Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
داستان رستگاری - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    اقرار یهودا

    یهودا به خاطر کردار خائنانه خود در خیانت به عیسی، با تلخی از ندامت و شرم پُر شد. و هنگامی که او شاهد اهانت هایی بود که منجی تحمل کرد، مغلوب گردید. او عیسی را دوست داشت ولی پول را بیشتر دوست داشت. او نیندیشیده بود که عیسی به خود رنج خواهد داد تا توسط گروهی که او به آنجا آورده بود دستگیر شود. او انتظار داشت تا عیسی معجزه ای بیافریند و خود را از دست آنان برهاند. ولی وقتی که جماعت خشمگین را در صحن محکمه دید که تشنه به خون او هستند، عمیقاً احساس گناه کرد و در حالی که بسیاری به شدت عیسی را متهم می کردند، یهودا با شتاب از میان جمعیت گذشت و اعتراف کرد که گناه ورزیده و به خون بی گناهی خیانت ورزیده است. او پول را به کاهنان پس داد و به آنان التماس کرد تا عیسی را رها کنند، و اع م کرد که او کام بی گناه است. ا اDR 191.3

    برای مدت کوتاهی رنجش خاطر و آشفتگی کاهنان را ساکت نگاه داشت. آنان نمی خواستند تا مردم بدانند که آنان فردی را استخدام کرده اند که از پیروان مدعی عیسی است تا به او خیانت ورزیده و به دستان آنان بسپارد. آنان عیسی را همچون دزدی به دام انداخته و مخفیانه با خود برده بودند و می خواستند تا این قضیه پنهان بماند. ولی اقرار یهودا و سیمای رنگ باخته و تقصیرکار کاهنان در مقابل جمعیت، نشان می داد که نفرت و انزجار سبب شده است تا عیسی را دستگیر کنند. هنگامی که یهودا با صدای بلند اع م ا نمود که عیسی بی تقصیر و معصوم است، کاهنان پاسخ دادند، « دیگر به ما مربوط نیست، خودت میدانی! » )متی ۲: (. آنان عیسی را در ید قدرت ۴ ۷ خود داشتند، و مصمم بودند تا اطمینان حاصل کنند که او خواهد مُرد. یهودا که غرق اندوه شده بود، پول ها را در مقابل پاهای کسانی که او را استخدام کرده بودند ریخت وکه اینک او را تحقیر می کردند و در تألّم روحی ناشی از عذاب وجدان و وحشت راهی شد تا خود را حلق آویز نماید.DR 192.1

    عیسی دلسوزان بسیاری در میان جمعیت داشت و عدم پاسخ او به پرسش های فراوان، جماعت را در حیرت فرو برده بود. او که تحت استهزاء و خشونت گروه اراذل بود، هیچ پریشانی از خود بروز نداد. او با وقار و متین بود. تماشاگران به دیدۀ حیرت به او می نگریستند. آنان آرامش کامل و استوار و باوقار او را با ظاهر کسانی که در کرسی داوری بر ضد او نشسته اند مقایسه کردند و به یکدیگر گفتند که او در مقایسه با حاکمان، بیشتر به یک پادشاه شباهت داشت. او هیچ نشانه ای نداشت که حاکی از تقصیرکار بودن وی باشد. چشمان او مهربان، شفاف و بی هراس بود و پیشانی او وسیع و بلند بود. ویژگیهای او نشانه ای قوی از خیرخواهی و اصول شریف داشت. شکیبائی و مدارای او هیچ شباهتی به انسانهایی نداشت که متزلزل بودند. حتی هیرودیس و پیلاطس به طور شگرفی از طرز رفتار شریفانه و سلک خداگونه او، آشفته شده بودند.DR 192.2

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents