Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
داستان رستگاری - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    شروع مرگ

    در حالی که هابیل برنامه خدا را توجیه می کرد، قائن غضبناک شد و خشم او بر ضد هابیل افزایش یافت تا اینکه در خشم خود او را کشت. خداوند از قائن در باره برادرش جویا شد و قائن با حسی از تقصیر سخن کذب بر زبان آورد: « نمی دانم. مگر من نگهبان برادرم هستم؟ خدا به او گفت که از گناهش آگاه است و این که با هر یک از کردار او آشناست و حنی اندیشه های او ا می داند و به او گفت، چه کردهای؟ خون برادرت از زمین نزد من فریاد بر میآورد. و اکنون تو ملعون هستی از زمینی که دهان خود را باز کرد تا خون برادرت را از دستت فرو برد. هر گاه کار زمین کنی، همانا قوت خود را دیگر به تو ندهد. و پریشان و آواره در جهان خواهی بود .»DR 47.1

    در ابتدا لعنت بر روی زمین به مقدار کمی احساس شد؛ ولی اینک دو برابر لعنت بر آن قرار گرفته بود. قائن و هابیل معرف دو گروه هستند، عادلان و بدکاران، ایمانداران و بی ایمانان، که از زمان سقوط انسان تا رجعت ثانی مسیح وجود داشته است. قتل هابیل توسط برادرش قائن معرف بدکارانی است که نسبت به عادلان رشک می ورزند و از آنان نفرت خواهند داشت، بخاطر اینکه آنان بهتر از ایشان خواهند بود. آنان نسبت به عادلان رشک می برند و آنان را جفا داده و خواهند کشت، بخاطر اینکه درستکاری آنان روش گناه آلود آنان را محکوم می کند. DR 47.2

    زندگی آدم اندوه و خفت و توبه دائمی بود. وقتی او به فرزندان و نوه های خود خداترسی را آموخت، او اغلب بخاطر گناه خودش سرکوفت و ملامت می شد که منتج به فلاکت و بدبختی بیشتری برای اعقاب و آیندگان او می شد. وقتی که او عدن زیبا را ترک گفت، اندیشه ای که او باید بمیرد، او را از ترس به لرزه در آورد. او به مرگ به عنوان فاجعه ترسناکی می نگریست. او در ابتدا با واقعیت سهمناک مرگ خانواده بشری توسط پسر خود قائن آشنا شد که برادر خود هابیل را کشت. آدم که با ندامت تلخی از عصیانگری خودش پر شده بود و از پسر خودش هابیل محروم شده بود و به قائن به عنوان قاتل خویش می نگریست و از لعنتی که خدا بر او اع ن داشت آگاه شد، با اندوه ا قلبی سر خود را فرود آورد.DR 47.3

    تلخ تر از همه این بود که او خود را بخاطر عصیانگری خویش ملامت نمود. او از خداوند به واسطه قربانی موعود طلب استغفار نمود. او بخاطر جرمی که در فردوس مرتکب شده بود، عمیقاً غضب خدا را حس کرده بود. او شاهد فساد عمومی بود که پس از آنان نهایتاً خدا را تحریک نمودند تا ساکنان زمین را با طوفان نابود کند. حکم مرگ توسط خالق وی به او اع م شد، که در ابتدا ا برای او بسیار ناگوار بود، پس از این که صدها سال دیگر زیست نمود، به خدای عادل و بخشنده چشم داشت تا به زندگی شوربخت پایان دهد.DR 48.1

    هنگامی که آدم با افتادن برگ و پژمرده شدن گلها شاهد اولین نشانه های فساد در طبیعت بود، او بیش از هر بشری که بر مُرده خویش سوگواری کند ماتم گرفت. گلهای پژمرده شده مسبب اندوه عمیق نشده بود، بخاطر این که لطیف تر و شکننده تر بود، ولی درختان با شکوه و بلندقامت و محکم که برگهای خود را می اندازند تا پوسیده شود، دربرابر او نشان داده شد، که طبیعت زیبا که خدا برای منفعت خاص بشر آفریده بود، پوسیده می شود.DR 48.2

    او به فرزندان او و فرزندان آنان، به نهمین نسل، کمالات خانه عدنی را تعریف و تصویر نمود و همچنین سقوط وی و نتایج سهمناک آن و بار اندوه بر او در روایت و حساب از هم گسیختگی خانواده او که به مرگ هابیل ختم شد. او به آنان سختی هایی را که خدا به او تحمیل کرده بود، نقل کرد که لزوم پیروی اکید از احکامش را تعلیم می داد. او به آنان اعلان نمود که گناه به هر شکلی که باشدDR 48.3

    مجازات خواهد شد. او از آنان درخواست کرده بود تا از خدا اطاعت کند که با رحمت با آنان برخورد خواهد نمود، چنانچه او را دوست داشته و از او بترسند.DR 48.4

    فرشتگان پس از سقوط آدم با او گفتگو کردند و او را از برنامه رستگاری آگاه ساختند و این که بشر به رستگاری نیاز دارد. گرچه جدایی بین خدا و انسان ترسناک بود، با این وجود از طریق پیشکش فرزند محبوب خود رستگاری را فراهم نمود تا به موجب آن انسان نجات یابد. ولی تنها امید آنان از طریق زندگی متواضعانه توبه گرایانه بود و ایمان به تدارکی که از قبل دیده شده بود. تمامی کسانی که بدین ترتیب می توانستند مسیح را به عنوان تنها منجی خود بپذیرند، به لطف و مرحمت خدا از طریق شایستگی های پسر خویش دست خواهند یافت. DR 48.5

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents