاييز سال 27 بعد از ميلاد چهار صد و هشتاد و سه سال سپري شد و بر مبناي نبوت دانيال، ماشيح، مسيح موعود مي بايستي در اين زمان ظهور كند. در سال بيست و هفت بعد از ميلاد عيسي تعميد گرفت و با روح القدس مسح شد و درست پس از آن، خدمت خويش را آغاز كرد و پس از آن اين پيام اعلام شد كه ، “وقت به كمال رسيد.”AA 204.4

    آنگاه فرشته به دانيال گفت،AA 204.5

    “و او با اشخاص بسيار در يك هفته [هفت سال] عهد را استوار خواهد ساخت.” بعد از اينكه منجي خدمت خويش را آغاز كزد، مژده انجيل ميبايستي براي هفت سال بويژه به قوم يهود موعظه شود، سه سال و نيم به وسيله خود مسيح و سه سال و نيم به وسيله شاگردانش. “و در نصف آن هفته قرباني و هديه را مرقوم خواهد كرد.” (دانيال 9 /ايه 27).AA 204.6

    در بهار سال 31 بعد از ميلاد، قرباني واقعي، يعني مسيح در جلجتا مصلوب مي شود و پس از آن پرده قدس الاقدس از ميان به دو نيم پاره شد و اين واقعه نشان مي داد كه اهميت و قداست آيين هاي قرباني سپري شده و دوره قرباني و نذر به پايان رسيده است.AA 204.7

    يك هفته، يهني هفت سال، در سال 34 بعد از ميلاد به پايان رسيد. پس از آن يهوديان با سنگسار كردن استيفان نهايتا انجيل را انكار كردند و شاگرداني كه به خاطر جفا و شكنجه، پراكنده شده بودند به “هر جا كه پا مي نهادند، به كلام بشارت مي دادند.” (اعمال 8 آيه 4) و پس از مدت كوتاهي سولس كه بر ايمان داران جفا مي كرد به عيسي ايمان آورد و به پولس، رسول امتها تبديل گرديد.AA 205.1

    زمان ظهور مسيح، زمان مسح شدن او از سوي روح القدس، مرگ او و زمان اعلام بشارت انجيل به اقوام غير يهودي به طور بسيار صريحي در نبوتهاي عهد عتيق پيشگويي شده بود. قوم يهود اين فرصت را داشت تا نبوتها را درك كرده و به انجام رسيدن اين نبوتها را در ماموريت عيسي تشخيص دهد.AA 205.2

    مسيح مطالعه نبوتها را به شاگردانش توصيه كرده بود. او با اشاره به نبوت داده شده به دانيال و در ارتباط با زمان وقوع آنها گفته بود، “هر كه خواند دريافت كند.” او بعد از قيام از مرگ، آنچه را كه “تمامي انبياء” در ارتباط با او گته بودند، براي شاگردانش شرح داد. منجي از طريق تمام انبياء سخن گفته بود. “روح مسيحيان در ايشان” از پيش بر رنجهاي مسيح و جلال پس از آن شهادت مي داد. (اول پطروس 1 آيه 11).AA 205.3

    آن فرشته اي كه با پيام الهي به نزد دانيال آمده بود و پس از پسر خدا، بالاترين مقام را داشت، همان جبرئيل بود. جبرئيل همان فرشته اي است كه مسيح فرستاد تا وقايع آينده و اموري را كه مي بايد به زودي واقع شود، به شاگرد محبوبش يعني يوحنا آشكار كند تا براي آناني كه كلام نبوت را خوانده و شنيده و آن را نگاه مي دارند، بركت عظيمي را اعلام نمايد.” (مكاشفه 1 آيه 3).AA 205.4

    يهوه كاري نمي كند جز اينكه سرّ خويش را به بندگان خود يعني انبياء مكشوف سازد” در حالي كه “چيزهاي مخفي از آن يهوه خداي ماست. “امّا چيزهاي مكشوف تا به ابد از آن ما و فرزندان ماست.” (عاموس 3 آيه 7 — و تثنيه 29 آيه 29).AA 205.5

    خداوند اين چيزها را به ما داده است و بركات او شامل حال كساني است كه با دعا و نيايش به مطالعه نبوتهاي كتب مقدسه مي پردازند. همانطوري كه پيام مربوط به ظهور اوليه مسيح، از پادشاهي فيض او خبر داد، به همان ترتيب پيام مربوط به ظهور ثانويه او از پادشاهي جلال او خبر خواهد داد. پيام ثانويه او نيز مانند پيام اوليه، بر پايه نبوتها استوار است. سخنان فرشته به دانيال در ارتباط با زمان هاي آخر مي بايستي در زمانهاي آخر فهميده شود. در آن زمان، “بسياري به سرعت تردّد خواهند نمود و علم افزوده خواهد گرديد” و “شريران، شرارات خواهند ورزيد و هيچ كدام از شريران نخواهند فهميد، ليكن حكيمان خواهند فهميد.” (دانيال 2 آيات 4 تا 10).AA 205.6

    خود منجي، نشانه هاي مربوط به ظهور خويش را اعلام مي كند، آنجا كه مي فرمايد، “به همين سان، هرگاه ببينيد اين چيزها رخ دهد، در مي يابيد كه پادشاهي خدا نزديك شده است.” و “بهوش باشيد، مبادا عيش و نوش و مستي و نگراني هاي زندگي دلتان را سنگين سازد و آن روز چون داامي به ناگاه غافلگيرتان كند.” “پس هميشه مراقب باشيد و دعا كنيد تا بتوانيد از همه اين چيزها كه به زودي رخ خواهد داد، در امان بمانيد و در حضور پسر انسان بايستيد.” (لوقا آيات 21 و 34 و 36).AA 206.1

    اكنون به زمان پيشگويي شده در اين آيات نزديك شده ايم. زمانهاي آخر فرا رسيده استمهر نبوتهاي انبياء گشوده شده است. اشارات با شكوه و اخطارهاي جدي انبياء به ظهور پر جلال خداوندمان كه بسيار نزديك است اشاره مي كند.AA 206.2

    يهوديان كلام خدا را به غلط تعبير كرده و از آن بد استفاده كردند. آنان از زمان وقوع مصيبت اطلاع نداشتند. سالهاي خدمت مسيح و شاگردانش آخرين سالهاي ارزشمند فيض به قوم برگزيده را در توطئه و طرح ريزي براي قتل رسولان خداوند سپري كردند. اميال دنيوي ايشان را جذب كرده بود و پيشنهاد پادشاهي خداوند به ايشان بي ثمر بود. پادشاهي اين جهان، امروز نيز اذهان مردم را به خود جلب مي كند و موجب مي شود تا مردم نسبت به تحقق سريع نبوتها و نزديك شدن ملكوت خداوند، بي توجهي كنند.AA 206.3

    “اما شما اي برادران، در تاريكي نيستيد تا آن روز چون دزد غافلگيرتان كند. شما همه فرزندان نور و فرزندان روزيد، ما به شب و تاريكي تعلق نداريم، پس همانند ديگران به خواب نرويم، بلكه بيدار و هشيار باشيم.” (اول تسالوكيان 5 آيات 4 تا 6).AA 206.4

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents