Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
آرزوی اعصار - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 73—«دل شما مضطرب نشود»

    مسیح در حالی که با محبت و شفقت الهی به شاگردان خود می نگریست ، به ایشان فرمود، « اکنون پسر انسان جلال یافت.» یهودا از بالاخانه بیرون رفته بود و عیسی با یازده شاگرد خود تنها بود. او در شرف گفتگوی با ایشان در مورد جدایی قریب الوقوع خود از ایشان بود، اما قبل از انجام این کار، به هدف بزرگ رسالت خویش اشاره کرد. هدفی که هواره پیش روی او بود. خوشی مسیح این بود که تمامی تحقیر و رنج او باعث جلال نام پدر خواهد شد و به همین دلیل افکا شاگردان را نخست به این موضوع جلب کرد.AA 656.1

    سپس با سخنانی محبت آمیز به ایشان می گوید، « فرزندان عزیز ، اندک زمانی دیگر با شما هستم. مرا خواهید جست و همان گونه که به یهودیان گفتم، اکنون به شما نیز می گویم که آنجا که من می روم، شما نمی توانید آمد. » شاگردان با شنیدن این سخنان نمی توانستند شادی کنند. ترس بر ایشان مستولی شد و در اطراف منجی ازدحام کردند زیرا سرور و خداوندشان، دوست و معلم محبوبشان ، از جان ایشان عزیزتر بود. آنان در تمامی مشکلاتشان در انتظار مساعدت او بودند، ترک می کرد. اضطراب و دلهوره وحشتناکی دل های ایشان را لبریز کرده بود. اما سخنان منجی به ایشان سرشار از امید بود. مسیح می دانست که ایشان مورد هجوم دشمن قرار گرفته و اینکه نیرنگ و حیله گری شیطان در مقابل آنانی که زیر بار مشکلات افسرده و غمگین می شوند، موفقیت آمیز خواهد بود. بنابراین به ایشان تاکید کرد تا «نه بر آنچه که دیدنی است ، بلکه بر آنچه که نادیدنی است» چشم بدوزند. ( دوم قرنتیان 4 :18) مسیح اذهان شاگردان را از غربت زمینی به خانه آسمانی جلب کرد. مسیح به شاگردان گفت: « دل شما مضطرب نباشد، شما به خدا ایمان دارید، به من نیز ایمان داشته باشید در خانه پدر من منزل بسیار است، و گرنه به شما می گفتم. می روم تا مکانی برای شما آماده کنم و آنگاه که رفتم و مکانی برای شما آماده کردم ، باز می آیم و شما را نزد خود می برم، تا هر جا که من هستم، شما نیز باشید. جایی که من می روم راهش را می دانید.» من به خاطر شما به این جهان آمدم و به سود شما و برای شما کار می کنمو هنگامی که از شما دور شوم، باز هم با جدیت و صمیمانه برای شما کار خواهم کرد. من به این جهان آمدم تا خود را به شما آشکار کنم تا ایمان آوریدو من به نزد پدر می روم تا به سود شما با پدر همکاری کنم. هدف مسیح از جدا شدن ، مغایر با چیزی بود که شاگردان از آن می ترسیدند. این جدایی ، جدایی نهایی نبود. عیسی می رفت تا مکانی برای ایشان فراهم کند، تا آنگاه که باز می گشت، ایشان را نزد خود برد. در تمام مدتی که مسیح، مکانی برای ایشان فراهم می کرد، آنان می بایستی شخصیتشان را به شباهت خداوند در آورند. AA 656.2

    شاگردا هنوز هم مضطرب بودند، توما که دایما به واسطه شک و تردید ، آشفته بود، گفت : « ما حتی نمی دانیم به کجا می روی، پس چگونه می توانیم راه را بدانیم؟ عیسی به او گفت: من راه و راستی و حیات هستم، هیچ کس جز به وسیله من، نزد پدر نمی آید. اگر مرا می شناختید، پدر مرا نیز می شناختید، اما پس از این او را می شناسید و او را دیده اید.»AA 657.1

    راه های بسیاری برای رسیدن به آسمان وجود ندارد. هر کسی نمی تواند راه خود را برگزیند. مسیح می گوید: « من راه هستم .... هیچ کس جز به واسطه من، نزد پدر نمی اید.» از زمانی که اولین موعظه بشارت انجیل وعظ شد، هنگامی که در باغ عدن اعلام شد که ذریت زن، سر مار را خواهد کوبید، مسیح به عنوان راه و راستی و حیات برافراشته شده بود. او همان هنگام که آدم می زیست، راه بود. هنگامی که هابیلف خون بره ذبح شده را به حضور خداوند تقدیم می کرد، در حقیقت ، خون بره ، معرف منجی بود. مسیح راهی بود که به واسطه آن ، انبیا و مشایخ قوم یهود، نجات یافته بودند. او تنها راه دسترسی ما به خداوند است.AA 657.2

    « مسیح فرمود: اگر مرا می شناختید ، پدر مرا نیز می شناختید، اما پس از این او را می شناسید او را دیده اید. اما هنوز هم شاگردان سخنان او را درک نکردند. بنابراین فیلیپس به او گفت: سرور ما، پدر را به ما بنما ، که همین ما را کافی است.»AA 657.3

    مسیح ، در حالیکه از کند ذهنی فیلیپس شگفت زده شده بود، با اندوه از او پرسید : «فیلیپس ، دیری است با شما هستم و هنوز مرا نشنااخته ای؟» چگونه ممکن است که پدر را در کارهایی که او به واسطه من انجام می دهد نبینی؟AA 657.4

    آیا ایمان نداری که من برای خشنودی پدر به این جهان آمده ام؟AA 657.5

    « پس چگونه است که می گویی، پدر را به ما بنما؟” ” کسی که مرا دیده ، پدر را دیده است.” او اگر چه خود را فروتن کرده ، به شباهت آدمیان درآمد، اما هنوز الوهیت از آن او بود. مسیح به تنهایی می توانست آشکار کننده و نماینده پدر به بشریت باشد و شاگردان مسیح این امتیاز را داشتند که در طول بیشتر از سه سال شاهد چنین نیابتی باشند.AA 658.1

    « این سخن مرا باور کنید که من در پدرم و پدر در من است و گر نه به سبب آن کارها این را باور کنید. » شاگردان می بایستی ایمان خویش را بر کارهایی که هیچ انسانی انجام نداده بود و نمی تواند انجام دهد. کارهای مسیح به الوهیت او شهادت می داد و به واسطه او، پدر آشکار شده بود.AA 658.2

    اگر شاگردان ارتباط حیاتی میان پدر و پسر را باور می کردند، ایمانشان را در خالا رنج و مرگ منجی که برای نجات جهان در حال هلاکت انجام می گرفت، از دست نمی داند. مسیح در صدد بود تا ایمان ضعیف شاگردان را به چنان پختگی و تجربه ای ارتقا دهد تا الوهیت او را که در جسم انسانی ظاهر شده بود، درک کنند.AA 658.3

    مسیح اشتیاق داشت تا شاگردان درک کنند که می بایستی به خداوند توکل داشته باشند. منجی مهربان و دلسوز ما با چه جدیت و پشتکاری تلاش کرد تا شاگردان را در مقابل طوفان وسوسه و آزمایشات که به زودی ایشان را درمانده می کرد، آماده کند. او می خواست ایشان را با خود در خدا مخفی کند. AA 658.4

    هنگامی که مسیح این سخنان را بر زبان می آورد، جلال خداوند در سیمای او می درخشید و شاگردان در حالیکه با شگفتی به سخنان او گوش فرا می دادند، ترس مقدسی سراسر وجودشان را فرا گرفته بود. اکنون دلهای ایشان به طور قاطع تری ب سوی مسیح جلب شده بود و همچنانکه با محبت بیشتری به مسیح نزدیک می شدند، به یکدیگر نیز علاقه مند می شدند. آنان احساس می کردند که ملکوت بسیار نزدیک بوده و به سخنان عیسی به عنوان پیام پدر آسمانی ایمان آوردند.AA 658.5

    مسیح ادامه داد: « آمین، آمین، به شما می گویم، آن که به من ایمان داشته باشد، او نیز کارهایی را که من می کنم، خواهد کرد.» مسیح بسیار مشتاق بود تا شاگردان درک کنند که به چه منظوری الوهیت او با بشریت پیوند خورده است. او به این جهان آمد تا جلال پدر را آشکار کند، و انسان را با قدرت احیا کننده خویش تعالی بخشد.AA 658.6

    خداوند به واسطه او آشکار شده بود تا که ا در ایشان آشکار شود. عیسی، قدرتی آشکار نکرد که انسان نتواند از طریق ایمان به او آشکار نکند. AA 659.1

    انسانیت کامل و عالی او چیزی است که همه پیروان او می بایستی از آن برخوردار باشند، اگر آنان نیز مانند او مطیع خداوند باشند.AA 659.2

    « وحتی کارهایی بزرگتر از آن خواهید کرد، زیرا که من نزد پدر می روم” هدف مسیح از این سخنان این نبود که کار شاگردان به دلیل شخصیت عالی تر ایشان نسبت به او بزرگتر خواهد بود. او صرفا به معجزات اشاره نکرد، بلکه به همه آنچه می بایستی به واسطه کار معجزه آیز روح القدس اتفاق بیافتد ، اشاره می کرد. AA 659.3

    بعد از صعود مسیح ، شاگردان تحقق وعده های او را مشاهده کردند. صحنه های مصلوب شدن ، قیام و صعود مسیح به آسمان برای ایشان یک واقعیت حیاتی و زنده بود. آنان تحقق نبوتهای پیش بینی شده درباره مسیح را به معنای واقعی کلمه مشاهده کردند. شاگردان کتب مقدسه را مطالعه کرده و با ایمان و اطمینان تعالیم آن را می پذیرفتند. آنان دریافتند که معلم آسمانی همان بود که ادعا کرده بود و هنگامی که تجربه خویش را بازگو کرده و محبت خداوند را ستایش می کردند دلهای مردمان را تحت تاثیر قرار داده و افراد زیادی به عیسی ایمان می آوردند. AA 659.4

    وعده منجی به شاگردانش ، همان وعده ای است که او به کلیسای خود در زمانهای آخر می دهد. خداوند نقشه عالی نجات انسان را طوری طراحی نکرده است که نتایج کم اهمیتی به همراه داشته باشد . تمامی کسانی که نه با توکل به خود، بلکه با توکل به خداوند برای انجام خدامت به پیش می روند، مطمئنا تحقق وعده های او را خواهدن دید. مسیح می فرماید، « کارهایی بزرگتر از آن خواهید کرد، زیرا که من نزد پدرم می روم.»AA 659.5

    شاگردان هنوز از قدرت نامحدود و بی کران منجی بی اطلاع بودند. و عیسی به ایشان گفت: «تا کنون به نام من چیزی نخواسته اید، بخواهید تا بیابید و شادیتان کامل شود.» ( یوحنا 16 : 24) . او برای شاگردان شرح داد که زار موفقیت ایشان در درخواست فیض و قدرت در نام او نهفته است. عیسی در حضور پدر خواهد بود تا تقاضای ایشان را به گوش وی برساند. او در خواست افراد متواضع و نیازمند را همانند درخواست خویش به حضور پدر تقدیم می کند. تمامی دعاهای خالصانه از سوی خداوند شنیده می شود. ممکن است دعاهایمان به راحتی بیان نشود، اما اگر خالصانه و از صمیم قلب باشد، به مکان مقدسی که عیسی به نمایندگی از سوی ما حضور دارد، خواهد رسید و او دعاهای ما را به راحتی و بدون لکنت زبان، با زیبایی و با عطر حضور عالی خویش به حضور پدر تقدیم خواهد کرد.AA 659.6

    مسیر صداقت و درستی ، مسیر خالی از مانع نمی باشد، اما در تمامی مشکلات و سختی ها می بایستی ضرورت دعا را درک کنیم . هیچ موجود زنده ای وجود ندارد که قدرت خویش را از خداوند دریافت نکرده باشد، و منبع قدرت لایزال الهی در اختیار ضعیف ترین افراد بشری نیز قرار می گیرد. عیسی فرمود،« هر آنچه به نام من درخواست کنید، من آن را انجام خواهم داد، تا پدر در پسر جلال یابد. اگر چیزی به نام من از من بخواهید، آن را انجام خواهم داد.»AA 660.1

    مسیح به شاگردان دستور داد که « به نام من» درخواست کنید. پیروان مسیح می بایستی در نام او در حضور خداوند بایستند و به سبب ارزش قربانی و ایثاری که به خاطر ایشان پرداخت شده، در نظر خداوند ارزش خواهند داشت. آنان با استناد به عدالت و پارسایی مسیح ، گرامی شمرده خواهند شد. خداوند به خاطر مسیح ، آنانی را که از او می ترسند ، می بخشد و آنان را به چشم یک گناهکار نگاه نمی کند. بلکه شباهت ایشان به پسر خویش را تایید کرده و ارج می نهد. AA 660.2

    خداوند، هنگامی که قومش برای خود ارزش کمی قائل می شوند، متاثر می شود. او از وارثین برگزیده خویش انتظار دارد که خودشان را بر اساس بهایی که خداوند به خاطر ایشان پرداخته ، مورد ارزیابی قرار دهند. خداوند آنان را دوست دارد، در غیر این صورت ، پسر یگانه خویش را برای نجات ایشان نمی فرستاد و چنین بهای عظیمی را نمی پرداخت. خداوند برای ایشان وظایفی را در نظر گرفته است و بسیار خشنود می شود، اگر آنان تمامی نیازهای خویش را از او طلب کرده و موجب جلال نام وی شوند. پیروان مسیح به ولسطه ایمان به وعده های او ، می توانند از خداوند توقعات عظیمی داشته باشند. AA 660.3

    دعا کردن در نام مسیح، بسیار با اهمیت می باشد. هنگامی که در نام مسیح دعا می کنیم، مفهومش این است که شخصیت و سیرت او را پذیرفته و روح او را از خود بروز داده و همانند او عمل می کنیم. وعده منجی بر اساس شرایطی داده شده است. او می گوید: « اگر مرا دوست بدارید، احکام مرا نگاه خواید داشت.” او انسان را نه در گناه ، بلکه از گناه نجات می دهد و آنانی که او را دوست دارند، محبت خویش را با اطاعت از احکام او نشان خواهند داد.AA 660.4

    اطاعت حقیقی از دل آدمی سرچشمه می یرد و مسیح نیز در دل آدمی عمل می کند و اگر به مسیح اجازه دهیم ، او خود را افکار و اهداف ما نزدیک کرده و آنچنان افکار و دل های ما را بر طبق اراده خویش با یکدیگر متناسب می کند که به واسطه اطاعت از او امیال نفس را رها می کنیم. امیال و خواسته ها تعالی یافته و تقدیس می شوند و در خدمت به مسیح شادی عظیمی خواهیم یافت. هنگامی که خدا را بشناسیم ، احکام او را پیوسته نگاه خواهیم داشت و به واسطه قدردانی از سیرت و شخصیت مسیح و به واسطه شرکت در شام خداوند ، گناه در نظر ما نفرت انگیز خواهد بود..AA 661.1

    همچنان که مسیح در جامه انسانی ، احکام خدا را به جا آورد، ما نیز می توانیم همان کار را انجام دهیم، اگر از منبع بی کران قدرت او تقویت شویم. اما نبایستی مسئولیت های خویش را بر عهده دیگران بگذاریم و منتظر آنان باشیم تا وظایفمان را به ما یادآوری کنند. ما نمی توانیم به مشورت های انسانی متکی باشیم. خداوند با همان اشتیاقی که به دیگران تعلیم می دهد، وظایف و مسئولیت هایمان را به ما تعلیم خواهد داد. اگر با ایمان به حضور او بیاییم، او از اسرار خویش با ما سخن خواهد گفت. AA 661.2

    کسانی که تصمیم می گیرند هیچ گونه رفتاری را که باعث ناخشنودی خداوند می شود، انجام ندهند، بعد از مطرح کردن وضعیت خودشان به حضور خداوند، خواهند دانست که چه مسیری را دنبال کنند. آنان نه تنها حکمت ، بلکه قدرت خواهند یافت. قوت برای خدمت و اطاعت به ایشان اعطا خواهد داشت، همان گونه که مسیح وعده داده است و هر آنچه که به مسیح داده شده - « تمام چیزها» برای تامین نیاز انسان گناهکار — به او به عنوان سر و نماینده بشریت داده شده است و « هر آنچه که از او درخواست کنیم، خواهیم یافت ، زیرا احکام او را اطاعت می کنیم و آنچه موجب خشنودی اوست، انجام می دهیم.» ( اول یوحنا 3 :22). AA 661.3

    مسیح پیش از آنکه خود را به عنوان قربانی تقدیم کند، سعی کرد تا ضروری ترین کا مل ترین موهبت و هدیه را به پیروان خویش اعطا کند، هدیه ای که منابع بی کران فیض را در دسترس ایشان قرار می دهد . او فرمود: « و من از پدر خواهم خواست و تسلی دهنده ای دیگر به شما عطا خواهد کرد. تا همیشه با شما بماند. یعنی روح راستی که جهان نمی تواند او را بپذیرد زیرا نه او را می بیند و نه می شناسد، اما او را می شناسید، چرا که نزد شما مسکن می گزیند و در شما خواهد بود. شما را بی کس نمی گذارم ، نزد شما می آیم.» (یوحنا 14 : 16-18).AA 661.4

    پیش از این، روح در این جهان وجود داشت و از همان ابتدای کار نجات و رستگاری ، دل های آدمی را حت تاثیر قرار می داد. اما در مدتی که مسیح روی زمین بود، شاگردان به تسلی دهنده دیگری نیاز نداشتند و تا این که از حضور او محروم شده و نیاز به روح را احساس می کردند، در آن هنگام روح بر ایشان نازل شد.AA 662.1

    روح القدس ، نماینده مسیح است، اما از خصوصیت ویژه بشری ، آزاد و مستقل می باشد. مسیح با ظاهر شدن در جسم انسانی ، نمی توانست در یک زمان ، در همه جا حضور داشته باشد. بنابراین به نفع شاگدان بود که او به نزد پدر برود و روح القدس را که جانشین او بر روی زمین بود برای ایشان بفرستد و از آن به بعد هیچ کس نمی توانست به واسطه نزدیکی و موقعیتش با مسیح بر دیگران تفوق و برتری داشته باشد و منجی از طریق روح القدس برای همگان قابل دسترسی بود . به این ترتیب مسیح بیشتر از هز زمانی به ایشان نزدیک می شد. AA 662.2

    « آن که مرا دوست دارد، پدرم او را دوست خواهد داشت و من نیز او را دوست داشته، خود را بر او ظاهر خواهم ساخت.» عیسی از آینده شاگردانش با خبر بود . یکی را بر پای چوبه دار ، یکی را بر روی صلیب و یکی را در تبعید و در میان صخره های ور افتاده دریا و سایرین را تحت شکنجه و مرگ می دید.AA 662.3

    او شاگردان را با این وعده که در تمامی مشکلات و رنج ها با ایشان خوهد بود، تسلی می داد. آن وعده هنوز هم به قت خود باقیست. خداوند همه چیز را درباره خادمین وفادار خویش که به خاطر او در زندان یا در نقاط دور افتاده در تبعید به سر می برند، می داند. او ، ایشان را با حضور خویش، تسلی می دهد. AA 662.4

    هنگامی که ایماندار به خاطر حقیقت، در مقابل محاکم ظلم و ستم مورد محاکمه قرار می گیرد، مسیح در کنار او ایستاده و از وی طرفداری می کند و تمامی سرزنش هایی که متوجه وی می شود، متوجه مسیح نیز می شود. با محکوم شدن شاگرد مسیح، او نیز بار دیگر محکوم می شود. هنگامی که یکی از ایمانداران به زندان افکنده می شود، مسیح با محبت خویش ، دل وی را مسحور می کند.AA 662.5

    مسیح به کسی که به خاطر وی متحمل مرگ می شود، می فرماید: « و من آنکه زنده اوست ، مرده بودم، اما اینک ببین که زنده جاویدم و کلیدهای مرگ و جهان مردگان در دست من است.» ( مکاشفه 1 :18).AA 662.6

    یک زندگی که به خاطر من قربانی می شود، تا به ابد زنده خواهد بود. در تمامی زمان ها و مکان ها، در تمامی مصیبت ها و پرشانی ها، آنگاه که چشم انداز آینده نامعلوم و نگران کننده به نظر رسیده و احساس درماندگی و تنهایی می کنیم، تسلی دهنده یعنی روح القدس فرستاده خواهد شد تا به دعای ایمان ما پاسخ گوید. شرایط و سختی ها شاید ما را از تمامی دوستان دنیوی جدا کند، اما هیچ شرایطی نمی تواند ما را از تسلی دهنده آسمانی جدا کند. هر جا که باشیم، هر جه که برویم ، او همواره برای کمک ، حمایت، محافظت و تعالی و تشویقمان در کنار ما حضور دارد.AA 663.1

    شاگردان ، همچنان از درک سخنان مسیح، عاجز بودند و به همین دلیل وی مجددا ً منظور و مقصود خویش را برای ایشان توصیح داده و فرمود که به واسطه روح القدس ، خود را بر ایشان ظاهر خواهد کرد. « تسلی بخش ، یعنی روح القدس ، که پدر او را به نام من می فرستد، او همه چیز را به شما خواهد آموخت.» و دیگر نخواهید گفت که نمی فهمم و مسایل را از دریچه تاریک نخواهید دید و « قادر خواهید بود که با همه مقدسان ، به درازا و پهنا و رفا و بلندای محبت مسیح، پی ببرید و آن محبت را که فراتر از معرفت بشری است، بشناسید تا از همه کمالات خدا آکنده شوید.» افسسیان 3 : 18 و 19AA 663.2

    شاگردان می بایستی به زندگی و اعمال مسیح ، شهادت می دادند و از طریق سخنان ایشان، مسیح می بایست با تمامی مردم روی زمین سخن بگوید. اما در رنج و مرگ مسیح می بایست با تمامی مردم روی زمین سخن بگوید. اما در رنج و مرگ مسیح می بایستی در معرض آزمایش دشواری قرار گیرند. تا بعد از چنین تجربه ای ، سخنان ایشان ، درست و دقیق باشد. عیسی وعده داده بود که روح، « هر آنچه من به شما گفتم ، ب یادتان خواهد آورد.»AA 663.3

    مسیح در ادامه سخنان خود به شاگردان فرمود: «بسیاری چیزهای دیگر دارم که به شما بگویم اما اکنون یارای شنیدنش را ندارید. اما چون روح راستی آید، شما را به تمامی حقیقت، راهبری خواهد کرد. زیرا او از جانب خود سخن نخواهد گفت، بلکه آنچه را می شنود، بیان خواهد کرد و از آنچه در پیش است با شما سخن خواهد گفت. او مرا جلال خواهد داد، زیرا آنچه را از آن من است، گرفته ، به شما اعلام خواهد کرد. » عیسی رساله گسترده حقیقت را در مقابل شاگردانش گشوده بود. اما برای شاگردان مجزا ساختن تعالیم مسیح از احادیث و تعالیم فریسیان و کاتبان بسیار سخت و دشوار بود. آنان چنان تربیت یافته بودند که می بایستی تعالیم کاهنان را به عنوان صدای خداوند بپذیرند و چنین تفکری همچنان بر اذهان ایشان حاکم بوده و نقطه نظرات ایشان را شکل داده بود. افکار دنیوی، مسیل غیر روحانی، هنوز جایگاه بزرگی در اذهان ایشان داشت . آنان طبیعت روحانی ملکوت و پادشاهی مسیح را درک نمی کردند، در حالی که مسیح غالب اوقات آن را برای ایشان توضیح داده بود. اذهان ایشان آشفته شده بود و اهمیت تعالیک مسیح را درباره کتب مقدس، درک نمی کردند و به نظر می رسید که بسیاری از تعالیم او بر ایشان تاثیری نداشته باشد. عیسی می دید که آنان به مفهوم واقعی سخنان وی نمی چسبند. او با شفقت به ایشان وعده داد که دوح القدس خواهد آمد و سخنان وی را به ایشان یادآوری خواهد کرد. او بسیار چیزهای دیگر داشت که به شاگردان بگوید، اما آنان قدرت درک آن را نداشتند و همه این چیزها به واسطه روح القدس بر ایشان آشکار می شد. روح القدس می بایستی افکار شاگردان را برانگیخته و ایشان را به تمامی حقیقت راهبری کند. عیسی به شاگردان فرمود: « اما چون روح راستی آید، شما را به تمامی حقیقت راهبری خواهد کرد. »AA 663.4

    تسلی دهنده ، « روح راستی» خوانده می شود و کار او تشریح و حمایت از حقیقت است. او در ابتدا ، به عنوان روح راستی، در دل ساکن می شود و سپس به تسلی واقعی در دروغ و ناراستی یافت نمی شود. شیطان به وسیله تعالیم و سنت های دروغین است که می تواند بر فکر و ذهن آدمی پیروز شود. او با هدایت افراد به سوی معیارهای کاذب، شخصیت را فاسد می سازد. اما روح القدس از طریق کلام خداوند با ذهن و فکر افراد، سخن گفته و روح را با حقیقت و راستی آشنا می سازد. بدین ترتیب، گناه را آشکار کرده و آن را از فکر و روح خارج می کند. تنها به واسطه روح استی و کار او از طریق کلام خداوند است که مسیح قوم برگزیده اش را تحت کنترل خویش در می آورد.AA 664.1

    در معرفی و توضیح وظایف روح القدس برای شاگردان ، عیسی سعی داشت همان امید و شادمانی را که در روح او دمیده شده بود، به شاگردان نیز بدمد. او از اینکه توانسته بود کمک های فراوانی را برای کلیسای خویش پیش بینی کند و در نظر بگیرد، بسیار شادمان بود. روح القدس، در میان عطایا، عالی ترین و با اهمیت ترین هدیه ای بود که او می توانست برای تعالی قوم خویش از پدر درخواست کند. روح القدس می بایستی به عنوان یک عامل احیاء کننده ، داده شود زیرا بدون آن ایثار و فداکاری مسیح بی ثمر می شد. قدرت شریر برای قرن ها در حال افزایش و تقویت شدن بوده و تسلیم انسان به قدرت و اسارت شیطانی شگفت آور بود.AA 664.2

    انسان ، تنها با کمک عامل قدرتمند روح القدس می تواند در مقابل گناه ایستادگی کند و بر آن پیروز شود. روح القدس است که می تواند آنچه را که منجی، برای نجات جهان انجام داده است، موثر و سودمند سازد و به واسطه روح القدس است که قلب، پاک و طاهر می گردد و ایماندار وارث سیرت الهی می شود. مسیح ، روح خود را به عنوان قدرت الهی به انسان اعطا کرده است تا با کمک آن بر تمامی تمایلات موروثی و تربیتی فاسد غلبه کند و به شکل و شباهت او درآید. AA 665.1

    مسیح درباره روح فرمود: « او مرا جلال خواهد داد.» منجی آمده بود تا با نشان دادن محبت پدر آسمانی ، او را جلال دهد و به همین ترتیب ، روح القدس می بایستی مسیح را به واسطه مکاشفه فیض او به جهان ، جلال دهد. شباهت کامل به خدا می بایستی مجددا در بشریت خلق شود. عظمت خداوند، عظمت مسیح در کامل کردن شخصیت قوم خدا، دخالت دارد. AA 665.2

    « هنگامی که او [ روح راستی] آید، جهان را بر گناه و عدالت و داوری ملزم خواهد نمود.» موعظه و تعلیم کلام بدون حضور و مساعدت دایمی روح القدس ، هی ثمری نخواهد داشت. زیرا او تنها معلم ثمر بخش حقایق الهی است. تنها ، زمانی که حقیقت به واسطه روح القدس با دل توأم می شود، روح را زنده و زندگی را دگرگون می کند. یک فرد ممکن است بتواند تمامی کلام خدا را تعلیم دهد و با تمامی احکام و وعده های خداوند آشنا باشد، اما تا زمانی که روح القدس حقیقت را در خانه دل، جایگزین نکند، هیچ جانی بر روی صخره نخواهد افتاد و شکسته نخواهد شد. نه میزان تحصیلات ، نه امتیازات ، هر چند بزرگ ، نمی تواند فرد را بدون همکاری و مساعدت روح القدس به مسیر حقیقت هدایت کند. پاشیدن بذر انجیل ، موفقیت آمیز نخواهد بود، مگر اینکه با شبنم آسمان ، جان تازه ای پیدا کند . پیش از اینکه، یکی از کتب عهد جدید نوشته شود و قبل از آنکه موعظه انجیل ، وعظ شود، بعد از صعود مسیح به آسمان ، روح القدس بر شاگردان نزول کرد. آنگاه ، شهادت دشمنان ایشان چنین بود، « شما، اورشلیم را با تعلیم خود پر ساخته اید.» ( اعمال 5 : 28).AA 665.3

    مسیح عطای روح القدس را به کلیسای خود وعده داده است و این وعده همان اندازه که به شاگردان او تعلق داشت، به ما نیز تعلق دارد. اما این وعده ، مانند هر وعده خداوند ایمان و ادعای آن را دارند. انان درباره مسیح و روح القدس سحن می گویند با این حال هیچ نیکویی و احسانی را دریافت نمی کنند. آنان روح خود را به عوامل الهی تسلیم نمی کنند تا به وسیله آن تحت هدایت و کنترل قرار گیرد. ما نمی توانیم روح القدس را به کار گیریم ، روح القدس باید ما را به کار گیرد. خداوند به واسطه روح القدس در میان قوم خود عمل می کند. « زیرا خداست که با عمل نیرومند خود، هم تصمیم و هم قدرت انجام آنچه را که خشنودش می سازد، در شما پدید می آورد.» ( فیلیپیان 2 :13). اما بسیاری از مردم از این مسئله اطاعت نخواهند کرد. آنان می خواهند با قدرت خویش، خودشان را هدایت کنند و به همین دلیل است که عطای آسمانی را دریافت نمی کنند. تنها، به آنانی که با فروتنی به خداوند توکل می کنند و در انتظار هدایت و فیض او می منند، روح القدس داده خواهد شد. قدرت خداوند آماده پذیرش درخواست ایشان خواهد بود. این برکت وعده داده شده، اگر به ایمان خواسته شود، تمامی برکات دیگر را به دنال خواهد داشت. زیرا بر اساس غنای فیض مسیح داده می شود و مسیح آماده است تا نیاز هر کس را براساس ظرفیت پذیرش وی تأمین کند. AA 665.4

    در گفتگوی با شاگردانش، عیسی هیچ اشاره اندوهباری به رنج و مرگ خویش نکرد. آخرین میراث و یادگار او به شاگردان، میراث آرامش خود را به شما می دهم. آنچه من به شما می دهم، نه چنان است که جهان به شما می دهد. دل شما مضطرب و هراسان نباشد. »AA 666.1

    قبل از ترک کردن اطاق بالاخانه ، منجی، شاگردان را در خواندن سرود پرستش رهبری کرد. در نغمه های آواز او نشانی از اندوه و زاری نبود، بلکه نشانه های شادی بخش مربوط به پرستش خداوند شنیده می شد: AA 666.2

    «ای جمیع امت ها، خداوند را تسبیح بخوانید!»
    ای تمام قبایل؛ او را حمد گویید!
    زیرا که رحمت او بر ما عظیم است
    و راستی خداوند تا ابدالاباد
    هللویاه!
    AA 666.3

    بعد از خواندن سرود، همگی بیرون رفتند. عیسی و شاگردان کوچه های شلوغ و پرجمعیت را پشت سر گذاشته و با عبور از دروازه شهر به سوی کوه زیتون به راه افتادند. آنان با آهستگی به پیش می رفتند و هر یک با افکار خویش مشغول بودند و در حالی که به سوی کوه زیتون ، سرازیر شدند، عیسی با صدایی به شدت محزون و غم زده به ایشان گفت: « امشب همه شما به سبب من خواهید لغزید. زیرا نوشته شده ، شبان را خواهم زد و گوسفندان پراکنده خواهند شد » ( متی 26:11).AA 666.4

    شاگردان با شگفتی و اندوه به سخنان او گوش فرا می دادند. آنان به یاد آوردند که چگونه در کنیسه کفرناحوم، هنگامی که مسیح درباره خود به عنوان نان حیات سخن گفته بود، بسیاری از شاگردان وی هیچ شک و تردیدی از خود نشان نداده بودند. پطرس در حالی که با سایر شاگردان سخن می گفت، وفاداری خویش را به مسیح اعلام کرده بود. اما عیسی به آنان گفته بود: « مگر شما دوازده تن را من برنگزیده ام؟ با این حال، یکی از شما ابلیسی است.» ( یوحنا 6 :70) و مسیح در اتاق بالاخانه ، مجددا ً به ایشان گفت که آن یک نفر از دوازده تن ، او را تسلیم خواهد کرد و پطرس نیز او را انکار خوهد کرد. اما اکنون سخنان او شامل همه ایشان بود. AA 667.1

    اکنون سخنان اعتراض آمیز پطرس با شور و حرارت زیادی شنیده می شود،« حتی اگر همه به سبب تو بلغزیند، مگر من هرگز نخواهم لغزید.» پطرس در اتاق بالاخانه اعلام کرده بود، « من جانم را در راه تو خواهم نهاد.» و عیسی به او پاسخ داده بود که درست در همان شب، منجی خود را انکار خواهد کرد و اکنون مسیح، چنین هشداری را مجددا ً تکرار می کند و به پطرس می گوید: « آمین ، به تو می گویم که امروز ، آری همین امشب، پیش از آنکه خروس دوبار بانگ بزند، سه بار مرا انکار خواهی کرد. » اما پطرس می گوید: « آمین، به تو می گویم که امروز ، آری همین امشب ، پیش از آنکه خروس دوبار بانگ بزند، سه بار مرا انکار خواهی کرد. » اما پطرس با تاکیر بسیار گفت: « اگر لازم باشد با تو بمیرم، انکارت نخواهم کرد و سایر شاگردان نیز چنین گفتند.» ( مرقس 14: 29 و 30 و 31). آنان با اعتماد به نفس خویش، اظهارات منجی را انکار کردند. آنان برای چنین آزمایشی آماده نبودند و هنگامی که وسوسه بر ایشان مستولی شد، به ناتوانی خویش پی می بردند.AA 667.2

    هنگامی که پطرس به مسیح گفت که آماده است با او به زندان برود و جان خویش را فدا کند ، واقعا ً قصد داشت که به تمامی گفته های خویش عمل کند ، اما او خود را نمی شناخت . در دل پطرس نشانه هایی از گناه و شرارت پنهان شده بود که شرایط ، آن را تشدید می کرد و تا زمانی که از وضعیت مخاطره آمیز خویش آگاه نمی شد، ممکن بود برای همیشه نابود شود. منجی در او احساس حب نفس و اطمینان به خود را مشاهده کرده بود ، احساسی که می توانست حتی بر محبت وی نسبت به منجی غلبه یابد. ضعف، گناه ، بی توجهی در ورود به وسوسه ها، بی بند و باری و تمایلات ناپاک در تجربه زندگی پطرس ، کاملا آشکار شده بود. هشدار جدی مسیح برای این بود که پطرس دل خویش را مورد تفتیش قرار دهد. لازم بود که پطرس نسبت به خویش بی اعتماد شود و به شکل جدی تری به مسیح ایمان داشته باشد.AA 667.3

    اگر او هشدار مسیح را با فروتنی می پذیرفت، می بایستی از مسیح به عنوان شبان گله استدعا می نمود تا گوسفندان خویش را حفظ کند. او یکبار ، هنگامی که بر روی دریاچه جلیل در حال فرورفتن در آب بود ، فریاد برآورد: « سرور من! نجاتم ده!” ( متی 14 :30). آنگاه عیسی بی درنگ دست خود را دراز کرده و او را گرفته بود. اکنون نیز اگر فریاد بر می آورد و به عیسی می گفت ، مرا از خودم نجات بده؛، مطمئنا ً عیسی او را نجات می داد. اما پطرس احساس می کرد که مورد بی اعتمادی قرار گرفته است و چنین برخوردی را بیر حمانه تلقی می کرد. بنابراین دچار لغزش شد و در اعتماد به خویشتن ، پافشاری کرد. AA 668.1

    عیسی با شفقت و دلسوزی به شاگردانش می نگرد. او نمی تواند ایشان را از چنین آزمایشی رهایی بخشد، اما ایشان را بدون تسلی رها نمی کند و به ایشان اطمینان می دهد که زنجیر های گور را خواهد شکست و محبت او نسبت به ایشان پایان نخواهد یافت. عیسی به ایشان می گوید: « بعد از برخاستنم ، پیش از شما به جلیل خواهم رفت.» ( متی 26 : 32) . آنان قبل از آنکه عیسی را انکار کنند ، از بخشش او اطمینان می یابند و بعد از مرگ و قیام او، مورد بخشش قرار گرفته و از محبت برخوردار می شوند. AA 668.2

    عیسی و شاگردان به سوی باغ جتسیمانی، در دامنه کوه زیتون ، جایی که غالب اوقات در آنجا برای دعا تفکر خلوت می کردند، به راه افتاده بودند. منجی از رسالت خویش در این جهان و از چگونگی تداوم یافتن ارتباط روحانی خود با شاگردان برای ایشان سخن گفته بود. اکنون او این تعلیم را برای ایشان ترسیم می کرد. مسیح برای جلب توجه شاگردان به این موضوع ، از سمبلی استفاده کرده ، می گوید : « من تاک حقیقی هستم.” مسیح به جای انتخاب درخت نخل زیبا، سرو سر به فلک کشیده و یا بلوط تنومند ، از تاک با خوشه های به هم چسبیده برای معرفی خویش استفاده می کند. درخت نخل، سرو و بلوط پا برجا می ماند و نیازی به حمایت ندارد. اما شاخه های تاک به هم پیچیده می شود و به سوی آسمان بالا می رود. به همین ترتیب ، مسیح در انسانیت خویش به قدرت الهی متکی بود. او اعلام کرده بود : « من از خود ، کاری نمی توانم. » ( یوحنا 5 :30).AA 668.3

    « من تاک حقیقی هستم.” یهودیان ، تاک را عالی ترین ، قدرتمند ترین و پر ثمرترین درختان قلمداد می کردند. اسرائیل به عنوان تاک معرفی شده بود، تاکی که خداوند در سرزمین وعده کاشته بود و یهودیان ، امید رستگاری و نجاتشان را بر اساس رابطه خویش با اسراییل بنا نهاد بودند.AA 668.4

    اما عیسی به ایشان می گوید: «من تاک حقیقی هستم» و گمان نکنید که از طریق رابطه با اسراییل می توانید در حیات خداوند سهیم شده، وارثان وعده او باشید . تنها به واسطه من حیات روحانی دریافت می شود.AA 669.1

    « من تاک حقیقی هستم و پدرم باغبان است.» پدر آسمانی این تاک زیبا را بر فراز تپه های فلسطین کاشته بود و خود او باغبان بود. عده زیادی به واسطه زیبایی تاک، به سوی او جذب شده و به منشاء الهی آن اقرار کردند. اما این تاک در نظر رهبران اسراییل ، می بایستی از ریشه درآورده شود. آنان این تاک را کوبیده و زیر پاهای ناپاکشان لگدمال کردند. قصد آنان این بود که آن را برای همیشه نابود کنند، اما باغبان آسمانی هرگز تاکش را از نظر دور نداشت و بعد از اینکه افراد تصور کردند که او را از بین برده اند، باغبان آن را برداشته و مجددا در طرف دیگر دیوار کاشت. اما تنه تاک از آن به بعد نمی بایستی دیده می شد و باید از یورش گستاخانه انسان مخفی می شد. ولی شاخه های تاک از روی دیوار ، آویزان شدند. آنان باید معرف تاک باشند و شاخه ها از طریق آنان به تاک پیوسته و میوه دهند. AA 669.2

    مسیح به شاگردانش فرمود : «من تاک حقیقی هستم.»او، اگر چه در آستانه جدا شدن از شاگردان بود، با این حال ارتباط معنوی و روحانی ایشان با او می بایستی ماندگار باشد. او به شاگردان فرمود، ارتباط شاخه با تاک ، معرفی کننده رابطه ای است که می بایستی با من داشته باشید. جوانه با پیوند خوردن با تاک زنده، به ساقه جوان تبدیل می شود و پس از چندی رشد کرده و به شاخه تاک تبدیل می شود، حیات تاک، حیات شاخه می شود. به همین ترتیب، روح مرده در خطاها و گناهان به واسطه پیوند با مسیح، حیات را دریافت می کند. ایمان و ارتباط فردی با مسیح ، سستی خویش را با قدرت متعال او پیوند می زند. آنگاه می تواند اندیشه مسیح را تصاحب کند. بشریت مسیح، طبیعت بشری ما را تحت تأثیر قرار داده و بشریت ما، تحت تأثیر الوهیت او قرار می گیرد و بدین ترتیب به واسطه عمل روح القدس ، انسان از طبیعت الهی بهره مند می شود و به عنوان شاگرد محبوب پذیرفته می شود.AA 669.3

    پیوندی که با مسیح ایجاد شده ، می بایستی حفظ شود. مسیح فرمود، « در من بمانید، و من نیز در شما می مانم. چنان که شاخه نمی تواند از خود میوه آورد اگر در تاک نماند، شما نیز نمی توانید میوه آورید اگر در من نمانید.» پیوند با مسیح ، پیوندی سطحی ، گاه به گاه و نامنظم نیست. شاخه ، به بخشی از تاک زنده تبدیل می شود. انتقال حیات ، قوت و باروری از طریق ریشه به شاخه ها بدون مانع و همیشگی است.AA 669.4

    جدا از تاک ، شاخه نمی تواند حیات داشته باشد. عیسی فرمود : « دیگر نمی توانید جدا از من حیات داشته باشید. حیاتی که از من دریافت کرده اید، فقط می تواند به واسطه ارتباط دایمی با من ، حفظ شود. بدون من نمی توانید حتی در مقابل یک گناه و یک وسوسه پیروز شوید.AA 670.1

    « در من بمانید، و من نیز در شما می مانم.» ماندن در مسیح یعنی دریافت دایمی روح او ، یعنی تسلیم بدون قید و شرط برای خدمت به او. مسیر ارتباط میان انسان با خداوند ، همواره می بایستی باز باشد و همان طوری که شاخه تاک پیوسته شیره را از تاک زنده جذب می کند، ما نیز بایستی به عیسی چسبیده ، با ایمان ، قوت و کمال شخصیت او را دریافت کنیم.AA 670.2

    ریشه ، غذا را از طریق شاخه به دور ترین شاخه های کوچک می فرستد. به همین ترتیب ، مسیح قوت روحانی را به تمامی ایمانداران منتقل می کند و مادامی که روح با مسیح متحد باشد، خطر فساد و تباهی وجود نخواهد داشت. حیات و شادابی تاک در میوه دلپذیر روی شاخه ها ظاهر خواهد شد. عیسی فرمود : « من تاک هستم و شما شاخه های آن. کسی که در من می ماند و من در او، میوه بسیار می آورد، زیرا جدا از مت ، هیچ نمی توانید کرد. » هنگامی که با ایمان به پسر یگانه خدا زندگی کنیم، ثمرات روح القدس در زندگی ما دیده خواهد شد و هیچ یک از بین نخواهد رفت.AA 670.3

    « پدرم باغبان است. هر شاخه ای در من که میوه نیاورد، آن را قطع می کند. » پیوند ظاهری شاخه ها با تاک، پیوندی حیاتی نخواهد بود و بنابراین چنین شاخه ای رشد نکرده و میوه نخواهد داد. به همین ترتیب ممکن است ، ارتباط فرد با مسیح ، ارتباطی واقعی و حاکی از ایمان نباشد. ادعای اعتقاد به خدا افراد را در کلیسا قرار می دهد ، اما شخصیت و رفتار فر است که نشان می دهد ، آنان با مسیح ارتباط دارند یا نه. اگر آنان میوه نیاورند ، شاخه های دروغین هستند و همان طوری که شاخه های خشکیده در آتش افکنده و سوزانیده می شوند، جدایی ایشان از مسیح نیز باعث هلاکت ایشان خواهد شد. مسیح فرمود : «اگر کسی در من نماند، همچون شاخه ای است که دورش می اندازند و خشک می شود. شاخه های خشکیده را گرد می آوردن و در آتش افکنده ، می سوزانند.»AA 670.4

    » و هر شاخه ای که میوه آورد، آن هرس می کند تا بیشتر میوه آورد. » از دوازده شاگرد برگزیده که از عیسی پیروی کرده بودند، یکی به عنوان شاخه خشکیده در حال دور انداخته شدن بود و یازده تن دیگر می بایستی از ازمایشات دشواری که چون داس هرس بود، عبور کنند. عیسی با ظرافت و مهربانی ، مقصود باغبان را برای شاگردان توضیح داد. هرس باعث درد خواهد شد، اما پدر آسمانی است که داس هرس را به کار می گیرد و دستان او با خشونت و بی تفاوتی عمل نمی کند. شاخه هایی هستند که روی زمین ول شده اند و چنین شاخه هایی می بایستی از حمایت های زمینی جدا شوند. AA 670.5

    زیرا پیچک های آن در حال محکم شدن است. این شاخه ها می بایستی به سوی آسمان کشیده شود . از خدا طلب حمایت کنند و شاخ و برگ های اضافی که از رشد میوه ها ممانعت می کنند، می بایستی کنده شوند و شاخ و برگ هایی که رشد بی رویه کرده است، هرس می شوند تا جا را برای تابش شفا بخش آفتاب عدالت، هموار کنند. باغبان ، شاخه های مضر را هرس می کند تا درخت، میوه سرشار و مقوی به بار آورد، عیسی فرمود: « جلال پدر من در این است که شما میوه بسیار آورید.»خداوند اشتیاق دارد که قروسیت ، احسان و شفقت خویش را به وسیله شما آشکار کند. با این حال منجی به شاگردان دستور نمی دهد که با رنج و زحمت ، ثمره به بار آورند. او به ایشان می گوید که در او بمانند و می گوید : « اگر در من بمانید و کلام من در شما بماند، هر آنچه می خواهید ، در خواست کنید که برآورده خواهد شد.» مسیح به واسطه کلام است که در پیروان خود ساکن می شود و این همان اتحاد اساسی و حیات بخشی اشت که با خوردن بدن او و نوشیدن خون او در مراسم شام خداوند، بیان شده است. کلام مسیح، روح و حیات است و با ایمان به کلام او، حیات تاک را دریافت می کنید و آنگاه ، « به هر کلامی که از دهان خدا صادر می شود »، خواهید زیست. ( متی 4 :40).AA 671.1

    حیات مسیح در شما همان ثمراتی را به بار می آورد که در او. زندگی در مسیح ، وفاداری به او، حمایت شدن از سوی او، تغذیه شدن به وسیله او و شبیه شدن به او موجب می شود که ثمره نیکو آورید. AA 671.2

    در آخرین ملاقات با شاگردانش ، بزرگترین خواسته مسیح از شاگردان این بود که یکدیگر را محبت کنند، همان گونه که او، ایشان را محبت کرده بود. او بارها در اینباره با ایشان سخن گفته بود و فرمود : «حکم من این است که یکدیگر را محبت کنید.»AA 671.3

    اولین حکم او به شاگردان ، هنگامی که در اتاق بالا خانه با ایشان به سر می برد، این بود که، « حکمی تازه به شما می دهم، و آن اینکه یکدیگر را محبت کنید. همانگونه که من شما را محبت کردم، شما نیز باید یکدیگر را محبت نمایید.» این حکم برای شاگردان تازگی داشت، زیرا آنان همانگونه که مسیح ایشان را محبت کرده بود، یکدیگر را محبت نمی نمودند.AA 671.4

    عیسی می دانست که اندیشه ها و انگیزه های دید می بایستی ایشان را کنترل کند و اصول تازه می بایستی از سوی ایشان به کار گرفته شود تا از طریق زندگی و مرگ او، مفهوم جدید محبت را درک کنند. حکم تازه ، یکدیگر را محبت کنید، برای شاگردان، در سایه فداکاری عظیم مسیح، مفهوم تازه ای داشت. تمامی عمل فیض در عبادت و خدمت مستمر به خداوند، انکار خویشتن و ایثار و فداکاری خلاصه شده است. در خلال تمامی ساعات سفر مسیح بر روی زمین ، محبت خداوند، چون نهرهای مهار نشدنی از او جاری بود. تمامی کسانی که از روح او آکنده شده اند، همانند او محبت خواهند نمود و همان اصلی که مسیح را برانگیخته و به کار وامی داشت، آنان را در برخورد با یکدیگر برانگیخته و به کار خواهد گرفت. AA 672.1

    چنین محبتی، نشانه شاگرد بودن ایشان خواهد بود. عیسی به شاگردان فرمود : « از همین محبت شما به یکدیگر، همه پی خواهند برد که شاگرد من هستید.» هنگامی که افراد نه به خاطر زور یا منفعت طلبی بلکه به واسطه محبت با یکدیگر پیوند و ارتباط داشته باشند، اعمال ایشان به شکل خارق العاده ای تأثیر گذار خواهد بود و جایی که این اتحاد و یگانگی وجود داشته باشد، نشانه این است که تصویر و شباهت خداوند در بشریت ، در حال احیا شدن بوده و مبنای جدیدی از حیات ، اشاعه داده شده است. این اتحاد و یگانگی نشان دهنده قدرتی است که در رفتار و سیرت الهی وجود دارد و می تواند در مقابل قدرت های شریر ایستادگی کرده ، به واسطه فیض خدا، خودخواهی ذاتی را که در باطن آدمی است تحت کنترل خود در آورد و مهار کند. AA 672.2

    آشکار شدن چنین محبتی در کلیسا، مطمئنا خشم شیطان را بر خواهد انگیخت . مسیح برای شاگردانش مسیر راحتی را در نظر نگرفته است. او به شاگردانش فرمود : « اگر دنیا از شما نفرت دارد، به یاد داشته باشید که پیش از شما از من نفرت دارد.AA 672.3

    اگر به دنیا تعلق می داشتید ، دنیا شما را چون کسان خود دوست می داشت. اما چون به دنیا تعلق ندارید، بلکه من شما را از دنیا برگزیدم، دنیا از شما نفرت دارد، کلامی را که به شما گفتم، به یاد داشته باشید : بنده از ارباب خود بزرگتر نیست ، اگر مرا آزار رسانیدند، با شما نیز چنین خواهند کرد و اگر کلام مرا نگاه داشتند، کلام شما را نیز نگاه خواهند داشت. اما این همه را به سبب نام من با شما خواهند کرد، زیرا فرستنده مرا نمی شناسند.» خبر خوش انجیل می بایستی متهورانه و در میان مخالفت ها، خطرات ، صدمه و رنج به گمشدگان رسانده شود.AA 672.4

    اما کسانی که این کار را انجام می دهند، تنها از اقدامات منجی خویش متابعت می کنند. مسیح به عنوان منجی جهان ، پیوسته با عدم موفقیت صوری مواجه می شد. او که ، پیام آور رحمت به دنیای ما بود به نظر می رسید که مقدار کمی از کاری را که در نظر داشت برای تعالی و نجات بشر انجام دهد، انجام داده باشد. عوامل شیطانی دائما ” تلاش” می کردند تا با او مخالفت کنند. اما او هرگز ناامید و دلسرد نمی شد. مسیح از طریق نبوت اشعیای نبی، اعلام می کند، ” اما من گفتم که عبث زحمت کشیدم و قوت خود را بی فایده و باطل صرف کردم ، لیکن حق من با خداوند و اجرت من با خدای من می باشد. و الان خداوند که مرا از رَحِم برای بندگی خویش سرشت تا یعقوب را نزد او باز آورم و تا اسراییل نزد وی جمع شوند، و در نظر خداوند محترم هستم و خداس من قوّت من است. و به مسیح است که این وعده داده می شود، ” خاوند که ولی و قدوس اسراییل می باشد، به او که نزد مردم محقر و نزد امتها مکروه و بنده حاکمان است چنین می گوید : پادشاهان دیده بر پا خواهند شد و سروران سجده خواهند نمود ، به سبب خداوند که امین است و قدوس اسرائیل که تو را برگزیده استو خداوند چنین می گوید : در زمان زضامندی تو را اجابت نمودم و در روز نجات تو را اعانت کردم .و تو را حفظ نموده ، عهد قوم خواهم ساخت تا زمین معمور سازی و نصیب های خراب شده را به ایشان تقسیم نمایی به اسیران بگویی : بیرون روید و به آنانی که در ظلمتند خویشتن را ظاهر سازید ....... و ایشان گرسنه و تشنه نخواهند بود و حرارت و آفتاب به ایشان ضرر نخواهد رسانید، زیرا آنکه بر ایشان ترحم دارد ایشان را هدایت خواهد کرد و نزد چشمه های آب ایشان را رهبری خواهد نمود” ( اشعیا 49 آیات 4 و 5 و 7 تا10).AA 673.1

    عیسی به این کلام نبوت ، متکی بوده و به شیطان هیچ امتیازی نداد. هنگامی که آخرین گامهای مسیح به سوی تحقیر شدن ، برداشته می شد ، و هنگامی که رنج و اندوه عمیق در حال نزدیک شدن بود ، او به شاگردانش فرمود، ” فرصت چندانی باقی نمانده که با شما سخن بگویم ، زیرا رئیس این جهان می آید. او هیچ قدرتی بر من ندارد.” ” رئیس این جهان محکوم شده است.” و اکنون رئیس این جهان بیرون افکنده می شود.” ( یوحنا 14 آیه 30 — باب 16 آیه 11 و باب 12 آیه 31). مسح با نگاه پیامبر گونه وقایعی را که در آخرین مبارزه او اتفاق می افتاد ، ترسیم کرد. او می دانست که هنگام اعلام جمله ” دیگر تمام شد.” تمامی آسمان به نشانه پیروزی شا خواهند شد.AA 673.2

    گوش او متوجه موسیقی دوردست، و فریادهای پیروزی در جایهای آسمانی شده بود. او می دانست که ناقوس مرگ پادشاهی شیطان به صدا در خواهد آمد و نام مسیح در جهان و سرتاسر کائنات اعلام خواهد شد. AA 674.1

    مسیح از اینکه می توانست برای پیروانش بیشتر از توقع و تصورشان عمل کند، شادی می کرد. او با اطمینان سخن گفته و می دانست که فرمان خدای قادر مطلق که در حضور جهانیان مقرر شده بود، به انجا رسیده است. او می دانست که اگر حقیقت با قدرت روح القدس تجهیز شود، در مبارزه با شریر، غالب شده و پرچم خونین، پیروزمندانه بر بالای سر پیروانش در اهتزاز خواهد شود. مسیح می داسنت که زندگی شاگردان وفادارش مانند زندگی وی شامل مجموعه ای از پیروزیهای بی وقفه خواهد بود، پیروزیهایی که در این جهان ، شاید چنین به نظر نرسد، اما در جهان آینده بسیار عظیم به نظر خواهد رسید. عیسی به شاگردان فرمود، ” اینها را به شما گفتم تا در من آرامش داشته باشید. در دنیا برای شما زحمت خواهد بود، اما دل قوی دارید، زیرا من بر دنیا غالب آمده ام. ” مسیح شکست نخورده و هرگز ناامید و دلسرد نشد، و پیروان او نیز می بایستی مانند او در ایمان ثابت قدم باشند. آنان می بایستی همان ونه که او رفتار کرد، رفتار کنند و همانگونه که او عمل نمود، عمل کنند ف زیرا ایشان به او که استاد بزرگ ایشان است متکی می باشند. آنان می بایستی از شهامت، انرژی و پشتکار برخوردار باشند. علیرغم ظاهر شدن مشکلات و موانع بر سر راهشان ، می بایستی با بهره مندی از فیض مسیح، به پیش روند. آنان خوانده شده اند تا به جای اظهار تاسف کردن برای مشکلات ، بر آن غالب آیند. ایشان نباید به هیچ وجه مأیوس شوند، بلکه در همه چیز امیدوار باشند. زیرا مسیح با رشته محبت بی نظیر خویش، ایشان را به تخت رحمت خداوند متصل کرده است. خواست مسیح این است که بیشترین قدرت کائنات که از منبع بیکران الهی سرچشمه گرفته است ، متعلق به ایشان باشد. آنان می بایستی قدرت داشته باشند تا در مقابل شریر مقاومت کنند ، قدرتی که نه جهان ، نه مرگ و نه قدرتهای جهنمی می تواند بر آن تسلط یابد. قدرتی که ایشان را قادر می سازد بر همه چیز غالب آیند، همانطوری که مسیح غالب آمد.AA 674.2

    مسیح می خواهد که ، نظم و ترتیب آسمان ، نقشه حکومت آسمان ، هم آهنگی الهی آسمان ، در کلیسای او در روی زمین نشان داده شود. و بدین ترتیب در میان قوم خویش جلال یابد. و به واسطه ایشان آفتاب عدالت با تلألو درخشان خویش در این جهان بدرخشد.AA 674.3

    مسیح امکانات فراوانی را به کلیسای خود اعطا کرده است تا به وسیله ایشان که با خون او خریداری شده و نجات یافته اند ، جلال یابد. او به قوم خویش برکات و استعدادهایی را اعطا کرده است تا شایستگی او را آشکار کنند. کلیسا که از موهبت پارسایی و عدالت مسیح برخوردار می باشد، امانت دار او بوده و مکانی است که غنای رحمت او، فیض و محبت او می بایستی به طوذ کامل آشکار شود. مسیح به پاکدامنی و کمال قوم خویش نظر کرده و آن را به عنوان پاداش رنج و تحقیر و مکمل جلال خویش تلقی می کند — مسیح ، محور درخشان ، کسی که نور جلال از او ساطع می شود.AA 675.1

    منجی با سخنانی قدرتمند و امید بخش ، تعالیم خویش را به پایان رسانیده و سپس برای شاگردان دعا کرد. عیسی به آسمان نگریست و گفت ، ” پدر ، ساعت رسیده است و پسرت را جلال ده تا پسرت نیز تو را جلال دهد زیرا او را بر هر بشری قدرت داده ای تا به همه آنان که به او عطا کرده ای، حیات بخشد. و این است حیات جاویدان که تو را ، تنها خدای حقیقی ، و عیسی مسیح را که فرستاده ای ، بشناسد.”AA 675.2

    مسیح کاری را که به او سپرده شده بود، به اتمام رسانده بود. او خداوند را بر روی زمین جلال داده بود. او نام پدر را آشکار ساخته بود و همه آنانی را که می بایستی کار او را در میان مردم ادامه دهند، گرد هم آورده بود . او فرمود، ” در ایشان جلال یافته ام و بیش از این در جهان نمی مانم، اما آنها هنوز در جهانند، من نزد تو می آیم. ای پدر قدوس، آنان را به قدرت نام خود که به من بخشیده ای حفظ کن، تا یک باشند ..... من در آنان و تو در من ، چنان کن که آنان نیز کاملا یک گردند تا جهان بداند که تو مرا فرستاده ای، و ایشان را همانگونه دوست داشتی که مرا دوست داشتی”.AA 675.3

    بدین ترتیب مسیح با زبان کسی که از اقتدار الهی برخوردار بود، کلیسای برگزیده خویش را به دستان پدر می سپارد. و به عنوان کاهن اعظم برای قومش شفاعت می کند. و همانند شبان اعظم و امین ، گله خویش را تحت حمایت خدای قادر مطلق ، در پناهگاهی امن و محکم گرد هم می آورد. و برای ، آخرین نبرد با شیطان به انتظار می ماند. و او برای انجام آن به پیش می رود .AA 675.4

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents