Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
داستان رستگاری - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    17—سفرهای اسرائیلیان

    این فصل بر اساس کتاب خروج باب های ۱۵ : ۲٣ - ۱۸ : ۲۷ تدوین گردیده است.

    فرزندان اسرائیل در بیابان به سفر پرداختند و برای مدت سه روز نتوانستند آب شرب برای نوشیدن بیابند. آنان از تشنگی عذاب می کشیدند، « پس مردم نزد موسی شکایت کردند و گفتند: چه باید بنوشیم؟ موسی نزد خداوند دعا کرد و التماس نمود و خداوند قطعه چوبی به او نشان داد. او آن را برداشت و به آب انداخت و آب شیرین شد. در آنجا خداوند قانونی برای آنها معیّن نمود تا مطابق آن زندگی کنند و آنها را در آنجا امتحان کرد. خداوند فرمود: اگر از من اطاعت کنید و هرچه را که در نظر من درست است بجا بیاورید و اوامر مرا نگاه دارید، من شما را با هیچ یک از مرضهایی که بر مصریان فرستادم، مجازات نخواهم کرد. من، خداوند هستم. همان کسی که شما را شفا می دهد .”DR 109.1

    فرزندان اسرائیل بنظر می آمد که قلب هایی شریر از بی ایمانی دارند. آنان تمایلی نداشتند تا سختی های بیابان را تحمل کنند. وقتی در طول مسیر با مشکلات روبرو می شدند حل آنها را غیرممکن در نظر می گرفتند. اعتماد آنان به خدا افول می نمود و آنان چیز دیگری به غیر از مرگ را نمی دیدند. « آنجا، در آن بیابان، همگی نزد موسی و هارون شکایت کردند. و گفتند: «ای کاش خداوند ما را در سرزمین مصر میکشت. زیرا در آنجا میتوانستیم در کنار دیگهای گوشت بنشینیم و غذای سیری بخوریم. امّا تو ما را به این بیابان آوردهای تا از گرسنگی بمیریم .»DR 109.2

    آنان در واقع از درد گرسنگی عذاب نمی کشیدند. آنان برای زمان فعلی خود غذا داشتند ولی نگران آینده بودند. آنان نمی توانستند ببینند که چگونه انبوه جمعیت اسرائیل باید با حداقل ها در سفر طولانی در میان صحرا با خوراک ساده ای که در دست داشتند گذران زندگی کنند، و در بی ایمانی خویش می دیدند که فرزندانشان گرسنگی می کشند. خداوند چنین اراده کرده بود که آنان کمبود غذا داشته باشند و اینکه با مشکلات روبرو شوند، تا قلوب آنان بسوی او بازگردد که تا آن زمان به آنان کمک کرده است، تا بتوانند به او ایمان داشته باشند. او برای آنان دستیاری همیشه حاضر بود. چنانچه در نیاز خویش، او را صدا می کردند، او نشانه های محبت و مراقبت دائمی خویش را بر آنان عیان می نمود.DR 110.1

    لیکن بنظر می رسید که آنان بیش از این تمایلی به اعتماد به خدا ندارند که پیش از این با چشمان خود شاهد نشانه های دائمی قدرت او بوده اند. اگر آنان ایمان راستین و اعتمادی راسخ به خدا داشتند، نا خوشایندی ها و موانع یا حتی رنج های واقعی، با خوشی تحمل کرده می شد، پس از این که خداوند آنان را با طریقی شگفت انگیز از بردگی رهایی بخشیده بود. در ضمن، خداوند به آنان وعده داده بود که اگر به فرامین او تمکین نمایند، بیماری بر آنان نخواهد آمد چرا که گفته بود، « من خداوندی هستم که شما را شفا می بخشم .»DR 110.2

    پس از این وعده تضمین کننده از سوی خدا، اندیشیدن با بی ایمانی بر این که آنان و فرزندانشان ممکن است از گرسنگی بمیرند، جرم محسوب می شد. آنان با کار بیش از حد به اندازه زیادی در مصر رنج و عذاب کشیده بودند. فرزندانشان به هلاکت رسیده بود و در پاسخ به دعاهای دلتنگی آنان، خداوند به رحمت خویش آنان را رهایی بخشیده بود. او وعده داده بود تا خدای آنان باشد و ایشان را به عنوان قوم خود به همراه داشته باشد و آنان را به سرزمین نیکو و وسیع هدایت کند.DR 110.3

    لیکن آنان در مسیر رفتن به سرزمین موعود، هر زمان که با مشکل و رنجی روبرو می شدند دل و جرات خود را از دست می دادند، در صورتی که باید تحمل می کردند. آنان رنج های خدمت به مصریان را به اندازه زیادی تحمل کرده بودند، ولیکن اینک نمی توانستند رنج خدمت در راه خدا را تاب بیاورند. آنان آماده افتادن در تردیدهای ظلمانی بودند و هنگامی که در آزمون سختی می افتادند در نومیدی غرق می شدند. آنان بر علیه موسی که خادم وقف شده خدا بود گلایه می کردند و او را بخاطر مشقت هایشان مورد اتهام قرار می دادند و آرزوهای شریرانه خود را ابراز می کردند که ایکاش در مصر مانده بودند و در کنار دیگ ها می نشستند و گوشت و نان فراوان می خوردند.DR 110.4

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents