Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents
داستان رستگاری - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    احکام ابدی خدا

    احکام خدا قبل از این که انسان خلق شود وجود داشت. فرشتگان بواسطه آنان اداره می شدند. شیطان سقوط کرد بخاطر این که نسبت به اصول حکومت خداوند تخطی کرد. پس از خلقت آدم و حوا، خداوند احکام خود را به آگاهی آنان رساند. احکام بعد ها نوشته نشد، بلکه برای آنان توسط خداوند قرائت و بازگوئی شد.DR 125.3

    سبت فرمان چهارم در باغ عدن بنیان نهاده شد. پس از این که خداوند جهان و انسان را بر روی زمین آفرید، او سبت را برای انسان ایجاد نمود. پس از گناه آدم و سقوط او، هیچ چیزی از احکام خدا حذف نشد. اصول ده فرمان قبل از سقوط وجود داشت و از خصوصیاتی برخوردار بود که برای وضعیت یک نظم مقدس برای موجودات مناسب و مقتضی بود.DR 125.4

    آنگاه آئینی برپا شد که قربانی کردن حیوانات را ملزم می نمود که در برابر انسان سقوط کرده قرار داده شود، مبنی بر این که مار سبب بی ایمانی حوا شد، و اینکه مجازات نافرمانی مرگ است. تجاوز به احکام خدا برای مسیح الزامی نمود تا به عنوان قربانی بمیرد، و از این رو راهی را برای انسان هموار سازد تا از مجازات بگریزد، و با این وجود، احکام خدا نگاه داشته شود. آئین قربانی برای این بود تا به انسان فروتنی را بیاموزد، با توجه به وضعیت انحطاط یافته او، و او را به توبه و استغفار سوق داد و این که تنها به خدا تکیه و اعتماد کند، از طریق و بواسطه رهایی بخش موعود، برای آمرزش سرپیچی های گذشته او از احکام وی. اگر از احکام خدا سرپیچی نشده بود، هرگز مرگی وجود نمی داشت، و به مقررات اضافی نیاز نبود تا برای وضعیت انحطاط یافته او در نظر گرفته شود.DR 126.1

    آدم به آیندگان خویش احکام خدا را آموخت، که نسل اندر نسل به ایمانداران وفادار رسید. سرپیچی دائمی از احکام خدا سیل آبها را بر روی زمین جاری کرد. احکام توسط نوح و خانواده اش رعایت می شد، که برای درستکاری به واسطه معجزه خدا در کشتی از خطر حفظ شده بود. نوح به آیندگان خود ده فرمان را آموخت. خداوند قومی را از نسل آدم برای خود حفظ نمود، که در قلوب خود احکام خدا را داشتند. او به ابراهیم می فرماید، « من تو را برکت خواهم داد چون که ابراهیم از من اطاعت کرد و تمام دستورات و اوامر مرا بجا آورد » )پیدایش ۲: (. ۵ ۶DR 126.2

    خداوند به ابراهیم ظاهر شد و به او فرمود:DR 126.3

    «من خدای قادر مطلق هستم. از من اطاعت کن و همیشه آنچه را که درست است انجام بده. من با تو پیمان میبندم و نسلهای بسیاری به تو میدهم » )پیدایش ۱: ۱ و « .)۲ من پیمان خود را با تو و فرزندان تو در ۷ نسلهای آینده به صورت یک پیمان ابدی حفظ خواهم کرد. من خدای تو و خدای فرزندان تو خواهم بود » )پیدایش ۱: (. ۷ ۷DR 126.4

    آنگاه او از ابراهیم و ذریت او خواست تا مختون گردند، به عنوان نشانه ای که خدا آنان را منقطع و از تمامی قوم ها به عنوان خزانه خاص خود مجزا نموده است. با این نشان آنان رسماً خود را متعهد نمودند تا با قوم های دیگر وصلت نکنند، بخاطر این که با چنین کاری آنان احترام خود را برای خدا و احکام مقدس او از دست خواهند داد و مانند قوم های بت پرست اطراف خود خواهند شد.DR 126.5

    با آئین مختون شدن، آنان رسماً موافقت نمودند تا عهدی را به انجام رسانند که با ابراهیم بسته شده بود و از تمامی قوم ها فاصله گرفته و بی عیب و نقص باشند. اگر نسل های ابراهیم خود را از قوم های دیگر جدا نگاهداشته بودند، به واسطه بت پرستی اغوا نمی شدند. با فاصله گرفتن از قوم های دیگر، از وسوسه بزرگ گرفتار شدن در ممارست های گناه آلود و طغیان بر ضد خدا در امان می ماندند. آنان تا حد زیادی خصوصیات مقدس خود را با معاشرت با قوم های اطرافشان از دست دادند. خداوند برای مجازات آنان قحطی بر سرزمینشان نازل کرد که مجبور شدند تا به مصر رفته تا زندگی خود را نجات دهند. ولی خدا آنان را در حالی که در مصر بودند فراموش نکرده بود، بخاطر این که با ابراهیم عهدی بسته بود. او آنان را با ظلم مصریان دچار رنج و زحمت نمود، تا آنان در پریشانی خود به سوی او بازگشته و حکومت عادلانه و رحیمانه او را انتخاب و از الزامات او تبعیت و فرمانبرداری کنند.DR 127.1

    تعداد کمی از خانواده ها در ابتدا به مصر رفته بودند. این تعداد به جماعتی عظیم مبدل گشتند. برخی مراقبه می کردند تا فرزندان خود را نسبت به احکام خدا ارشاد نمایند ولی بسیاری از اسرائیلیان شاهد بت پرستی های بسیاری بودند که سبب مغشوش شدن افکار آنان نسبت به احکام خدا گردید. آنانی که خداترس بودند با اندوه روح، نزد او فریاد بر آوردند تا یوغ گرانِ آنان را شکسته و آنان را از سرزمین اسارت برهاند، تا رها شده تا بتوانند او را خدمت کنند. خداوند گریه و فغان آنان را شنید و موسی را به عنوان وسیله ای برای خود برخیزانید تا کار رهایی قوم خویش را به انجام برساند. پس از این که خداوند آنان را آزمود تا ببیند که آیا آنان به او اعتماد می کنند که قومی برگزیده از میان قوم های دیگر هستند، که با نشانه ها، وسوسه ها، و شگفتی ها رهایی یافته اند.DR 127.2

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents