Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
آرزوی اعصار - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 7—«كودكي عيسي»

    كودكي و جواني عيسي در دهكده اي كوچك و كوهستاني سپري شد. حضور او در هر نقطه اي از اين جهان مي توانست مايه افتخار و مباهات باشد. كاخهاي سلاطين با پذيرايي از او به عنوان ميهمان به خود افتخار مي كردند. اما او از خانه هاي ثروتمندان، دربارهاي سلطنتي، و كانونهاي علم و فرهنگ چشم پوشي كرد تا در ناصره حقير و گمنام سكونت گزيند.AA 47.1

    گزارش كوتاه سالهاي كودكي او در اين جهان، به مفهوم واقعي اش، بسيار عالي و شگفت انگيز است. “و عيسي در سيرت و قامت و رضامندي نزد خدا و مردم ترقي مي كرد” او در نور و روشنايي پدرش در حكمت و قامت و رضامندي خدا و مردم ترقي مي كرد.” (لوقا 2 آيه 52) ذهن او فعال و نافذ بود و حالت تفكر آميز و حكيمانه اش وراي سن و سالش بود. رفتار او زيبا و دوست داشتني بود. قدرت فكري و جسمي او در مطابقت با قوانين دوران كودكي رشد مي كرد.AA 47.2

    عيسي نوجوان از منش بسيار والايي برخوردار بود. دستهاي مشتاق و ياري دهنده اش همواره براي خدمت به ديگران آماده بود. چنان آرامشي از خود نشان مي داد كه هيچ چيز قادر به برهم زدن آن نبود و چنان صداقتي كه هرگز درستي و شرافت را زير پا نمي گذاشت. او در حفظ اصول اخلاقي مانند صخره اي محكم و استوار بود و رفتار اون نشان دهنده فداكاري و از خود گذشتگي بود.AA 47.3

    مادر عيسي با جديت و دلگرمي، آشكار شدن قدرت او را مي ديد و علايم كمال را در شخصيت و رفتار او مشاهده مي كرد. او با خشنودي در صدد تشويق و دلگرمي ذهن روشن و پذيرنده او برآمد. او از طريق روح القدس حكمت يافت تا براي رشد و تربيت اين كودك با عوامل الهي همكاري نمايد، تنها كودكي كه مي توانست خدا را پدر خويش بخواند.AA 47.4

    در قديم الايام، افراد مومن قوم اسرائيل به تعليم و تربيت نوجوانان توجه زيادي را مبذول مي داشتند.AA 47.5

    خداوند مقرر فرموده بود كه درباره نيكويي ها و عظمت او كه به واسطه شريعت آشكار شده و در تاريخ اسرائيل نشان داده شده بود به كودكان تعليم داده شود. سرودها و دعاها و دروس كتاب مقدس ميبايستي با دقت به كودكان تعليم داده شود. پدران و مادران بايد به كودكان خود تعليم مي دادند كه شريعتخدا نشانه ي شخصيت و ذات اوست و همچنان كه اساس و اصول شريعت را در دلهايشان مي پذيرفتند، سيرت الهي در روح و جانشان نقش مي بست. بيشتر تعاليم به صورت شفاهي بود اما نوجوانان همچنين روايات و نوشته هاي عبراني را آموخته و طومارهاي عهد عتيق را مطالعه مي كردند.AA 48.1

    در ايام مسيح شهرها و دهكده هايي كه امكانات تعليم مذهبي را براي كودكان فراهم نمي كردند، زير لعن خدا تلقي مي شدند. با اين حال تعاليم كتب مقدسه فرم و شكل تشريفاتي به خود گرفته و احاديث و تشريفات مذهبي به ميزان زيادي جايگزين تعاليم كتاب مقدس گرديده بود. تعاليم حقيقي مي بايستي كودكان را به سويي هدايت مي كرد كه، “خدا را طلب كنند و او را تفحص كرده بيابند. ” (اعمال رسولان 17 آيه 27)AA 48.2

    ليكن معلمين يهود به آيين هاي تشريفاتي توجه زيادي نشان مي دادند. اذهان معلمين يهود انباشته از موضوعاتي بود كه فراگيري آنها براي كودكان و نوجوانان بي فايده و عبث بود. اين گونه تعاليم مورد تاييد مدارس عاليه در جايهاي آسماني نبود. چيزي كه به واسطه پذيرش شخصي از كلام خدا حاصل مي شد در سيستم آموزشي معلمين يهود هيچ جايگاهي نداشت. مردم با غرق شدن در تشريفات ظاهري فرصت نمي يافتند تا ساعاتي را در عبادت و پرستش خدا سپري كنند. آنان صداي خدا را كه با دلهايشان سخن مي گفت نمي شنيدند و در همان حال كه در پي كسب معرفت بودند، از منشاء منبع حكومت دور مي شدند. مبرم ترين مباني خدمت و عبادت خداوند مورد بي اعتنايي قرار گرفته بود.AA 48.3

    مفاهيم اساسي شريعت براي ايشان مبهم و ناشناخته بود. چيزي كه عالي ترين تعليم تلقي مي شد، به بزرگترين مانع در راه توسعه حقيقت تبديل شد. تحت آموزش و تعليم معلمين يهود، نيروي جوانان براي فراگيري تعاليم، به شدت سركوب شد. افكار ايشان محدود و دچار قيد و بند شد.AA 48.4

    عيساي نوجوان در مدارس متعلق به كنيسه ها تعليم نديد. مادرش، اولين معلم او بود. عيسي از زبان مادرش و طومار انبياء عهد عتيق دانش الهي را آموخت.AA 48.5

    درست همان سخناني را كه خودش از طريق موسي به قوم اسرائيل گفته بود اكنون بر روي زانوان مادر نشسته و مي آموخت. پس از رسيدن به سن جواني، به مدارس معلمين يهود نرفت زيرا براي فراگيري علم و دانش به چنين مراجعي نيازمند نبود، چون كه خداوند معلم او بود. سئوالات پرسيده شده در طي خدمت منجي كه، “اين شخص هرگز تعليم نيافته، چگونه كتب را مي داند؟” منظورش اين نبود كه عيسي قادر به خواندن نميباشد، بلكه نشان دهنده اين بود كه او تعاليم معلمين يهود را دريافت نكرده بود. (يوحنا 5 آيه 7).AA 49.1

    نظر به اين كه عيسي دانش و معرفت الهي را به همان طريقي كه ما آن را كسب مي كنيم، كسب نموده بود، آشنايي عميق او با كتب مقدسه نشان مي داد كه او در دوران كودكي چگونه و با چه اشتياقي وقت خود را صرف مطالعه كلام خدا نموده و اينكه راز خلقت همچون كتابخانهاي عظيم در مقابل او گسترده شده بود. او كه همه چيز را آفريده بود، دروسي را مطالعه كرد كه دستهاي خود او بر زمين و دريا و آسمان مكتوب كرده بود. او با اجتناب از طريقاي ناپاك اين جهان، به جمع آوري اطلاعات علمي در ارتباط با طبيعت مي پرداخت و زندگي انسان، گياهان و حيوانات را مطالعه مي كرد.AA 49.2

    از اولين سالهاي زندگي خويش تنها يك هدف داشت و آن بركت دادن به ديگران بود. به همين دليل منابع طبيعت را شناخت و هنگامي كه زندگي گياهان و حيوانات را مطالعه مي كرد، او براي معرفي و نشان دادن حقايق زنده الهي همواره از مظاهر طبيعت مثال مي آورد.AA 49.3

    مثلهايي كه او در طول خدمتش براي تعليم حقايق، مورد استفاده قرار مي داد نشان مي دهد كه او چه اندازه تحت تاثير مظاهر طبيعت بوده و اينكه چگونه براي تعليم دروس الهي، اطلاعات مربوط به محيط پيراموني خود را جمع آوري كرده است.AA 49.4

    به اين طريق، در حالي كه سعي مي كرد تا انگيزه و علت چيزها را درك كند، معني و مفهوم كلام و اعمال خدا براي او آشكار مي شد. فرشتگان آسمان در كنار او حضور داشتند و از افكار پاك و مقدس و همدلي صميمانه ايشان برخوردار بود. و از ابتداي آشكار شدن هوش و ذكاوت به طور مداوم در فيض و معرفت حقيقت رشد و پرورش مي يافت.AA 49.5

    هر كودكي مي تواند همانند مسيح به كسب معرفت و دانش نايل آيد. مادامي كه تلاش كنيم تا با پدر آسماني مان، از طريق كلامش آشنا شويم، فرشتگان به ما نزديك خواهند شد و افكارمان تقويت خواهد شد و شخصيت و رفتارمان تهذيب و تعالي خواهد يافت و آنگاه بيشتر شبيه منجي خواهيم شد و هرچه بيشتر به زيبايي و عظمت طبيعت پي ببريم، دلبستگي ما به خداوند بيشتر خواهد شد،AA 49.6

    و در حالي كه روح از مشاهده زيبايي هاي طبيعت بهت زده مي شود، جان فرد در ارتباط با خداوند و به واسطه اعمالش قوت تازه اي مي يابد. ارتباط با خدا از طريق دعا و عبادت، استعداد و تواناييهاي فكري و روحي را پرورش و تو سعه مي دهد و همچنانكه افكارمان را بر روي مسايل روحاني متمركز مي كنيم، تواناييهاي اخلاقي در درون ما تقويت مي شود.AA 50.1

    زندگي عيسي هماهنگ با خداوند بود. او هنگامي كه كودك بودبه مانند يك كودك انديشيد و سخن گفت اما در او هيچ نشاني از گناه كه شباهت او را به خداوند زايل كند وجود نداشت. با اين حال او از تجربه و وسوسه شدن معاف نبود. ساكنام ناصره بخاطر ضعف و بي ايمانيشان زبانزد همگان بودند و رفتار حقيرانه ساير مردم نسبت به ايشان در سئوالي كه نتنائل از فيليپس مي كند كاملا آشكار است، “مگر مي شود كه از ناصره چيزي خوب پيدا شود؟” (يوحنا 1 آيه 46).AA 50.2

    عيسي در محلي قرار گرفت تا شخصيت او مورد آزمايش قرار گيرد. براي او ضروري بود كه به جهت حفظ پاكدامني خود، دائما مراقب باشد. او نيز به مانند ما در معرض كشمكش ها و وسوسه ها قرار گرفت تا براي كودكي، جواني و ميانسالي ما الگو و سرمشق باشد. شيطان بطور خستگي ناپذير تلاش كرد تا به كودك ناصري غلبه كند. عيسي از همان ابتداي كودكي از سوي فرشتگان آسماني محافظت مي شد با اين حال زندگي او صرف مبارزه طولاني بر عليه قوات تاريكي بود. براي شيطان مشاهده يك زندگي عاري از گناه و شرارت بسيار نگران كننده و عذاب آور بود. او براي اغفال كردن مسيح از هيچ اقدامي مضايقه نكرد.AA 50.3

    هيچ كودكي تا به امروز نتوانسته است به اندازه منجي ما در ميان آنچنان مبارزه بيرحمانه همراه با وسوسه زندگي پاك و مقدسي را داشته باشد. والدين عيسي فقير بودند و با كار سخت و طاقت فرساي روزانه امرار معاش مي كردند. او با فقر، گرسنگي و محروميت آشنا بود. چنين تجربه اي براي او نوعي حفاظ محسوب مي شد. در زندگي كاري او لحظات بيهوده اي براي پذيرش وسوسه هاي شيطان وجود نداشت و او اوقات خويش را صرف مشاركت هاي فاسد كننده و بي هدف نمي كرد و تا حد ممكن راههاي ورود وسوسه را سد مي كرد.AA 50.4

    نه درآمد، نه تفريح و سرگرمي، نه تحسين و انتقاد، نميتوانست او را به موافقت با يك عمل اشتباه وادار كند. او در شناخت شرارت، حكيم و در مقاومت با آن قوي بود.AA 51.1

    مسيح تنها فرد بي گناهي است كه تاكنون بر روي زمين زيست با اين حال به مدت قريب به سي سال در ميان ساكنان شرور ناصره زندگي كرد. اين حقيقت مي تواند هشدار و توبيخي باشد براي كساني كه آسايش و رفاه و مقام و ثروت را لازمه يك زندگي سالم و بي عيب تلقي مي كنند. وسوسه، فقر، سختي و ناملايمات پايه و اساس مورد نياز براي رشد و پرورش پاكي و پايداري است.AA 51.2

    مسيح در يك خانه روستايي زيست و با شادي و صداقت، نقش خويش را در انجام مسئوليتهاي خانوادگي ادا كرد. او فرمانرواي آسمان بود و فرشتگان در تحقق كلام او شادي مي كردند، اما اكنون او خادمي مشتاق و فرزندي مطيع و دوست داشتني بود. او حرفه اي را آموخت و با دستهاي خويش در دكان نجاري با يوسف مشغول به كار شد. و در كسوت ساده يك كارگر معمولي در كوچه هاي شهر كوچك ناصره رفت و آمد كرد و براي كاستن از بار طاقت فرساي روزانه از قدرت و نيروي الهي خويش استفاده نمي كرد. همانطور كه عيسي در طفوليت و نوجواني كار مي كرد، جسم و ذهن او پرورش مي يافت.AA 51.3

    او توانايي هاي جسمي خويش را با بي احتياطي به كار نمي گرفت بلكه از آنها به شكلي سالم مراقبت مي كرد تا بتواند وظايف خويش را در هر زمينه اي به نحواحسن انجام دهد. او حتي در به كار بردن ابزار كار با دقت عمل مي كرد و همانطور كه شخصيت كاملي داشت، صنعتگري كامل نيز بود. او با الگو قرار دادن خويش براي ما، به ما آموخت كه سازنده باشيم و وظايفمان را با نظم و دقت انجام دهيم و چنين كاري مايه افتخار و احترام خواهد بود. اعمالي كه درس مفيد بودن را به دستهاي جوانان مي آموزد و آنان را براي بر دوش گرفتن مسئوليتهاي زندگي تربيت مي كند، باعث تقويت جسم و شكوفايي استعدادها مي شود. همه افراد موظف هستند كه كاري را انجام دهند كه براي خودشان و ديگران سودمند باشد. خداوند كار كردن را به عنوان امري مبارك مقرر داشته و تنها كارگران سخت كوش، شادي و عظمت حيات را خواهند يافت. رضايت و اطمينان محبت آميز خداوند برروي اطفال و جواناني قرار مي گيرد كه با شادي سهم خويش را در انجام وظايف مربوط به خانواده به عهده مي گيرند و در مشكلات پدر و مادر سهيم مي شوند.AA 51.4

    چنين فرزنداني با جدا شدن از محيط خانه به اعضاي مفيد جامعه ملحق خواهند شد. مسيح در سرتاسر زندگي خود در اين جهان، كارگري صادق و استوار بود. او انتظار فراواني داشت، بنابراين تلاش بيشتري مي كرد. بعد از اینکه رسالت خویش را آغاز کرد، فرمود: “مادامی که روز است، مرا باید به کارهای فرستنده خود مشغول باشم، شب نزدیک می شود، که در آن کسی نمی تواند، کار کند.” (یوحنا 9 آیه4).AA 52.1

    عیسی، برعکس بسیاری که مدعی پیروی از او هستند، هرگز زیر بار مسئولیت شانه خالی نکرد. آنان به خاطر فرار کردن از چنین نظم و ترتیب است که دچار ضعف و بی کفایتی می شوند. چنین افرادی شاید از خصوصیات ارزشمند و دلپذیری برخوردار باشند.AA 52.2

    اما در برخورد با مشکلات و چیره شدن بر موانع ضعیف ضعیف و تقریبا بی اثر می باشند. خصوصیت مثبت، پر تحرک و شخصیت استوار و قدرتمند آشکار شده در مسیح میبایستی در ما رشد کرده و شکوفا شود و با همان نظم و ترتیبی که او در مقابل مشکلات ایستادگی کرد و پیروز شد، ما نیز میبایستی همان گونه عمل کنیم.AA 52.3

    منجی ما تا وقتی که در میان مردم زندگی کرد، در سرنوشت فقیران و نیازمندان سهیم بود. او سختی ها و نگرانی های آنان را تجربه کرده بود و می توانست همه زحمتکشان و کارگران متواضع را تسلی بخشد و تشویق کند. آنانی که درک درستی از تعالیم و روش زندگی او دارند، هرگز به تبعیض طبقاتی و این عقیده که ثروتمندان نسبت به فقیران میبایستی از احترام بیشتری برخوردار شوند، معتقد نخواهند بود.AA 52.4

    عیسی، شادی و ظرافت را به کار خویش وارد کرده بود. وارد کردن تعالیم انجیل به محیط خانه و محل کار و تحمل فشارهای ناشی از وظایف شغلی و در عین حال چشم دوختن به جلال و شکوه خداوند، مستلزم تحمل و توجه فراوان به معنویات می باشد. و این جایی است که میتوان از مسیح طلب یاری کرد زیرا او هرگز آن اندازه نگران مسایل دنیوی نبود که برای تفکر کردن به موارد الهی وقت نداشته باشد.AA 52.5

    عیسی غالب اوقات شادی قلبی خویش را با خواندن مزامیر و سرودهای پرستشی بیان می کرد. بیشتر اوقات ساکنان ناصره صدای او را که در حال پرستش و شکرگزاری از خداوند بود، می شنیدند. او با خواندن سرودهای پرستشی در خود فرو می رفت و هنگامی که همکارانش از خستگی شدید ناشی از کار شکایت می کردند، با نغمه دلنوازی که از لبانش جاری می شد، تسلی می یافتند.AA 52.6

    پرستش و حمد او فرشتگان شریر را رانده و محیط کار را از عطو خوشبو آکنده می کرد و بدین ترتیب، اذهان شنوندگان از غربت زمینی به خانه آسمانی جلب می شد.AA 53.1

    عیسی، برای جهان منبع شفا و رحمت بود. و در طول سالهای اقامتش در ناصره زندگی او وقف محبت و همدردی با دیگران شد. سالخوردگان، دردمندان، گناهکاران، کودکان معصومی که با شادی بازی می کردند، موجودات کوچک بیشه زار، حیوانات بارکش، همه و همه از حضور او شاد و خوشحال بودند. او که با کلام پرقدرتش جهان را آفریده و محافظت می کرد. حاضر بود تا درد یک پرنده زخمی را تسکین دهد. در نظر او هیچ چیزی بی ارزش نبود و هیچ چیزی نبود که او از خدمت به آن اکراه داشته باشد.AA 53.2

    بدین ترتیب عیسی در قامت و حکمت و در محبوبیت نزد خدا و مردم، ترقی می کرد. او به دلیل هم دردی با مردم، حمایت قلبی همگان را به سوی خود جلب کرد و در هر مکانی که قدم می گذاشت با شجاعت و امیدواری سخن می گفت و مایه برکت و شادی دیگران می شد. غالب اوقات از او دعوت می شد تا در روز سبت در کنیسه طومارهای نبوتی عهد عتیق را قرائت کند و هنگامی که پیام مقدس انبیاء از سوی او قرائت می شد، دلهای شنوندگان از نور امید و شادی لبریز می شد.AA 53.3

    با وجود این عیسی از نشان دادن قدرت خود اجتناب کرد و در طول همه سالهای اقامتش در ناصره قدرت خارق العاده اش را ظاهر نکرد. او در پی کسب جاه و مقام نبود و زندگی ساده و آرام و حتی سکوت کتب مقدسه در ارتباط با سالهای اولیه زندگی او حاوی درس بسیار مهمی است. زندگی یک کودک هرچه ساده تر و آرام تر باشد، به همان اندازه عاری از هیجانات مصنوعی خواهد بود. و هر چه بیشتر در مطابقت با قوانین طبیعت باشد، برای قدرت جسمی و روحی و تقویت معنوی کودک مفید تر خواهد بود. [عیسی سرمشق و الگوی ماست.]AA 53.4

    هستند بسیاری که با علاقمندی بر روی دوره خدمت علنی مسیح انگشت می گذراند، در حالیکه به تعالیم اوایل زندگی او بی توجه می باشند. در صورتی که زندگی خانوادگی اوست که می بایستی برای همه کودکان و نوجوانان الگو و سرمشق باشد. منجی در فقز و تنگدستی زندگی کرد تا به ما بیاموزد که چگونه در فقر و فروتنی در طریق خدا گام برداریم. او در فعالیت های روزمره زندگی طوری رفتار کرد که باعث خشنودی، سرافرازی و جلال پدر شد.AA 53.5

    کار عیسی با تقدیس کردن حرفه محقرانه صنعتگرانی آغاز شد که برای رزق روزانه خود زحمت می کشیدند و او با زحمت کشیدن بر روی میز کار دکان نجاری همانقدر خدا را خدمت می کرد که در هنگام انجام معجزات برای جمعیت، هر جوانی که صداقت و اطاعت مسیح را سرمشق خود قرار دهد، شایسته همان کلامی خواهد بود که از سوی پدر و از طریق روح القدس درباره مسیح گفته شده است، “اینک بنده من که او را دستگیری نمودم و برگزیده من که جانم از او خشنود است. ” (اشعیاء 42 آیه 1).AA 54.1

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents