Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
داستان رستگاری - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    55—جایگاه و موضع استوار

    گروهی را دیدم که محکم و استوار ایستاده اند، و به کسانی که می خواهند ایمانی را در هم بریزند که در یک پیکره بنیان نهاده شده است. خداوند به آنان با تحسین نگاه کرد. سه پله به من نشان داده شد — پیام های فرشته اول، دوم و سوم. فرشته همراه من گفت، « وای بر او که یک بند را حرکت دهد یا جزئی از این پیام ها را تغییر بدهد. درک درست این پیام ها از اهمیتی واجب برخوردار است. سرنوشت جان ها به طریقی بستگی دارد که آن ها دریافت کنند .»DR 353.1

    مجدداً این پیام ها برای من آورده شد، و دیدم که چطور امت خدا تجربۀ گرانی داشتند. این تجربیات از طریق رنج و عذاب سخت بدست آمده بودند. خداوند قدم به قدم آنان را هدایت کرده بود، تا این که آنان را بر جایگاهی محکم و غیر قابل حرکت قرار داد. افراد را دیدم که به جایگاه نزدیک می شوند تا شالوده و بنیاد آن را بیازمایند. برخی بلادرنگ و باخوشی بر روی آن قدم نهادند. دیگران اقدام به یافتن خطا از بنیاد آن کردند. آنان خواستار رشد آنان بودند تا جایگاه کامل تر شده و مردم خوشحال تر شوند.DR 353.2

    بعضی از جایگاه پائین آمدند تا آن را بیازمایند و اظهار داشتند که غلط چیده شده است. ولی دیدم که تقریباً همگی بر روی جایگاه استوار ایستاده و کسانی را که پائین رفته بودند را نصیحت کردند تا از شکایت های خود دست بردارند؛ چرا که خدا استاد معمار آن بود و آنان بر ضد او می جنگیدند. آنان کار شگفت انگیز خدا را بازشماری کردند، که آنان را به آن جایگاه محکم هدایت کرده بود، و در اتحاد چشمان خود را به آسمان دوخته و با صدایی بلند خداوند را ج ل دادند. این کار کسانی را که شکایت کرده و جایگاه را ترک گفته بودند ا تحت تاثیر قرار داد و آنان با فروتنی دوباره قدم به جایگاه گذاشتند.DR 354.1

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents