Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
آرزوی اعصار - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 57—«تو را يك چيز كم است»

    “چون عيسي به راه افتاد، مردي دوان دوان آمده، در برابرش زانو زد و پرسيد،” استاد نيكو، چه كنم تا وارث حبات جاويدان شوم؟”AA 508.1

    مرد جواني كه اين سئوال را پرسيد يك حاكم بود، او ثروت بسيار داشت و مقام پر مسئوليتي را عهده دار بود. او محبت آشكار مسيح را نسبت به كودكاني كه به نزد وي آمده بودند، مشاهده كرد. او ديده بود كه عيسي چگونه با محبت آنان را پذيرفته و در آغوش كشيده است، و محبت مسيح قلب او را به هيجان آورده بود. او ميل داشت كه شاگرد مسيح شود و آنچنان تحت تاثير قرار گرفته بود كه زماني كه مسيح به راه افتاده بود، دوان دوان آمده و در برابرش زانو زد و با جديّت و خلوص نيت سئوال بسيار با هميتي را پرسيد، “استاد نيكو، چه كنم تا وارث حيات جاويدان شوم؟AA 508.2

    مسيح پاسخ داد، “چرا مرا نيكو مي خواني؟ هيچ كس نيكو نيست جز خدا فقط. عيسي ميل داشت كه صداقت مرد جوان را مورد امتحان قرار دهد. و علت نيكو خواندن خود را از سوي وي و از زبان او بشنود. آيا اين مرد جوان مي دانست كه با پسر يگانه خداوند سخن مي گويد؟ ميل باطني او چه بود؟ اين حاكم خود را مردي پارسا و عادل مي پنداشت و در بي عيب بودن خويش هيچ ترديدي نداشت، امّا در مجموع راضي راضي و خوشنود نبود و نياز به چيزي را كه از آن محروم بود، احساس مي كرد. آيا عيسي مي توانست، همانطوري كه كودكان را بركت داده بود، او را بركت داده و نياز قلبي او را برآورده كند؟AA 508.3

    عيسي در پاسخ به سئوال مرد جوان، اطاعت از احكام خداوند را براي رسيدن به زندگي جاويدان ضروري دانسته و با ذكر كردن چندين حكم از احكام، وظيفه او را نسبت به همنوعانش به وي يادآوري كرد. پاسخ حاكم به سئوال عيسي مثبت بود، “استاد همه اينها را از كودكي به جا آورده ام، ديگر چه كم دارم؟” عيسي به چهره مرد جوان نگريست، چنان كه گويي شرح حال زندگي او را دانسته و شخصيت وي را مورد بررسي قرار مي دهد.AA 508.4

    عيسي او را دوست داشت و مشتاق بود تا به اعطاي سلامتي، فيض و شادي، شخصيت او را به طور بنيادي تبديل كند. بنابراين به وي گفت، “تو را يك چيز كم است، برو آنچه داري بفروش و بهايش را به تنگدستان بده كه در آسمان گنج خواهي داشت، آنگاه بيا و از من پيروي كن.”AA 509.1

    مسيح به سوي اين مرد جوان كشيده شده بود و مي دانست كه او در دفاع از خود صادق است، “همه اينها را از كودكي به جا آورده ام.” منجي مي خواست كه قدرت تشخيص را در او به وجود آورد، قدرتي كه او را قادر مي ساخت ضرورت محبت و ايثار مسيحي را درك كند. مسيح آرزو داشت كه او با فروتني و روح توبه نسبت به گناهان خود آگاه شود، و بيشترين محبت را به خداوند تقديم كند و كمبودهاي خود را باايمان به مسيح از ميان بردارد. عيسي مي دانست كه اگر اين مرد جوان در كار نجات با وي همكاري كند، ميتواند كمك هاي مورد نياز را تامين كند.AA 509.2

    و اگر او خود را تحت رهبري و هدايت مسيح قرار مي داد ميتوانست براي ديگران مفيد باشد. مرد ثروتمند ميتوانست به ميزان چشمگيري نمايندگي مسيح را به عهده بگيرد، زيرا از شرايط لازم برخوردار بود و متحد شدن با منجي به او قدرت مي داد تا در ميان مردم به نيرويي الهي تبديل شود. مسيح با پي بردن به شخصيت او، وي را محبت كرد، محبت مسيح دل مرد جوان را برمي انگيخت، زيرا محبّت، موجب محبّت مي شود. عيسي مي خواست كه او با وي همكاري كند و دوست داشت كه او را به شباهت خود در آورد، آينه اي كه در آن صورت خداوند منعكس شود.AA 509.3

    او مي خواست كه فضايل اخلاقي و شخصيتي مرد جوان را پرورش دهد و آن را براي كار خداوند تقديم كند. بنابراين اگر حاكم جوان خود را به مسيح تسليم مي كرد ميتوانست در فضاي حضور او رشد و پرورش يابد. اگر او چنين انتخابي را انجام مي داد، آينده او تا چه اندازه متفاوت مي شد؟AA 509.4

    “عيسي فرمود” تو را يك چيز كم است، برو آنچه داري بفروش و بهايش را به تنگدستان بده كه در آسمان گنج خواهي داشت. آنگاه بيا و از من پيروي كن.”AA 509.5

    مسيح از دل حاكم آگاه بود. او فقط يك چيز را كم داشت، امّا آن يك چيز، از اهميتي حياتي برخوردار بود. او به محبّت خداوند نيازمند بود. برآورده نشدن چنين نيازي بسيار خطرناك بود. به اندازه اي كه مي توانست حس خودخواهي و بي اعتنايي را در او تقويت كرده و تمامي طبيعت و شخصيت او را فاسد كند. اگر او محبت خداوند را مي پذيرفت، خودخواهي و خود پرستي از ميان مي رفت.AA 509.6

    عیسی این مرد جوان را امتحان می کرد، بدین منظور از وی خواست که میان گنج آسمانی و عظمت دنیوی یکی را انتخاب کند. اگر او از مسیح پیروی می کرد، گنج آسمان به او داده می شد. اما ابتدا لازم بود که بدون هیچگونه مقاومتی اراده خویش را تحت کنترل مسیح قرار دهد. قدوسیت خاوند به این حاکم جوان عرضه شده بود. و این امتیاز به او داده شده بود که فرزند خدا شده و در گنج آسمان با مسیح هم ارث شود. اما او می بایستی صلیب را بردارد و در مسیر ایثار از منجی پیروی کند. AA 510.1

    مسیح با سخنان خود از حاکم جوان دعوت کرده بود که : ، “امروز برای خود اختیار کنید که را عبادت خواهید نمود. ”)یوشع 24 آیه 15). انتخاب به عهده او گذاشته شده بود. عیسی در آرزوی تبدیل شدن او بود. عیسی نقطه تاریک شخصیت او را به وی نشان داده بود و در حالی که مرد جوان سخنان او را در مورد ارزیابی قرار می داد، با علاقه بسیار منتظر عاقبت کار بود. اگر او مصمم به پیروی از مسیح بود، می بایستی در هر موردی سخنان او را اطاعت کرده و اهداف جاه طلبانه خود را رها کند. منجی، صمیمانه و با اشتثاق فراوان به مرد جوان نگریسته و انتظار داشت که او خود را به فراخوانی روح خدا تسلیم کند.AA 510.2

    مسیح از شرط منحصر به فردی سخن گفته بود که می توانست حاکم را در جایی قرار دهد که او شخصیت مسیحی را انتخاب کند هر چند که انجام آن سخت و طاقت فرسا بود، کلام او کلام حکمت بود و تنها راه نجات و رستگاری جوان ثروتمند ، پذیرش و اطاعت از سخنان عیسی بود. مقام و رستگاری جوان ثروتمند ، پذیرش و اطاعت از سخنان عیسی بود. مقام عالی و ثروت موجب شده بود تا شخصیت او به طور نا محسوسی تحت تاثیر شریر قرار گیرد، و پروردن چنین تاثیری می توانست جایگزین محبت خدا شود. حفظ ثروت ، خواه کم، خواه زیاد، حفظ کردن چیزی است که قوت و استعداد اخلاقی فرد را کاهش می دهد، زیرا پروردن علایق دنیوی هر قدر که غیر قابل اعتماد یا بی ارزش باشد، موجب فریب انسان و دور کردن وی از خدا خواهد شد. AA 510.3

    حاکم با درک سریع سخنان مسیح ، اندوهگین شد. اگر او ارزش موهبتی را که به او اعطا شده بود درک می کرد، می بایستی برای عضویت در صنوف پیروان مسیح داوطلب می شد. او یکی از اعضای نیک نام شورای عالی یهود بود و شیطان او را با چشم انداز خوشایند و دلنشین آینده ، مورد وسوسه قرار می داد. او در طلب گنج آسمان بود، اما به امتیازات حاصل از ثروت و مقام نیز علاقمند بود و به همین دلیل از شرایط پیشنهاد شده به وسیله مسیح ، اندوهگین شد زیرا برای دسترسی به گنج آسمانی راضی به ایثار و فداکاری نبود. بهای لازم برای دسترسی به حیات جاودانی بسیار سنگین بود و بنابراین با شنیدن سخنان مسیح نومید و اندوهگین شده و از آنجا رفت، “زیرا ثروت بسیار داشت.”AA 510.4

    ادعای جوان ثروتمند مبنی بر نگه داری احکام خداوند، فریبی بیش نبود. او نشان داد که مال و ثروت بُت اوست/ او نمی توانست احکام خداوند را نگه دارد زیرا که محبت و دلبستگی به دنیا بر قلب او حاکم بود. او موهبت های خداوند را بیشتر از اعطا کننده آن دوست می داشت. مسیح از مرد جوان خواسته بود که از وی پیروی کند ، و به او گفته بود، ” از من پیروی کن.” اما منجی مانند او صاحب ثروت و شهرت نبود. برای مرد ثروتمند دست کشیدن از گنج دنیوی که دیدنی بود، به خاطر گنج آسمانی که نادیدنی بود، ریسک بسیار بزرگی محسوب می شد. او از پذیرش حیات جاودانی امتناع کرد و از آن پس به پرستش امیال دنیوی مشغول شد. امروز نیز عده بسیاری از مردم از چنین آزمون دشواری عبور کرده و با رزیابی و سبک و سنگین کردن مسیح در مقابل دنیا، دنیا را انتخاب می کنند و مانند حاکم جوان از منجی رویگردان شده و در دل خود می گویند، چنین کسی را به عنوان رهبر انتخاب نخواهم کرد. AA 511.1

    رفتار مسیح با حاکم جوان به عنوان درسی مهم و اساسی پیش روی انسان قرار می گیرد. خداوند برای پیروان خود وظایفی وعین کرده است که میبایستی از آن پیروی کنند. یکی از این وظایف ، اطاعت از احکام و شریعت اوست ، و نه فقط اطاعت ظاهری، بلکه اطاعتی که وارد زندگی انسان می شود و سیرت او را تبدیل می کند. خداوند سیرت و شخصیت خویش را به عنوان معیار و الگو در اختیار کسانی که پیرو پادشاهی او هستند قرار می دهد. تنها آنانیکه با مسیح همکاری می کنند و خود و تمامی مایملک خود را به خداوند تقدیم می کنند ، پسران و دختران خدا خوانده خواهند شد. تمامی افراد باید معنی پذیرفته شدن و در ملکوت خدا را مورد توجه قرار دهند و در عین حال نتایج رد کردن شرایط ورود به آن را درک کنند. AA 511.2

    تصور کنید که ” نه” گفتن به مسیح یعنی چه؟! حاکم جوان به مسیح گفت، نه، من تمامی دارایی خود را نخواهم داد. آیا ما نیز چنین می گوییم؟ منجی به ما پیشنهاد می کند تا برای پیشبرد اهداف خداوند در این جهان ، برکاتی را که خداوند به ما داده است مورد استفاده قرار دهیم . تنها به این طریق است که او می تواند ما را نجات دهد. امروز نیز خداوند به انسان استعداد و توانایی می بخشد تا در کمک به فقیران ورنجدیدگان مباشر و همکار او باشد. کسی که موهبت های خدادادی را طبق اراده و خواست وی به کار گیرد، همکار مسیح خواهد شد و جانهای بسیاری را برای مسیح صید خواهد کرد، زیرا که معرف سیرت او خواهد بود.AA 511.3

    برای کسانی که مانند حاکم جوان از مقام و ثروت بسیاری برخوردار می باشند ، از دست دادن همه چیز برای پیروی از مسیح ، ایثار عظیمی محسوب می شود. اما این دستور العمل در مورد تمامی کسانی که می خواهد شاگرد مسیح شوند صدق می کند. و هیچ گونه نافرمانی پذیرفته نمی شود. تسلیم نفس و واگذاری خود، اساس تعالیم مسیح می باشد و این تعالیم غالب به شیوه ای آمرانه بیان می شود زیرا برای نجات انسان راه دیگری جز قطع کردن چیزهایی که اگر پرورانده شود تمامی وجود را فاسد می گرداند ، وجود ندارد.AA 512.1

    هنگامی که پیروان مسیح آنچه را که متعلق به خداوند است به وی باز می گردانند ، گنجی را ذخیره می کنند که در هنگام شنیدن این کلام به ایشان داده خواهد شد، آفرین ، ای خادم نیکو و امین! در چیزهای کم امین بودی، پس تو را بر چیزهای بسیار خواهم گماشت، بیا و در شادی ارباب خود شریک شو!” ” کسی که به خاطر آن خوشی که پیش رو داشت، صلیب را تحمل کرد و ننگ آن را ناچیز شمرد و اکنون بر جانب راست تخت خدا نشسته است. ” ( متی 25 آیه23 — عبرانیان 12 آیه 2).AA 512.2

    شادی دیدن جانهای نجات یافته ، جانهایی که نجات ابدی را یافته اند، پاداش تمامی کسانی است که گامهای خود را در جای پای مسیح می گذارند، او که گفت، ” مرا پیروی کن”.AA 512.3

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents