هیرودیس مدعی بود که به کیش یهودی در آمده است و ظاهراً در تداوم آئین ها و مراسم احکام غیور بود. حکومت یهودیه در دستان او بود، که تحت قیمومیت کلادیوس، امپراتور روم قرار داشت؛ او همچنین در مقام فرماندهی ربع استان جلیل بود. هیرودیس در پی این بود که دل یهودیان را به دست آورد، و از این رو امید داشت تا مقام و مجد خود را تحکیم نماید. بنابراین، اقدام به تداوم خواستۀ یهودیان در جفا رساندن به کلیسای مسیح نمود. او کار خود را با تخریب خانه ها و وسایل ایمانداران شروع کرد؛ و سپس اقدام به زندانی نمودن رهبران نمود. او یعقوب را دستگیر و به زندان انداخت و آنگاه جادی را فرستاد تا با شمشیر او را به قتل برساند، همانگونه که هیرودیس سبب سربریدن یحیای نبی شده بود. آنگاه او جسورتر شده و هنگامی که دید که یهودیان از اعمال او بسیار خشنود شده اند، پطرس را زندانی کرد. این کارهای ظالمانه در خال رویداد مقدس مراسم عید پِسَح انجام شد.DR 263.1

مردم کار هیرودیس را که سبب مرگ یعقوب شده بود تحسین کردند، گرچه برخی از آنان از شیوه های مخفیانه ای که انجام می شد گلایه کرده و معتقد بودند که اعدام در م ء عام می توانسته تاثیر بیشتری در مرعوب ا ساختن تمامی ایمانداران و طرفداران آنان داشته باشد. از این رو هیرودیس، پطرس را در محبس نگاه داشت برای این هدف که یهودیان را با اعدام او در م ء عام خشنود سازد. ولی به حاکم پیشنهاد شده بود که محتاطانه ا خواهد بود که رسول کهنه کار زودتر اعدام شود پیش از این که توده مردم برای مراسم عید پِسَح در اورشلیم جمع شوند. واهمه از این بود که ظاهر ارجمند او باعث دلسوزی و احترام وی شود؛ آنان همچنین به شدت ترس داشتند که مبادا او یکی از درخواست های قدرتمند را ایراد نماید که به کرّات باعث به جنبش در آمدن مردم شده بود تا در بازه زندگی و شخصیت عیسی مسیح تفحص و تحقیق نماید، و بدین طریق آنان و خدعه های آنان بطور کل نتواند مورد بحث قرار گیرد. در چنین موردی، یهودیان بیم داشتند که آزادی او به دستان پادشاه مطالبه شود.DR 264.1

در حالی که اعدام پطرس به بهانه های مختلف به تاخیر افتاده بود، تا این که مراسم پِسَح تمام شود، کلیسای مسیح زمانی را برای تفحص عمیق قلب و دعای پر شور یافته بود. تضرعات شدید، اشک ها و روزه با هم در آمیخته بود. آنان بی وقفه برای پطرس دعا می کردند؛ آنان احساس می کردند که او آنقدر ارزشمند است که نمی تواند از کار مسیحیان دریغ داشته شود؛ و حس می کردند که به جایی رسیده اند که بدون کار خاص خدا، کلیسای مسیح منقرض خواهد شد.DR 264.2

سرانجام روز اعدام پطرس تعین شد، « ولی دعاهای ایمانداران به آسمان می رفت. و در حالی که با تمامی دل و شور و حرارت دعا می کردند، فرشتگان خدا از رسول زندانی مراقبت می کردند. فجایع انسانی، فرصتی برای خدا ایجاد می کند. پطرس در میان دو سرباز قرار داده شده بود و با دو زنجیر بسته شده بود که هر یک از زنجیرها به مچ دست هر یک از نگهبانان او بسته شده بود. از این رو بدون این که آنان بدانند، او نمی توانست تکان بخورد. درب های زندان محکم بسته شده بودند و نگهبانی قدرتمند در مقابل آنان قرار داده شد. هیچ بخت و اقبالی برای نجات یا فرار، به وسیلۀ انسان وجود نداشت. رسول مرعوب وضعیت خود نشده بود. از زمان پذیرش مجدد او پس از این که مسیح را انکار کرده بود، او با ثبات عزم در مقابل هر خطری می ایستاد و شجاعت و دلیری خود را در موعظۀ منجی مصلوب شده، قیام کرده و صعود کرده عیان می نمود. او باور داشت که زمان برای تسلیم زندگی به خاطر مسیح فرا رسیده است.DR 264.3

شب قبل از اعدام، پطرس با زنجیر بسته شده و طبق معمول بین دو سرباز خوابیده بود. هیرودیس که فرار پطرس و یعقوب را از زندان بیاد داشت، که به خاطر ایمانشان محبوس شده بودند، باعث شده بود که در آن موقعیت، دوبرابر احتیاط به خرج دهد. سربازان که در پُست نگهبانی بودند، بخاطر این که بیشتر گوش به زنگ باشند، برای نگاهبانی بیشتر از زندانی باید پاسخگو می بودند. او بسته شده بود و آن گونه که شرح داده شده بود، در سلولی بزرگ و سنگی بود که درهای آن با میله ها محصور شده بود. ولی قفل و یراق و محافظان رومی که بطور موثر از زندانی رها شده بودند، احتمال کمک بشری را پیش کشیده بود که تنها به ظفرمندی خدا منتهی شده بود و باعث رهایی پطرس از زندان گردیده بود. هیرودیس دست خود را بر ضد قادر متعال بلند کرده بود و او برای ت ش خود در دست اندازی به زندگی خادم ا خدا بطور محض تحقیر و شکست خورده بود.DR 265.1

بسط و گسترش رویا در کلیسا

رها شدن بوسیله یک فرشته