Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
داستان رستگاری - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    64—رستاخیز دوم

    آنگاه عیسی و فرشتگان مقدس او که به همراه او بودند، و تمامی مقدسین رهایی یافته، شهر را ترک گفتند. فرشتگان فرمانده خود را احاطه کرده و او را در مسیر وی مشایعت نمودند و ملتزمین رهایی یافته مقدس او را دنبال نمودند. آنگاه عیسی با ابهتی خوفناک و رعب آور شریران مرده را فرا خواند؛ آنان با همان ضعف و جسم های رنجوری که به قبر رفته بودند پیش آمدند. چه منظره ای! چه صحنه ای! در رستاخیز اول همه در اوج فناناپذیری به پیش آمدند، ولی در دومین رستاخیز نشانه های لعنت بر همگی مشهود بود پادشاهان و شریفان روی زمین، پست و فرومایه، فاضل و جاهل، با هم به پیش آمدند. همگی پسر انسان را مشاهده کردند؛ و همان انسان هایی که او را خوار شمرده و استهزاء نمودند، کسانی که تاج خار بر پیشانی مقدس او گذاشتند و او را با چوب نی زدند، او را در علو پادشاهی او مشاهده می کنند.DR 389.1

    کسانی که در هنگام محاکمه بر او آب دهان انداختند، حال از خیرگی نافذ او و از جال سیمای او می گریختند. آنانی که میخ ها را بر دستان و پاهای او وارد کردند اینک بر نشانه های مصلوب شدن او می نگریستند. آنانی که نیزه بر پهلوی او فرو کردند نشانه های ظلم و بی رحمی را بر بدن او می دیدند. و می دانستند که او همان کسی است که آنان مصلوبش کردند و در عذاب دم آخر، او را مسخره کردند. و آنگاه ضجه های پنهان اندوه را سر داده و برای پنهان شدن از حضور پادشاه پادشاهان و سرور سروران گریختند. همگی در پی پنهان شدن در صخره ها بودند تا خود را از جلال مهیب آن کسی که قبلاً خوار شمرده بودند محافظت کنند. و مدهوش و دردمند از محضر و جلال متعالی او، آنان یک صدا و با صدایی مهیب و واضح بانگ بر آوردند، « متبارک باشد او که به نام خداوند می آید! .”DR 389.2

    آنگاه عیسی و فرشتگان مقدس همراه با تمامی مقدسین، مجدداً به شهر رفتند و مرثیه های تلخ و ناله های شوم بدکاران فضا را پر کرد. آنگاه دیدم که شیطان دوباره کار خود را شروع کرد. او از میان زیردستان خود گذشت و ضعیفان و ناتوان ها را قوت بخشید و به آنان گفت که او و فرشتگان او قدرتمند هستند. او به میلیونها نفر که قیام کرده بودند اشاره کرد. در آنجا جنگجویان توانا و پادشاهانی بودند که مهارت جنگی داشتند و کسانی که پادشاهی ها را فتح کرده بودند. و غول ها و مردان دلاوری بودند که هرگز در جنگ ها شکست نخورده بودند. در آنجا ناپلئون جاه طلب و مغرور بود که نزدیک شدن او سبب لرزیدن پادشاهی ها می شد. در آنجا مردانی بلند قامت و شکوهمندی بودند که در جنگ ها شکست خورده بودند، در حالی که تشنۀ پیروزی بودند.DR 390.1

    هنگامی که از قبرهایشان بیرون آمدند، آنان خط مشی فکری خود را دنبال می کردند که در زمان مرگ متوقف شده بود. آنان از همان اشتیاق برای ظفر برخوردار بودند که در زمانی که سقوط کردند بر آنان حکمران بود. شیطان با فرشتگان خود مشورت کرد، و سپس با همان پادشاهان و فاتحان و مردان توانمند. آنگاه بر لشکر وسیع نظر انداخت و به آنان گفت که گروهی که در شهر هستند کوچک می باشند و ضعیف، و این که آنان می توانند بروند و آن را تسخیر کنند و ساکنین آن را بیرون بیندازند و ثروت ها و شکوه آن را برای خود تصاحب کنند.DR 390.2

    شیطان در فریب دادن آنان موفق شد و همگی بلافاصله خود را برای نبرد آماده ساختند. بسیاری از مردان ماهر در این لشکر عظیم وجود داشتند و آنان همه نوع وسایل نبرد را آماده ساختند. آنگاه به همراه شیطان که در راس بود، جماعت به پیش رفتند. پادشاهان و جنگجویان در نزدیکی شیطان او را همراهی می کردند و جمعیت در گروه هایی آنان را دنبال می کردند. هر دسته رهبری داشت و نظم رعایت می شد در حینی که بر روی سطح در هم شکسته زمین به سمت شهر مقدس رژه می رفتند. عیسی دروازه های شهر را بست و این ارتش عظیم آن را محاصره کرد و آرایش جنگی گرفت و انتظار نبردی بی امان می رفت.DR 390.3

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents