Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
داستان رستگاری - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    محکمه

    جماعت برای خون عیسی هیاهو به راه انداخته بودند. آنان بی رحمانه او را تازیانه زدند و ردای ارغوانی بنفش رنگ پادشاهی را بر دوش او انداختند و بر سر مقدس او تاجی از خار گذاشتند. آنان شاخه ای از نی در دست او نهادند و به او تعظیم کردند و با استهزاء او را درود گفتند، « درود ای پادشاه یهودا! » )یوحنا ۱۹ : (. آنگاه آنان شاخۀ نی را از دست او گرفته و بر سرش ٣ کوفتند، و سبب شدند تا خارها بر شقیقه اش فرو رفت و خون چکید و بر صورت و ریش او جاری شد.DR 190.1

    برای فرشتگان، تحملِ مشاهده آن صحنه دشوار بود. آنان می توانستند عیسی را رها سازند ولی فرشتگانِ فرمانده آنان را قدغن ساخته، گفتند که این فدیه عظیمی است که برای بشر پرداخته می شود؛ بلکه مرگ او باید به کمال رسد، آنکه بر مرگ قدرت دارد. عیسی می دانست که فرشتگان شاهد صحنه تحقیر و خوار شدن او خواهند بود. ضعیف ترین فرشته می توانست آن جماعت استهزاء کننده را ناتوان ساخته و می توانست عیسی را رهایی بخشد. ولی لازم بود که از خشونت انسان های شریر رنج ببیند، تا این که برنامه رستگاری به پیش برود.DR 190.2

    عیسی، حلیم و فروتن در مقابل جماعت خشمگین ایستاد، در حالی که با فرومایه ترین رفتار به او اهانت می نمودند. آنان بر صورت او آب دهان انداختند، صورتی که روزی آرزو خواهند داشت تا از او مخفی شوند، که به شهر خدا نوری خواهد بخشید که درخشان تر از خورشید خواهد بود. مسیح به اهانت کنندگان خود به دیدۀ خشم نگاه نکرد. آنان سر او را با جامه ای کهنه چشمان او را بستند و آنگاه بر صورت او سیلی زدند و فریاد کشیده، پرسیدند، « نبوّت کن! کِه تو را زده است؟ » )لوقا ۲۲ : ۴(. در میان فرشتگان ۶ هیاهویی به راه افتاده بود. آنان می توانستند فوراً او را نجات بدهند ولی فرشتگان فرمانده آنان را مهار کردند.DR 190.3

    برخی از حواریون جرات یافته بودند تا وارد جائی بشوند که عیسی بود تا شاهد محاکمه او باشند. آنان انتظار داشتند که او قدرت الهی خود را عیان سازد و خود را از دستان دشمنان خویش رها سازد و آنان را بخاطر بی رحمی که نسبت به او روا داشته بودند مجازات کند. امید آنان در صحنه های مختلف، در فراز و فرود بود. گاهی اوقات آنان تردید می کردند و می ترسیدند که فریب خورده اند. ولی در کوه تجلی و تبدیل هیئت صدایی شنیده شد و جلالی را که مشاهده کردند، ایمان آنان را تقویت نمود که او پسر خداست. آنان به افکار صحنه هایی را خاطر نشان ساختند که شاهد آن بوده اند، معجزاتی که دیده بودند که عیسی به انجام رسانیده بود: شفای بیمار، باز کردن چشمان نابینا، شنوا کردن گوشهای ناشنوا، اخراج کردن دیوها، قیام دادن مُرده از مرگ، و حتی آرام نمودن باد و دریا.DR 191.1

    آنان باور نمی کردند که او خواهد مُرد. آنان امیدوار بودند که او با قدرت خویش برخاسته و با صدای آمرانۀ خویش جماعت تشنۀ خون را پراکنده سازد، همانگونه که وارد معبد شده و افرادی را که خانۀ خدا را به مکان سوداگری مبدل ساخته بودند، بیرون راند، زمانی که با گروه سربازان مسلح تعقیب شده بود، از مقابل او گریخته بودند. حواریون امید داشتند که عیسی قدرت خویش را عیان ساخته و همه را متقاعد سازد که او پادشاه اسرائیل است. DR 191.2

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents