Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
آرزوی اعصار - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 76—«یهودا»

    سرگذشت یهودا، پایان غم انگیز یک زندگی را نشان می دهد که می توانست مورد تکریم و احترام خداوند قرار گیرد. اگر یهودا قبل از آخرین سفرش به اورشلیم می مُرد، در میان دوازده شاگرد مسیح به عنوان فردی شایسته تلقی می شد، فردی که فقدان او عمیقاً احساس می شد. تنفری که در خلال عصرها متوجه او شده است، نمی توانست وجود داشته باشد، اگر خصائص نشان داده شده در سال های آخر زندگی او وجود نداشت..... اما افشا شدن شخصیت او به جهانیان به خاطر هدف خاصی صورت گرفت. این موضوع هشداری بود برای همه کسانی که مانند او، نسبت به حقایق مقدس مرتکب خیانت می شوند.AA 705.1

    اندکی قبل از فرا رسیدن عید فصَح، یهودا پیمان خویش را با کاهنان و روسای یهود تجدید کرد تا عیسی را به ایشان تسلیم کند. سپس ترتیبی داده شد تا منجی را در یکی از محل هایی که به عبادت و دعا مشغول می شد، دستگیر کنند. قبل از جشن های فصَح و در خانه شمعون، یهودا این فرصت را داشت تا درباره کاری که برای انجام آن متعهد شده بود، تفکر کند، اما نقشه او تغییر نکرد، او به خاطر سی سکه نقره، بهای یک برده خدای جلال را برای مرگی خفت بار، فروخت.AA 705.2

    یهودا فطرتاً شیفته پول بود، با این حال آن اندازه فاسد نشده بود که مرتکب چنین عملی شود. او روح مال اندوزی را در درون خود پرورانده بود تا جایی که انگیزه حاکم بر زندگی او شده بود. عشق به مَمونا، بر محبت او نسبت به مسیح چربیده بود. او به خاطر پایبندی به یک عادت بد، خود را تسلیم شیطان کرد تا برای انجام هر نوع عمل گناه آلود مورد استفاده قرار گیرد.AA 705.3

    یهودا، هنگامی که جمعیت در پی عیسی روان بودند، به شاگردان او پیوسته بود. تعالیم منجی در کنیسه، کنار دریاچه و بر فراز کوه، دل های ایشان را تحت تأثیر قرار می داد. یهودا دیده بود که چگونه مریضان، مفلوجان و نابینایان از تمامی شهرها و دهکده ها در اطراف عیسی جمع می شدند. او افراد در حال مرگ را دیده بود که در پیش پای او گذاشته می شدند. یهودا معجزات خارق العاده منجی را در شفا دادن مریضان، در اخراج دیوها و در زنده کردن مردگان دیده بود. او شواهد قدرت مسیح را در وجود خویش احساس کرده بود و تعالیم مسیح را عالی تر از تمامی تعالیمی که تا آن زمان شنیده بود، مورد تأیید قرار داده بود. او معلم بزرگ را دوست داشت و مشتاق همراهی با او بود. یهودا نیاز به تغییر رفتار و شخصیت را احساس می کرد و امیدوار بود با پیوستن به عیسی، چنین تغییری را تجربه کند، منجی از پذیرش یهودا امتناع نکرد، بلکه او را در میان دوازده شاگرد خود قرار داد. مسیح برای کار بشارت به او اطمینان کرد و به او قدرت بخشید تا مریضان را شفا داد و دیوها را اخراج کند. اما یهودا خود را به طور کامل به مسیح تسلیم نکرد. و از تمایلات دنیوی و علاقه به مال اندوزی دست بر نداشت. او در حالی که مسئولیت واگذار شده از سوی مسیح را پذیرفته بود، حاضر نشد خود را مطیع وی سازد و در دستان خداوند شکل گیرد. او فکر می کرد که می تواند عقایل و نظرات خویش را حفظ کند و بدین ترتیب روح انتقاد و متهم کردنِ دیگران را در ذهن خود پرورش داد.AA 705.4

    یهودا از احترام بسیار شاگردان برخوردار بود و نفوذ فراوانی بر روی ایشان داشت. او نسبت به توانایی های خویش نظر بسیار خوبی داشت و به عقاید و قابلیت های برادرانش با دیده حقارت می نگریست. از نظر یهودا، شاگردان موقعیت هایشان را درک نمی کردند و فرصت ها را غنیمت نمی شمردند. او فکر می کرد که کلیسا با داشتن چنین رهبران کوته بینی هرگز پیشرفت نخواهد داشت.AA 706.1

    از نظر او پولس شخصی عجول بود که بدون ملاحظه رفتار می کرد. یوحنا، کسی که حقایق گفته شده از سوی مسیح را ارج نهاده و به خاطر می سپرد. از نظر یهودا یک سرمایه دار بدبخت شمرده می شد. متی، کسی که تعالیم مسیح، صداقت و راستی در تمامی چیزها را به او آموخته بود، کسی که در خصوص درستی و صداقت بسیار سخت گیر و دقیق بود و آنچنان درکلام منجی تفکر می کرد که مجذوب سخنان او می شد از نظر یهودا برای انجام مسئولیت های دقیق و دور اندیشانه نمی توانست مورد اطمینان قرار گیرد. بدین ترتیب یهودا سایر شاگردان را مورد ارزیابی قرار داده و چنین نتیجه گیری کرد که کلیسا بدون توانایی های او دچار آشفتگی و سردرگمی خواهد شد. یهودا خود را بسیار شایسته و مایه سربلندی و افتخار می دانست.AA 706.2

    او همواره خود را بدین ترتیب معرفی می کرد. یهودا از دیدنِ ضعف شخصیت خود عاجز بود و مسیح او را در جایی قرار داد تا ضعف خود را دیده و اصلاح کند. او به عنوان خزانه دار شاگردان برگزیده شده بود تا نیازهای این گروه کوچک را فراهم کند و از فقیران و نیازمندان دست گیری کند. هنگامی که عیسی در مراسم شامِ آخر به یهودا گفت: “آنچه در پی انجامِ آنی، زودتر به انجام برسان” شاگردان گمان بردند که عیسی به او می گوید آنچه برای عید لازم است بخرد، یا آنکه چیزی به فقرا بدهد، یهودا، در خدمت کردن به دیگران می توانست روح فداکاری و ایثار را کسب کرده و پرورش دهد.AA 707.1

    در تمام مدتی که به تعالیم روزانه مسیح گوش فرا داده و شاهد زندگی و رفتار ایثارگرانه او بود، درصدد ارضاء تمایلات حریصانه خود بود. مبالغ اندکی که در دسترس وی قرار می گرفت، پیوسته باعث وسوسه او می شد. بیشتر وقت ها ، هنگامی که خدمت اندکی برای مسیح انجام می داد، و یا برای مقاصد و مقتضیات مذهبی وقت صرف می کرد، از همین سپرده اندک به خودش حقوق پرداخت می کرد.AA 707.2

    از نظر یهودا، این موضوع بهانه ای برای توجیه رفتار او بود. ولی از نظر خداوند او یک دزد بود. اظهارات مکرر مسیح مبنی بر اینکه پادشاهی او از این جهان نبود. یهودا را رنجانده بود. او برنامه هایی را تعیین کرده بود که از مسیح توقع داشت آن را انجام دهد. طبق برنامه او، یحیی تعمید دهنده می بایستی از زندان آزاد می شد. اما، یحیی در زندان رها شده بود تا سر از تنِ وی جدا شود، و عیسی به جای نشان دادن قدرت با شکوه خود و انتقام جویی از مرگ یحیی، با شاگردانش به گوشه خلوتی در بیرون شهر عزیمت کرده بود. یهودا خواستار مبارزه ای تهاجمی تر بود. او تصور می کرد که اگر عیسی از انجام نقشه های شاگردان جلوگیری نکند، کار خدمت موفق تر خواهد بود.AA 707.3

    یهودا دشمنی فزاینده رهبران یهود را برجسته کرده و دیده بود که چگونه درخواست آنان، هنگامی که از عیسی خواستند تا آیتی آسمانی به آنان بنمایاند، نشنیده گرفته شده بود. و دل او در معرض شک و بی ایمانی قرار گرفته و دشمن نیز افکار تردید و عصیان گرانه را به او عرضه کرد. چرا عیسی تا آن حد انگشت روی چیزی می گذاشت که دلسرد کننده بود؟ چرا او عذاب و شکنجه را برای خود و شاگردانش پیش بینی کرده بود؟ امید دستیابی به مقام عالی در پادشاهی جدید موجب شده بود تا یهودا از آرمان و اهداف مسیح حمایت کند.AA 707.4

    آیا امیدهای او می بایستی به ناامیدی تبدیل می شد؟ یهودا اعتقاد قطعی نداشت که عیسی پسر خدا نمی باشد، با این وجود، تردید داشت، و در صدد بود برای اعمال و معجزات خارق العاده او دلیل قاطع کننده ای بیابد.AA 708.1

    یهودا، علیرغم تعالیم خود مسیح، دائماً اظهار عقیده می کرد که مسیح می بایستی در مقام پادشاه بر اورشلیم سلطنت کند. در خوراک دادن به پنج هزار تن، او سعی کرده بود این کار را جامه عمل بپوشاند و به همین مناسبت در تقسیم کردن غذا به جمعیت گرسنه کمک کرده بود. یهودا از این فرصت استفاده کرده و توانایی خویش را در کمک کردن به دیگران دیده بود و خشنودی را که همواره در خدمت به خداوند حاصل می شود، احساس کرده بود. او در حمل مریضان و دردمندان به حضور مسیح، کمک کرده و آرامش و شادی و سلامتی حاصل از قدرت شفابخش منجی را در دل های انسانی دیده بود. او شاید راه و رسم مسیح را درک کرده بود اما از درک تمایلات خودخواهانه اش عاجز بود. یهودا اولین کسی بود که از شور و اشتیاق برانگیخته شده به خاطر معجزه قرص های نان حداکثر استفاده را کرده بود. او نقشه کشیده بود تا عیسی را به زور به پادشاهی منصوب کند. انتظارات او زیاد و ناکامی او دردناک بود.AA 708.2

    سخنرانی مسیح در کنیسه درباره نان حیات نقطه عطفی در زندگی یهودا به شمار می رفت. او سخنان مسیح را که گفته بود. “آمین، آمین، به شما می گویم، که تا بدن پسر انسان را نخورید و خون او را ننوشید، در خود حیات ندارید.” شنیده بود. (یوحنا 6 آیه 53). او می دید که عیسی به جای سخن گفتن درباره مسایل دنیوی درباره مسایل روحانی سخن می گوید. او خود را آینده نگر تلقی کرده و فکر می کرد که عیسی در آینده از هیچ گونه احترامی برخوردار نخواهد بود و نخواهد توانست مقام و موقعیت مهمی را به پیروان خویش اعطا کند. بنابراین به جای نزدیک شدن به مسیح، تصمیم گرفت که از او دوری کند. او می بایستی مترصدِ فرصتی بماند و ماند. یهودا از آن زمان شک و تردیدهای خود را بیان کرده و ذهن شاگردان را آشفته کرد. او با مطرح کردن مباحثات و عقاید گمراه کننده همان جر و بحث هایی را که کاتبان و فریسیان در مخالفت با ادعاهای مسیح روی آن پافشاری می کردند، تکرار می کرد. یهودا تمامی مشکلات بزرگ و کوچک را، تمامی سختی ها و موانع ظاهری بر سر راه پیشرفت و توسعه انجیل را به عنوان شواهدی بر علیه حقایق آن تفسیر کرد. او متونی از کتب مقدس را ارائه می کرد که با حقایق معرفی شده از سوی مسیح هیچ ارتباطی نداشت.AA 708.3

    این متون جدا شده از کتاب مقدس، شاگردان را آشفته کرده و آنان را که همواره تحت فشار، یأس و ناامیدی بودند، مأیوس تر می کرد. و در عین حال، یهودا تظاهر می کرد که همه این اعمال را از روی دلسوزی و وظیفه شناسی انجام می دهد. و در حالی که شاگردان برای تأیید سخنان مسیح در جستجوی شواهدی در کتب مقدسه بودند، یهودا به تدریج افکار ایشان را به مسیر دیگری سوق می داد. بدین ترتیب، یهودا با ظاهری مذهبی و حکیمانه، مطالبی را بیان می کرد که با حقایق ارایه شده از سوی مسیح به شاگردان متفاوت بود. او به سخنان مسیح، مطالبی را اضافه می کرد که از سوی وی بیان نشده بود. عقاید یهودا همواره امیال جاه طلبانه برای کسب مقام و موقعیت های دنیوی را در شاگردان تحریک کرده و آنان را از انجام وظایف مهمی که بر عهده داشتند، دور می کرد. مشاجره شاگردان درباره این که کدام یک از ایشان بزرگ تر است، از سوی یهودا به راه انداخته شده بود.AA 709.1

    هنگامی که عیسی شرایط شاگردی را برای جوان ثروتمند بیان کرد، یهودا آزرده و عصبانی شد. او تصور کرد که شاید اشتباهی رخ داده است. از نظر او اگر افرادی مانند جوان ثروتمند به صف ایمانداران می پیوستند، می توانستند به آرمان مسیح کمک کنند. یهودا می اندیشید که اگر به عنوان مشاور مورد مشورت قرار گیرد، می تواند طرح های زیادی را برای کمک به کلیسای کوچک پیشنهاد کند. اصول و روش های او تا حدی با روش های مسیح متفاوت بود، اما او خود را عاقل تر از مسیح می پنداشت. در تمامی آنچه که مسیح به شاگردانش می گفت، چیزی وجود داشت که یهودا در درون خود با آن مخالفت می کرد. و تحت تأثیر آن، میل به طغیان و سرکشی در درون او عمل می کرد. شاگردان علت واقعی این مسایل را درک نکردند، اما مسیح می دید که چگونه شیطان اختیارات خویش را به یهودا منتقل می کرد تا از طریق آن راهی را برای تحت تأثیر قرار دادن سایر شاگردان فراهم آورد.AA 709.2

    مسیح یک سال قبل از آنکه یهودا او را به دست یهودیان تسلیم کند، در این باره به شاگردان گفته بود، “مگر شما دوازده تن را من برنگزیدم؟ با این حال، یکی از شما ابلیسی است.” (یوحنا 6 آیه 70).AA 709.3

    با این وجود، یهودا مخالفت خود را به صورت علنی آشکار نکرد و تعالیم مسیح را مورد سوال قرار نداد. او برای نخستین بار در ضیافتی که در خانه شمعون برپا شده بود، زمزمه اعتراض خود را بلند کرد، هنگامی که مریم پاهای منجی را با عطری بسیار گرانبها تدهین کرد، یهودا خصلت طمع کار خویش را آشکار کرد. اما با توبیخ شدن از سوی مسیح ، احساسات او جریحه دار شد. غرور جریحه دار شده و میل به انتقام ، تمامی موانع را در هم شکست و حرص و طمع تمامی وجود او را تحت کنترل قرار داد . این موضوع برای همه کسانی که در بازی کردن با گناه سماجت و پافشاری می کنند، درس عبرت خواهد بود. AA 709.4

    نشانه های فساد و انحراف که مورد مخالفت و سرکوبی قرار نگرفته باشد، همواره به وسوسه های شیطان پاسخ داده و در نتیجه آن فرد، اسیر اراده شیطان خواهد شد. اما یهودا هنوز به طور کامل بی عاطفه نشده بود. حتی بعد از اینکه برای دومین بار متعید شد تا منجی را تسلیم کند، فرصت توبه و بازگشت را داشت. AA 710.1

    مسیح در شام آخر با افشا کردن تسلیم کننده خود، الوهیتش را به اثبات رساند . او با مهربانی یهودا را برای خدمت به شاگردان در نظر از گرفت. اما آخرین در خواست محبت آمیز نیز از سوی یهودا مورد بی توجهی قرار گرفت . یهودا تصمیم خود را گرفته بود و پاهایی که مسیح شسته بود برای تسلیم او به پیش می رفت. AA 710.2

    یهودا استدلال می کرد که اگر مسیح قرار است مصلوب شود، این واقعه باید تحقق یابد و عمل او در تسلیم کردن منجی نتیجه را عوض نخواهد کرد. و اگر قرار بر این بود که مسیح نمیرد، چنین کاری او را مجبور خواهد کرد که خوادش را تسلیم کند. و در هر صورت ، یهودا با خیانت خود، چیزی را کسب خواهد کرد. او فکر می کرد که معامله زیرکانه ای را برای تسلیم مسیح انجام داده است.AA 710.3

    به هر حال ، یهودا باور نمی کرد که مسیح به فریسیان و کاهنان اجازه دهد تا وی را دستگیر کنند. در تسلیم کردن مسیح ،یهودا قصد داشت او را ادب کند. او با این کار قصد داشت که منجی را متوجه سازد تا از آن به بعد با وی با احترام رفتار کند. اما یهودا نمی دانست که مسیح را تسلیم مرگ می کند. بارها، هنگامیکه منجی تعالیم خویش را به صورت مثَل هایی به مردم تعلیم می داد، کاتبان و فریسیان از مثَل های فوق العاده و جالب او شگفت زده می شدند. بارها فریسیان و کاتبان خودشان را محکوم کرده بودند! غالب اوقات ، هنگامی که حقیقت به ایشان تفهیم می شد خشمگین شده و سعی کرده بودند او را سنگسار کنند، اما بارها مسیح از دست ایشان گریخته بود. یهودا فکر می کرد، همانگونه که مسیح تا به حال از بسیاری از دامها خلاصی یافته است، از آن به بعد نیز مطمئنا ً اجازه نخواهد داد تا از سوی فریسیان و کاتبان دستگیر شود.AA 710.4

    یهودا تصمیم گرفته بود تا این موضوع را در بوته آزمایش قرار دهد. اگر عیسی واقعا ً مسیح بود. مردم یعنب همان کسانی که او کارها و معجزات عظیمی برای ایشان انجام داده بود، می بایستی در اطراف او جمع شده و او را پادشاه اعلام کنند. چنین اقدامی ، اذهان بسیاری از مردم را که در تردید و دودلی به سر می بردند، آسوده می کرد. و یهودا نیز می توانست با قرار دادن پادشاه بر تخت سلطنت داودآ اعتبار زیادی کسب کند و بدین ترتیب در ملکوت و پادشاهی جدید، در کنار عیسی قرار گرفته و مقام شایسته ای را برای خویش تضمین کند. AA 711.1

    شاگرد دروغین ، نقش خویش را در تسلیم کردن ایفا نمود . در باغ جتسیمانی ، زمانی که به رهبران اراذل و اوباش گفت که، ” آن کس را که ببوسم ، همان است، او را بگیرید.” کاملا گمان می کرد که مسیح از دست ایشان خواهد گریخت . سپس اگر آنان او را مقصر می شناختند ، می توانست بگوید ، مگر به شما نگفتم که او را محکم بگیرید؟ AA 711.2

    یهودا دید که چگونه دستگیر کنندگان مسیح بر اساس سخنان او عمل کرده و او را محکم بستند. او با حیرت می دید که منجی اجازه داد تا او را از محل دستگیری ببرند. و با نگرانی به دنبال او براه افتاده و از باغ جتسیمانی تا محل محاکمه او در مقابل رهبران یهود، وی را تعقیب کرد. و با هر حرکت مسیح ، یهودا انتظار داشت که او دشمنانش را غافلگیر کرده و در مقام پسر خدا تمامی دسیسه های ایشان را خنثی کند. اما هنگامی که زمان به سرعت سپری می شد و عیسی در مقابل تمام ناسزاها و شکنجه های ایشان گردن نهاد ، ترس وحشتناکی تمامی وجود یهودای حائن را در بر گرفت، زیرا او سرورش را به مرگ تسلیم کرده بود.AA 711.3

    هنگامی که محاکمه به پایان خود نزدیک می شد، یهودا بیش از این نتوانست عذاب وجدان را تحمل کند ، نا گهان صدایی گرفته در تالار محاکمه طنین انداز شد و جمعیت حاضر را وحشت زده کرد: او بیگناه است، او را ببخش ، ای قیافا.AA 711.4

    قامت کشیده و بلند یهودا، اکنون راه خود را با فشار از میان جمعیت بهت زده باز می کرد. چهره ی او رنگ پریده و فرسوده بود و قطرات درشت عرق از پیشانی او سرازیر بود. یهودا با شتاب به سوی کرسی قضاوت هجوم برده و سکه های نقره را که به خاطر تسلیم کردن مسیح دریافت کرده بود، در مقابل کاهن اعظم پرتاب کرد. او با بی صبری جامه قیافا را محکم گرفته و التماس می کرد که عیسی را آزاد کند. یهودا اعلام می کرد که او کاری نکرده است که سزاوار مرگ باشد.AA 711.5

    قیافا با عصبانیت خود را از شر او خلاص کرد ، اما مات و مبهوت بود و نمی دانست که چه بگوید. خیانت و بی دینی کاهنان آشکار شده بود. عکس العمل یهودا نشان می داد که کاهنان و روسای یهود ، به او رشوه داده بودند تا استاد خویش را تسلیم کند. AA 712.1

    یهودا بار دیگر فریاد زد، ” گناه کردم و باعث ریختن خون بی گناهی شدم. ” اما کاهن اعظم، خونسردی خود را باز یافته و با تحقیر پاسخ داد، ” ما را چه؟ خود دانی” ( متی 27 آیه 4). کاهنان خواسته بودند که یهودا را آلت دست خویش سازند، اما بی شرمی او را مورد تحقیر قرار دادند. و هنگامیکه یهودا در مقابل ایشان به گناه خویش اعتراف کرد، او را طرد کردند. AA 712.2

    یهودا اکنون خود را پیش پای عیسی افکنده و در حالی که او را پسر خدا اعلام می کرد ، از وی در خواست می کرد که خود را نجات دهد. منجی، تسلیم کننده خود را مورد سرزنش قرار نداد. او می دانست که یهودا توبه نکرده است و اعتراف او از روحی گناهکار سرچشمه گرفته است ، اوحی که صحنه های ترسناک محکومیت را به یاد آورده و در انتظار داوری بسر می برد. یهودا از اینکه پسر بی گناه خداوند را تسلیم کرده و یگانه قدوس اسراییل را انکار کرده بود، دل شکسته و محزون نبود. با این حال، عیسی او را محکوم نکرد. او با شفقت و دلسوزی به یهودا نگریسته و گفت، برای چنین لحظه ای به این جهان آمدم. AA 712.3

    نجوای حاکی از تعجب در میان مردم به گوش می رسید. آنان با شگفتی، شاهد شکیبایی مسیح در برابر تسلیم کننده اش بودند. و بار دیگر این عقیده که او چیزی بیشتر از یک انسان فانی است از ذهن ایشان گذشت. اما آنان از خود می پرستیدند که اگر او پسر خداست، چرا خود را از اسارت ایشان خلاص نمی کند و بر متهم کنندگان خود پیروز نمی شود؟AA 712.4

    یهودا به بی ثمر بودن در خواستهای خود پی برده و در حالیکه فریاد می زد، کار از کار گذشته است! کتر از کار گذشته است! شتابان از کاخ قیافا خارج شد. او دریافت که نمی تواند شاهد مصلوب شدن مسیح باشد، بنابراین با اضطراب از آنجا خارج شده و خود را به دار آویخت. ساعاتی بعد، در همان روز، در مسیر کاخ پیلاتس به محل جلجتا ، فریاد بی وقفه جمعیتی سریر به گوش می رسید که عیسی را به سوی محل مصلوب شدنش می بردند. انان در هنگام عبور از مکانی خلوت و دور افتاده ، جسد یهودا را دیدند که در پای درختی افتاده بود. صحنه بسیار تهوع آوری بود، سنگینی جسد یهودا طنابی را که او با آن خود را به دار آویخته بود ، پاره کرده بود.AA 712.5

    و با سقوط بر زمین جسم او به شدت متلاشی شده بود و اکنون سگان مشغول خوردن آن بودند. باقیمانده جسم او به سرعت به خاک سپرده شد ، اکنون فریاد تمسخر آمیز جمعیت به شدت کاهش یافته بود و چهره های رنگ پریده جمعیت افکار درونی ایشان را اشکار می کرد. و به نظر می رسید که کیفر آنانی که در ریختن خون عیسی مجرم بودند از همان زمان دامن ایشان را گرفته است. AA 713.1

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents